1955: تبلیغ برای نوار شکلات کالی Double Fruit
Getty Imagesدر سال 1954، استاد مدیریت افسانه ای، پیتر دراکر، اعلام کرد که از آنجایی که هدف یک شرکت ایجاد مشتری است، بازاریابی یکی از دو کارکرد اساسی یک سازمان همراه با نوآوری است. برای بیش از نیم قرن پس از آن، بازاریابی مجبور بود جاده ای طولانی، سخت و حاشیه ای را طی کند.
اکثر صاحبان مشاغل نمی پذیرفتند که ایجاد مشتری هدف یک شرکت است. آنها بازاریابی را به عنوان یک مرکز هزینه، با هزینه های غیرقابل توجیه و اندازه گیری دشوار و مزایای نامشهود می دیدند. بازاریابی به عنوان یک هزینه در نظر گرفته شد، نه یک سرمایه گذاری. بازاریابی به عنوان ابزاری برای فروش با تبلیغات مزاحم، تکراری و مزاحم تلقی میشد که سعی میکرد مشتریان را وادار به تسلیم کند. نتایج در بهترین حالت افزایشی بود. در نتیجه، مدیران ارشد بازاریابی کوتاهترین دوره را در C-suite داشتند.
نمایی اثر جف روزنبلوم
مک گراو هیل اما اکنون خبرهای خوبی وجود دارد. اگرچه تأثیر اولیه فناوری دیجیتال بر بازاریابی صرفاً افزایش میزان تبلیغات مزاحم و مزاحم بود، جف روزنبلوم در کتاب جدید خود به صورت نمایی: تغییر نام تجاری خود را با توانمندسازی به جای قطع کردن (مک گراو هیل، ژانویه 2022) توضیح می دهد که چرا بازاریابی دارای یک نوعی تولد دوباره و کمک به ایجاد مزایای تصاعدی، نه فقط افزایش افزایشی در فروش.
چرا تغییر در بازاریابی در حال انجام است روزنبلوم میگوید: «تبلیغات از پیامهای مبتنی بر فناوری که سفر مصرفکننده را مختل میکند به دادهها تغییر میکند – محتوای متصلی که مردم را به سفر مصرفکننده میبرد.»
اطلاعات بیشتر از بهترین شرکتهای بیمه مسافرتی توسط مشاور DaniseByAmy DaniseEditorByAmy DaniseEditor بهترین برنامههای بیمه مسافرتی Covid-19ByAmy DaniseEditor Rosenblum مینویسد: «برخی از برندها بر رقابت مسلط هستند، در حالی که برخی دیگر – از جمله بسیاری از نامهای معروف – در حال شکست هستند. تفاوت اساسی بین این دو گروه این است که تا چه اندازه مشتریان خود را توانمند می کنند.
شش مرحله برای تبدیل شدن به یک برند نمایی بسیار مهم است.
1. یک هدف واضح و متمرکز بر مشتری برای خود شرکت ایجاد کنید، معلوم شد که مشکلات بازاریابی کمتر به خود بازاریابی مربوط می شود و بیشتر به شرکت و روشی که C-suite از بازاریابی استفاده می کند، مربوط می شود. تغییراتی که اکنون در حال انجام است ارتباط نزدیکی با دور شدن از هدف شرکت به عنوان به حداکثر رساندن ارزش سهامداران و به سمت ایجاد ارزش مشترک برای مشتریان دارد. با اولویت مشتری، بازاریابی می تواند نقش مناسب خود را در ایجاد محتوای قدرتمند و تجربیات معنادار ایفا کند.
2. ابتدا رفتار و فرهنگ صحیح را در جای خود به دست آورید، روزنبلوم میگوید: «شرکتها میآیند تا ببینند در دنیای برهنه، کاملاً در معرض دید قرار گرفتهاند. پذیرفتن شفافیت به سادگی از بین بردن رفتار بد نیست. همچنین در مورد سیگنال دادن به فضیلت در آخرین موضوع داغ نیست. «این در مورد یک تغییر اساسی در رفتار شرکت است. تبلیغات همچنان نقش مهمی دارد. اما شرکت ها قبل از اینکه بر پیام های خارجی تمرکز کنند، باید ابتدا بر هدف، رفتار و فرهنگ تمرکز کنند. برندهایی که این را می دانند و بر اساس آن عمل می کنند، آنهایی هستند که به رشد تصاعدی دست می یابند.
