فرارو- بخش دوم لایحه بودجه سال ۱۴۰۴ کل کشور توسط دولت به مجلس ارسال شده است. در این بودجه بخشهای مختلف به تفکیک قابلیت بررسی دارد. یکی از بخش ها، بودجه نهادهای علمی و فرهنگی است که در این بخش صدا و سیما رکورد زده و افزایش ۴۶ درصدی بودجه را برای سال آتی به نام خود کرده است.
به گزارش فرارو، صداوسیما در سال ۱۴۰۳، حدود ۳۵ هزار میلیارد تومان بودجه خواهد گرفت. این رقم در بودجه سال جاری ۲۴ هزار میلیارد تومان است. سهم صداوسیما از بودجه عمومی دولت معادل مجموع اعتبارات بودجهای کل وزارتخانههای نفت، دادگستری، امور خارجه و میراث فرهنگی است و با بودجه وزارت جهاد کشاورزی برابری میکند. با توجه به این شرایط پرسشهایی مطرح است از جمله این که چرا بودجه صدا و سیما از وزارتخانههای تاثیرگذار بر اقتصاد کشور بیشتر است و برای تعیین بودجه هر بخش، چگونه برنامه ریزی میشود؟ «مرتضی افقه»، استاد دانشگاه چمران اهواز در گفتوگو با فرارو به این پرسشها پاسخ داده است:
متاسفانه نظام تخصیص بودجه در کشور ایدئولوژیک است
«مرتضی افقه» به فرارو گفت: «بارها تاکید کردهام که ریشه عمده و اساسی ناکامیهای سه دهه گذشته در مسائل مختلف، نوع دیدگاه ایدئولوژیکی است که وجود دارد و همین نوع نگاه، روی معیشت و زندگی مردم تاثیرگذار است. نگاهی به آمارهای منتشر شده درباره ردیفهای بودجه، گویای همین مسأله است که نوع تصمیم گیریها تا چه حد بی ارتباط به مصالحی است که میتوان برای مردم اندیشید. برای مثال، به جای این که روی افزایش رفاه مردم تمرکز شود، بودجهای گزاف به صدا و سیما تعلق میگیرد. یعنی آن زمان که ردیفهای بودجه تعیین میشد، به این فکر نشده بود که وزارتخانههای مهم کشور، از جمله وزارت جهاد کشاورزی، نفت، و امثالهم که میتوانند در مسیر کاهش مشکلات مردم موثر باشند، یا میتوانند بسترساز رشد و پیشرفت کشور باشند، نیاز به بودجه بیشتری نسبت به صدا و سیما دارند؟ به همین دلیل است که معتقدم تا زمانی که اولویتهای فکری تغییر نکند، این روند ادامه خواهد داشت. نکته عجیب این است که این بودجه صرف سازمانی میشود که اتفاقا بر اساس آمارهای مختلف، مخاطبان پرتعدادی هم ندارد. اگر به دنبال مثالی برای «هدر دادن سرمایههای کشور» باشیم، این اتفاقات میتواند نمونهای روشن از این هدر رفت سرمایه باشد. صدا و سیما چقدر مخاطب دارد که حجم زیادی از سرمایههای کشور را میگیرد؟!»
وی در ادامه درباره مشکلاتی از جمله فروش نفت پس از حضور ترامپ در کاخ سفید گفت: «مشکل ما در نظام ارزشی حاکم بر تصمیم گیران و تصمیم سازان، [این] است که در اولویت بندیها، ایراداتی همراه است. این نظام ارزشی، به دغدغههای ایدئولوژیک، نسبت به رفع مشکلات مردم اولویت بیشتری میدهد. متأسفانه، همین ساختار فکری نیز بر نظام انتخاب و انتصاب حاکم است. همین ساختار فکری بر تخصیص بودجه بین نهادهای مختلف حاکم است و بسیاری از نهادهای فرهنگی، سیاسی و صدا و سیما، بخش گستردهای از بودجه دولت را به خود جذب میکند که مطابق همان نگرش اشتباه است. با توجه به شرایط جدیدی که در سیاست خارجی رخ داده و احتمالا با تنگناهای شدید بودجهای به دلیل محدودیت فروش نفت مواجه خواهیم شد، بعید میدانم که شاهد تغییر چندانی باشیم. ممکن است به طور نسبی بودجه همه وزارتخانهها کم شود، اما باز هم احتمالا این نسبت کاهشی، به نفع نهادها و دستگاهها و وزارتخانههایی است که در جهت توسعه یک نظام ارزشی خاص فعالیت میکنند و نه تنها، در گسترش دیدگاههای خود موفق که نبودهاند، بلکه دافعه هم داشتهاند و به ویژه جوانان را فراری دادهاند.»
برای کنترل تورم باید کسری بودجه را کاهش داد
این استاد دانشگاه چمران اهواز درخصوص امکان تغییر روش تعیین بودجه در کشور گفت: «سالهاست که میگویم اگر میخواهیم تورم را کاهش دهیم باید نقدینگی کاهش پیدا کند و اگر قرار است نقدینگی کاهش پیدا کند، باید کسری بودجه را کاهش داد. اگر قرار است کسری بودجه کاهش پیدا کند، در مرحله نخست باید به سراغ انبوه ردیفهای هزینهای موجود در جداول بودجهای برویم که عمدتا کارایی چندانی ندارند. ما ردیفهای بودجهای بسیار زیادی داریم که هیچ کمکی در جهت افزایش تولید، افزایش رفاه و افزایش خدمات دولت چه به شکل کمی و چه به شکل کیفی نمیکنند. اگر قرار است حاکمیت به این نتیجه برسد که باید ردیفهای هزینهای اضافی را حذف کنیم، با توجه به این که عده زیادی در این دستگاهها شاغلند و نمیتوان به سرعت این ردیفها را حذف کرد، میتوان برنامه ریزی گام به گام انجام داد و طی چند مرحله تدریجی، این کار را انجام داد. به هر حال اول باید این تفکر ایجاد شود که هزینههای متعددی وجود دارد که اضافه است. حتی اگر فروش نفت کشور حل شود، باز هم این هزینههای اضافی باید حذف شوند. هم اکنون که با مشکل درآمدهای نفتی مواجهیم، بهترین زمان است که یکبار برای همیشه تصمیم بگیریم هزینههای اضافی را از بودجه برداریم.»
وی افزود: «مشکل اصلی ما همان افکار یا نظام ارزشی است که به موضوعاتی از جمله تخصیص بودجه، به شکل توسعه محور نگاه نمیکند. درواقع معیشت و رفاه مردم، با فاصله زیادی از افکار این تصمیم گیران یا تصمیم سازان قرار دارد. با این نوع تصمیم گیری، نه تنها ایدئولوژی خود این افراد ضربه خورده است، بلکه به دلیل ناکارآمدی، نتوانستهاند جذابیتی برای اندیشههای خود ایجاد کنند و حتی همفکران خود را هم دفع کردهاند.»
source