شفقنا افغانستان – طالبان و هیأت تحریر شام، دو گروه افراطی با پیشینه تروریستی مشابه، در عرصههای ایدئولوژیک و تاکتیکی شباهتهای زیادی دارند. با این حال، تفاوتهای چشمگیری در رویکردهای اجتماعی، سیاسی و قومی میان آنها وجود دارد که نقش مهمی در روابط آیندهشان ایفا خواهد کرد. در گزارش حاضر به بررسی این شباهتها و تفاوتها پرداختهایم.
به گزارش شفقنا افغانستان؛ طالبان از زمان آغاز جنگ یازده روزه که منجر به سقوط حکومت بشار اسد در سوریه، حمایت خود را از هیأت تحریر شام و شورشیان همراهش آشکارا اعلام کردند.
پس از سرنگونی حکومت بشار و تسلط هیأت تحریر شام بر سوریه، طالبان اعلامیهی رسمی صادر کردند و پیروزی آنان را تبریک گفتند و از سرنگونی حکومت بشار اسد استقبال کردند.
در تازهترین مورد نیز امیرخان متقی، سرپرست وزارت خارجهی طالبان در تماس تلفنی با اسعد شیبانی، وزیر خارجهی هیأت تحریر شام در سوریه، خواستار «روابط منظم دیپلماتیک» با آن گروه شده است.
وزارت خارجهی طالبان اعلام کرده است که آقای متقی در این تماس تلفنی برای حاکمان جدید سوریه، بهویژه همتای خود اسعد شیبانی، آرزوی موفقیت کرده است.
بر اساس اعلامیهی وزارت خارجهی طالبان، اسعد شیبانی نیز ابراز امیدواری کرده که روابط آنان با طالبان گسترش یابد و هیأتهای دیپلماتیک دو طرف بتوانند دیدار کنند.
مطابق این اعلامیه، متقی و شیبانی به جنگ بیست سال اخیر طالبان در افغانستان و جنگ داخلی سوریه نیز اشاره کردهاند و گفتهاند که رنج همدیگر را از این ناحیه درک میکنند.
از زمان تسلط هیأت تحریر شام (HTS) و شورشیان همراه آن بر بخشهای وسیعی از سوریه، مقایسه این گروه با طالبان افغانستان به طور فزایندهای در محافل تحلیلی و رسانهای مطرح شده است. در این گزارش، تلاش داریم به بررسی شباهتها و تفاوتهای عمده میان این دو گروه بپردازیم.
شباهتها:
یکی از مهمترین شباهتهای طالبان و هیأت تحریر شام، «ایدئولوژی افراطی» و «روشهای خشونتآمیز» است که هر دو گروه در درگیری با حکومتهای سوریه و افغانستان به کار گرفتهاند. هر دو گروه در زمینهی استفاده از عملیاتهای انتحاری و اعمال وحشیانهای همچون سربریدن افراد و کشتار جمعی شهرت دارند.
از دیگر شباهتها میتوان به «پیوندهای فکری» این دو گروه با شبکه القاعده اشاره کرد. هیأت تحریر شام که زمانی بخشی از القاعده بود، هرچند اکنون به جدایی از این گروه تأکید دارد، اما رهبران ارشد آن هنوز با تفکرات و تاریخچه القاعده ارتباط دارند. طالبان نیز از ابتدا تا کنون روابط نزدیکی با شبکه القاعده داشته و پناهگاههایی را برای اعضای این گروه تروریستی در افغانستان فراهم کرده است.
علاوه بر این، هر دو گروه در چارچوب تفکر سنی و حنفی به تفسیر و اجرای دستورات مذهبی میپردازند که موجب ایجاد سیاستها و رفتارهای مشابه در سطح اجتماعی و سیاسی میشود.
تفاوتها:
با این حال، تفاوتهای بارزی نیز میان طالبان و هیأت تحریر شام وجود دارد که مهمترین آنها در حوزههای «حقوق زنان»، «رویکرد به اقلیتها» و «سیاستهای قومی» قابل مشاهده است.
هیأت تحریر شام، در مقایسه با طالبان، به نظر میرسد رویکرد ملایمتری نسبت به حقوق زنان و اقلیتها اتخاذ کرده است. این گروه حتا یک زن را به عنوان وزیر منصوب کرده و تاکنون از وضع محدودیتهای سخت بر زنان اجتناب کرده است. این در حالی است که طالبان محدودیتهای شدیدی بر حقوق زنان اعمال کردهاند و زنان را از حق آموزش و کار محروم کردهاند. علاوه بر این، طالبان به شدت از سیاستهای تبعیضآمیز علیه اقلیتهای مذهبی و قومی در افغانستان پیروی میکنند، به طوری که در قبال شیعیان و سایر اقوام غیرپشتون، سیاستهای سرکوب و حذف را دنبال میکنند.
هیأت تحریر شام نیز برخلاف طالبان، در تلاش است که سیاستهایی مبتنی بر «احترام متقابل» و «توسعه روابط صلحآمیز» با اقلیتهای مذهبی و قومی در سوریه اتخاذ کند.
در نهایت، برخلاف افغانستان که یک کشور چندقومیتی و چندمذهبی است، سوریه به عنوان یک «ملت» با یکپارچگی ملی متفاوت از افغانستان، رویکردهای خاص خود را در برخورد با گروههای مختلف اجتماعی و قومی دارد.
نتیجهگیری:
در حالی که شباهتهای ایدئولوژیک و تاکتیکی میان طالبان و هیأت تحریر شام واضح است، اما تفاوتهای مهمی در رویکردهای اجتماعی، قومی و سیاسی این دو گروه وجود دارد که میتواند بر روابط آینده آنها تأثیر بگذارد. به طور کلی، حاکمیت این گونه گروههای افراطی و تروریستی در هر دو کشور میتواند تهدیدات جدی برای صلح، ثبات داخلی و امنیت منطقهای ایجاد کند و زمینه را برای نفوذ قدرتهای خارجی در این مناطق فراهم آورد.
source