3. محتوایی ایجاد کنید که مردم را در سفر مصرف کننده حمل کند. این در مورد از بین بردن اصطکاک، درک نیازهای عاطفی و عملکردی مشتریان در هر مرحله از مسیر، و سوق دادن مشتریان به سمت اهدافشان است. برندهایی که از این رویکرد برای بهبود زندگی مشتریان خود استفاده میکنند، «میتوانند ارتشی از مبشرین بسازند که پیامهای برند خود را مؤثرتر از تبلیغات سنتی به جلو منتقل میکنند».
4. نشان دهید که چگونه شرکت زندگی مشتریان را بهبود می بخشد، روزنبلوم می گوید: نوع جدید تبلیغات، «نیازی ندارد که یک ابتکار خدمات عمومی الهام گرفته از پاتاگونیا باشد که قول نجات جهان را می دهد. در حالی که این تلاش ها عالی هستند، اکثر مردم صبح ها از خواب بیدار نمی شوند و انتظار دارند برندها درختان را در آغوش بگیرند و گاو دریایی ها را نجات دهند. آنها به سادگی می خواهند زندگی خود را بهبود بخشند، یک قدم کوچک.»
این می تواند در مورد سرگرم کننده تر و آسان تر کردن زندگی، راحت تر، ارزان تر یا معنادارتر باشد. روزنبلوم میگوید: «رشته مشترک بین همه این برندهای نمایی این است که آنها جایگاهی معتبر و ارزشمند در زندگی مشتریان خود پیدا کردهاند.
5. تمرکز مجدد پیام بر روی محتوای همهجانبه Rosenblum توضیح می دهد: «تبلیغات مرده نیستند. «آن مداحی دروغ قبلا نوشته شده است. فقط باید برای محتوا و تجربیات همهجانبه تعریف شود، نه فقط پیام های مزاحم. تبلیغات مزاحم ممکن است برای جذب افراد به قیف فروش کافی باشد اما نه از طریق قیف فروش. به همین دلیل است که توانمندسازی محتوا بسیار حیاتی است.
6. ایجاد ارزش مشترک برای مشتریان را فعال کنید. این در مورد تغییر در جریان اطلاعات از ناهمزمان به همزمان است. در قرن گذشته، ارتباطات ناهمزمان بود – یک راه. برندها داستان می ساختند و مخاطبان گوش می دادند.»
ارتباطات تجاری به طور فزاینده ای تعاملی است، مانند هر رابطه سالم. «مصرفکنندگان به برندها آنچه را که میخواهند، صریحاً از طریق متن، گفتار یا به طور ضمنی با رفتارشان میگویند. مارک های نمایی با محصولات، محتوا و تجربیات بهینه پاسخ می دهند.”
و همچنین بخوانید:
چرا مشکل مدیریت کلید اغلب در صدر قرار دارد
پنج راهنمای مدیریت برتر برای مشتری مداری
من را در توییتر یا لینکدین دنبال کنید. وب سایت من یا برخی از کارهای دیگر من را اینجا بررسی کنید. استیو دنینگ به دنبال کتاب من، “بازآفرینی سرمایه داری در عصر دیجیتال” توسط انتشارات دانشگاه کمبریج در دسامبر 2022 منتشر شد. من با سازمان های سراسر جهان در مورد رهبری، نوآوری، مدیریت و روایت تجاری مشورت می کنم. من سالها در بانک جهانی کار کردم و در آنجا پستهای مدیریتی زیادی از جمله مدیر مدیریت دانش (1996-2000) داشتم. من در حال حاضر مدیر کنسرسیوم یادگیری SD هستم. من همچنین نویسنده کتاب های عصر چابک، راهنمای رهبر برای مدیریت رادیکال، راهنمای رهبر برای داستان سرایی و زبان مخفی رهبری هستم.”>