به گزارش تجارتنیوز، امروز، نشست خبری هشتمین جشنواره بینالمللی صنایع دستی و هنرهای دستی فجر با عنوان «سرو سیمین 8» در برج آزادی برگزار شد. در این نشست مریم جلالی، معاون صنایع دستی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و دبیران برگزارکننده این جشنواره حضور داشتند.
تجارتنیوز در گفتوگو با مریم جلالی، معاون صنایع دستی وزارت میراث فرهنگی و گردشگری درباره جایگاه صنایع دستی در اقتصاد کشور و چالشهای پیش روی این حوزه را بررسی کرد.
فرش به عنوان یکی از شاخههای اصلی صنایع دستی کشور شناخته میشود. جایگاه صنعت فرش ایران در رتبهبندی جهانی افت کرده و کشورهای دیگر جای ایران را گرفتند. با این مقدمه، جایگاه صنایع دستی ایران در مقایسه با کشورهای دیگر را چگونه ارزیابی میکنید؟ چه چالشهایی در این زمینه پیش روی ایران است؟
فرش با توجه به سازماندهی در حوزه وزارت میراث فرهنگی، گردشگری نیست. ما به جز فرش، 299 رشته دیگر داریم که قیمومیت آنها در حوزه معاونت صنایع دستی است. این را میتوانم به جرأت بگویم که در جهان، پایگاه صنایع دستی ایران، اول است. همین حالا نمایشگاهی در اسپانیا برگزار شده است که قسمت اعظم آن، هنرمندان ما حضور دارند.
صنایع دستی در داخل کشور از سبد خانوار به دلیل مولفههای اقتصادی، جدا شده است، اما در جهان همچنان همه اقلام صنایع دستی ایران مشتری مشتاق دارد. تلاش ما این است که موانع صادرات را برطرف کنیم، چون مشتری مشتاق داریم. حتی نمیگویم مشتری بالقوه، بلکه مشتاق هستند.
اشتیاق کشورها برای حضور در جشنواره صنایع دستی نشاندهنده مرجعیت و قیمومیت صنایع دستی ایران است. 16 روستا و شهر جهانی در صنایع دستی داریم. بعد از ما کشور چین با هشت شهر و روستا قرار دارد.
گفتید که همه کشورها برای صنایع دستی ایران اشتیاق دارند. با این توضیح شما، صادرات ایران در این زمینه چقدر است؟ به چه کشورهایی صادرات صنایع دستی داریم؟
تقریبا میتوانم بگویم که با توجه به تعدد صنایع دستی، پراکندگی زیادی در کشورهای جهان داریم. برای مثال دستبافتهها را برخی کشورها و صنایع فلزی را کشورهای دیگری اقبال نشان میدهند.
طرح آمایش سرزمینی برای بازارهای هدف ما در حال انجام است. یک طرح مطالعاتی است. در واقع شرق آسیا را پیگیری کردیم. با توجه به موانع تحریمی و تبلیغاتی که وجود دارد، کشورهای جدیدی برای بازارهای صنایع دستی پیدا کردیم. شرق آسیا، اندونزی، ترکیه و… اقبال نشان دادند.
کشورهای حاشیه خلیج فارس به دلیل برخی تشابهات فرهنگی بازار مناسبی برای صنایع دستی ایران هستند. از کشورهای حاشیه خلیج فارس میتوان به عنوان هاب فرهنگی و محلی برای صادرات به کشورهای دیگر مذاکراتی شده است. کشور عمان در این مورد اشتیاق نشان داده است.
طبق اظهارنامههای گمرکی از ابتدای سال جاری و طی هشت ماه، حدود 450 میلیون دلار صادرات صنایع دستی داشتیم. اما به این آمار خدشه وارد است و صادرات ما در این مورد بسیار بیشتر است؛ چرا که صادرات چمدانی و زیورآلات در این آمار محاسبه نشده است.
یکی از خدشههایی که بر زنجیره ارزش صنایع دستی وارد است، فقدان آمار و اطلاعات قابل اتکاست. این موضوع ما را برای بازاریابی و بازارسازی دچار سردگمی میکند.
