شفقنا_ عباس عبدی معتقد است: بدون امكان نقد رفتارهاي مسوولان در فضاي عمومي و نيز بدون نظرسنجي از مردم و انتشار نتايج آن در جامعه، امكان رسيدن به فهم درست از بازخوردهاي رفتارهاي سياستمداران وجود ندارد. جز اين هر چه هست گمان و خيال است.
به گزارش شفقنا، این فعال رسانه ای در اعتماد نوشت: سياستمداران و صاحبان قدرت و داراي جايگاه، بهطور معمول هر روز رفتارهايي كرده يا سخناني گفته يا مواضعي ميگيرند كه هدف نهايي آنها كسب رضايت و كسب توافق و حمايت مردم است. البته و بهطور قطع همه مردم نگاه و برداشت يكساني از عمل آنان نخواهند داشت و گوناگون داوري ميكنند. ولي سياستمدار دوست دارد كه تعداد موافقان اكثريت باشند، در غير اين صورت نتيجه آن رفتار يا سياست حداقل از نظر مردم منفي است و به تضعيف جايگاه سياستمدار منجر خواهد شد. نكته ديگر اين است كه رفتارها هميشه واجد يك معني معين نيستند.
براي مثال لبخند زدن به ديگري نشانه احترام و صميميت است، ولي در جلسه ختم، لبخند زدن به صاحب عزا معناي متفاوتي دارد و نشانه فقدان همدردي است. كساني كه به سياستمداران مشاوره ميدهند بايد به اين ظرايف در فهم و بازتاب سخن و لحن و رفتار وي توجه كنند. پرسش اين است كه آنان با همه مردم تماس ندارند تا نظراتشان را بپرسند.
به علاوه انجام اين كار ممكن هم نيست، پس درك سياستمدار از آثار گفتار و رفتار خودش چگونه خواهد بود؟ آيا محدود ميشود به اظهارنظر افرادي كه در اطراف وي هستند يا به او دسترسي دارند؟ اين حالت منجر به نتيجه مطلوبي نميشود و حتي موجب انحراف در فهم سياستمدار از اثرگذاري رفتار خودش ميشود. چرا؟ نمونه جالب آن را در خاطرات آقاي هاشميرفسنجاني ميبينيم.
تقريبا همه كساني كه نزد ايشان ميرفتند از سياستها و مواضع وي ابراز رضايت كرده و آن را بسيار خوب ميدانستند و نه تنها نظر خود را بلكه نظر قاطبه مردم را همسو با آن مواضع و گفتارها معرفي ميكردند و حتي يك گام پيش ميگذاشتند و به نقد يا بدگويي از سياستمداران ديگر مشغول ميشدند بلكه ارادت خود را بيشتر ثابت كنند. اگر مقامات ديگر هم خاطرات خود را بنويسند، خواهيم ديد كه عين همين رفتار را با آنان ميكردند و ضمن تعريف از آنان، ديگران از جمله آقاي هاشمي را نقد و تخطئه ميكردند. اين وضعيت در ضربالمثل نوكر بادنجان نبودن سرآشپز نادر شاه خيلي شهره است كه به جاي گفتن حقيقت، مطابق ميل نادر نظر ميداد.
اتفاقا در اطراف سياستمداران افراد با صلاحيتي هم هستند كه ميتوانند حقيقت را بگويند، ولي در بهترين حالت سكوت ميكنند و خلاف واقع نميگويند. آنان كه خلاف نظر سياستمدار حرف بزنند پس از مدتي حذف ميشوند. تاييد رفتارهاي صاحبان قدرت از سوي اطرافيان يك الگوي شناختهشده جهاني است كه راهحل شخصي آن سعهصدر و دريادلي سياستمدار است كه ميتواند اطرافياني را انتخاب كند كه خير او را بخواهند و از نقد نهراسند و سياستمدار نيز نقد عليه خود را (هر چند نادرست بداند) مفيد به حال خود بداند.
البته اطرافيان در تاييد سياستمدار توجيهاتي هم دارند، ازجمله اينكه توي دل او را نبايد خالي كرد و… اگر سياستمدار اين راهحل را نپذيرد چاره چيست؟ آزادي نقد از رسانه و دسترسي به اطلاعات و توليد آزادانه نظرات مردم، راهحل واقعي است.
بدون امكان نقد رفتارهاي مسوولان در فضاي عمومي و نيز بدون نظرسنجي از مردم و انتشار نتايج آن در جامعه، امكان رسيدن به فهم درست از بازخوردهاي رفتارهاي سياستمداران وجود ندارد. جز اين هر چه هست گمان و خيال است. اگر اين شرايط فراهم نباشد، پس از مدتي مرتكب اقداماتي ميگردند كه به جاي افزايش سرمايه اجتماعي و محبوبيت، منجر به كاهش سرمايه اجتماعي ميشود و نتيجه آن زيان محض است.
سرمايه اجتماعي خيلي باارزش و گرانقيمت است. نبايد آن را از دست داد. حفظ آن مستلزم تحقق شرايط پيشگفته است. هر سياستمداري در مصرف كردن اين سرمايه بايد خيلي خسيس باشد و تنها در جايي آن را خرج كند كه آوردهاي جدي داشته باشد. بسياري از گفتارها و رفتارها، مثل تيري است كه از چله رها ميشود و ديگر اختيار آن در دست تيرانداز نيست. بايد پيش از رها كردن تير اطمينان كافي از تيراندازي داشت؛ هم از جهت انتخاب هدف و هم از جهت اصابت به آن هدف. سياستمدار بايد توجه كند كه هدف او از يك رفتار هر چه باشد، برداشت جامعه از آن مهمتر است.
شايد شما براي ابراز صميميت لبخند بزنيد، ولي غالبا يا بخشي از مخاطبان آن را در موقعيت كنوني به منزله بيتوجهي به مسائل اصلي كشور و مردم برداشت ميكنند. شخصا نظر موافق يا مخالف با بسياري از رفتارهاي آقاي رييسجمهور ندارم، ولي به نظرم اگر از اين زاويه به رفتارهاي ايشان نگاه كنيم، شايد بد نباشد كه يك ارزيابي دقيق از مترو سوار شدن خود به ويژه در شرايط كنوني به دست آورده و منتشر كنند و اجازه ندهند كه چون سياستمداران ديگر ارزيابي رفتارها و گفتارهاي او را فقط اطرافيان ارايه دهند.
source