با گمرک جمهوری اسلامی ایران گفتوگویی داشتیم تا بتوانیم سرفصلهای مشخصتری برای صنایع دستی تعریف کنیم. ضمن آنکه ارزیابان گمرک را آموزش دهیم برای اینکه صنایع دستی را بشناسند تا بتوانیم به تفکیک رشتهها صادرات کشور را بررسی کنیم. در اصل شرکتهای پشتیبان و مدیریت صادرات میتوانند آمار دقیقتری به ما دهند.
سهم صنایع دستی ایران از تولید ناخالص ملی چقدر است؟ زیاد نیست. حدود پنج درصد است. تمام تلاش ما این است که طبق برنامهریزیهای برنامه هفتم توسعه این سهم را ارتقا دهیم. اشتغالزایی صنایع دستی در کشور بالاست و بهراحتی میتوان با سرمایهای کم، ارزش افزوده زیادی ایجاد کرد. اما از آنجاکه صنایع دستی از ادبیات توسعه و سرمایهگذاری جدا افتاده است، به سرمایهگذاری و زیرساخت توجه کمی شده است.
صنایع دستی و گردشگری به یکدیگر گره خوردهاند. رکود گردشگری چقدر به صنایع دستی در این زمینه آسیب زده است؟
به شدت آسیب دیدهایم. گردشگر وقتی میآید، کالا را میخرد، توجهی به بستهبندی و… نمیکند. در واقع خاطره آن سفر را میخرد. به همین دلیل ورود گردشگر برای ما امتیاز بزرگی است. ما تلاش کردهایم که بتوانیم صادرات صنایع دستی را رونق ببخشیم. در واقع روایتگر فرهنگ، مولفههای صنایع دستی باشند. آن زمان باید شاخصهای جهانی را حفظ کنیم، بستهبندی، قیمتگذاری و… درست باشد. آن زمان است که صنایع دستی باید خود را برای صادرات ارتقا دهد.
اگر درهای ایران برای گردشگری باز بود و گردشگر متوجه میشد که ایران چقدر برای او خاطرهانگیز است، صنایع دستی به تبع سفر او رشد میکرد.
نقش دیپلماسی را در این مورد چطور توضیح میدهید؟ دیپلماسی به صنایع دستی و گردشگری کمک کرده یا آسیب زده است؟
دیپلماسی در حوزه فرهنگ باید تقویت شود. اگر دیپلماسی بخواهد موثر عمل کند، باید فرهنگ را دستمایه خود قرار دهد. زمانی که مؤلفههای فرهنگی به میان میآید، ساحتهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در واقع محو شده و رنگ میبازند. مهم این است که ما درک دقیقی از مدیریت فرهنگی داشته باشیم. انسجام اجتماعی که فرهنگ ایجاد میکند و دیپلماسی فرهنگی را باید مورد توجه قرار دهیم. تلاش ما تقویت توجه سیاستگذاران، فعالان اجتماعی و اقتصادی به صنایع دستی به عنوان کلید حل انسداد فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی است.
دیپلماسی فرهنگی را چطور میتوان برقرار کرد، زمانیکه روابطمان با کشورهای دیگر خدشهدار است؟
خدشهدار شدن روابط که علتهای مختلفی دارد. وقتی ادبیات خود را از زوایه اقتصاد فرهنگی و صنایع دستی سر و سامان دهیم، دیگر این خدشهها را میتوان محو کرد. صنایع دستی رابطه ملتهاست. دیپلماسی رابطه دولتهاست. ما برای روابط ملتها در حوزه صنایع دستی هیچ مشکلی نداریم. باید به اهالی سیاست، ظرفیتهای صنایع دستی را یادآور شویم.
صنایع دستی کدام شهرها ظرفیت بیشتری برای سرمایهگذاری دارد؟
هر شهر ما یک هویت دارد و یک محور است. این 16 شهر و روستای جهانی به دلیل جهانی بودن آنها ظرفیت بیشتری برای معرفی دارند. اما گاهی در یک شهرستان مانند خور و بیابانک، مشاهده میکنید که نساجی رشد زیادی داشته است و همه خانههای یک دستگاه نساجی دارند و پارچهبافی سنتی را ادامه میدهند. اینکه بتوانند خود را به بازار وصل کنند و فروش مناسب داشته باشند، باید یک سیستم ایجاد کنیم. ادبیات کسب و کار در حوزه صنایع دستی همچنان سنتی است. باید این ادبیات بهروزرسانی شود و دانش کسب و کار جدید را به آن اضافه کرد.
source