شفقنا – دونالد ترامپ میخواهد از زغالسنگ برای سلطه بر جهان هوش مصنوعی بهره بگیرد؛ اما حقیقت تلخ برای او این است که شاید دارد راه را اشتباه میرود.
به گزارش سرویس ترجمه شفقنا، در حالیکه کشورهای ثروتمند غربی در دو دهه گذشته بهتدریج خود را از وابستگی به زغالسنگ رها کردهاند، ترامپ در تلاش است ایالات متحده را به مسیر کاملاً مخالف بکشاند.
رئیسجمهور آمریکا در حال صدور دستورات تازهای است تا حفاری و سوزاندن آنچه خود «زغالسنگ زیبا و پاکیزه» مینامد، از سر گرفته شود.
او اخیرا اعلام کرد: تمام نیروگاههایی که تعطیل شدهاند، اگر بهروز و مدرن باشند، دوباره باز خواهند شد؛ اگر هم نه، از بیخوبن خرابشان میکنیم و نیروگاههای نو میسازیم.
در واکنش به طرح جنجالی ترامپ برای بازگشت به زغالسنگ، وبسایت بریتانیایی اسکاینیوز در تحلیلی به قلم ویکتوریا سیبروک، این سیاست را زیر ذرهبین قرار داده و با قالب «خوب، بد، زشت» آن را واکاوی کرده است؛ گزارشی که در ادامه میخوانید.
بخش خوب
«نکته خوب» درباره زغالسنگ این است که منبعی قابلاتکا و فراوان است. در برخی نقاط ارزان تمام میشود و هنوز هم بیش از یکسوم برق جهان را تأمین میکند. البته ایالات متحده هم ذخایر عظیمی از آن دارد.
حامیان ترامپ میگویند نیروگاههای موجود زغالسنگ در آمریکا تنها حدود ۴۰ درصد از مواقع، برق به شبکه تزریق میکنند؛ عددی که بهراحتی و با کاهش مقررات میتوان آن را افزایش داد —کاری که ترامپ از هماکنون شروع کرده است.
بخش بد
اما زغالسنگ فاجعهای است برای اقلیم زمین —این سوخت بیشتر از نفت و گاز دیاکسیدکربن تولید میکند و آلودگی هوای دودهای زیادی بهجا میگذارد.
از همینرو، استفاده از زغالسنگ از حدود سال ۲۰۰۸ در کشورهای ثروتمند غربی (از جمله خود آمریکا) رو به افول گذاشت؛ آن هم با کمک کاهش شدید هزینه انرژیهای پاک.
اما بیایید به سه سال آینده فلشبک بزنیم: حالا میل جهانی به مصرف برق، بیش از حد انتظار بالا رفته است.
در آمریکا، تقاضا برای برق —پس از سالها ثبات— با سرعت در حال افزایش است.
این رشد فقط ناشی از مراکز دادهی پرمصرف مربوط به هوش مصنوعی نیست (گرچه معمولاً در تیترها دیده میشوند)، بلکه مواردی مانند رایانش ابری، خودروهای برقی و احیای دوبارهی بخش صنعت هم نقش دارند.
همانند بریتانیا، آمریکا هم میخواهد شرکتهای هوش مصنوعی را به ساختوساز در خاک خود ترغیب کند، تا رشد اقتصادی را تقویت کرده و با چین رقابت کند و ترامپ، زغالسنگ را راهی ارزان برای تأمین انرژی این اهداف میبیند.
استدلال او ساده است، «اگر چین میتواند، چرا ما نتوانیم؟» —دستکم این چیزی است که او در شبکههای اجتماعی مطرح میکند.
واقعاً هم چین به ساخت دهها نیروگاه زغالسنگی جدید ادامه داده است (البته همزمان، بهطرز خیرهکنندهای در حال توسعه انرژی خورشیدی و بادی نیز هست).
اما دَن کوئیگین از اندیشکده چَتهمهاوس میگوید: چون چین میتواند هم زغالسنگ داشته باشد، هم انرژی تجدیدپذیر، بهاین معنا نیست که آمریکا هم میتواند همین مسیر را برود.
او میافزاید: یک تفاوت بزرگ وجود دارد —اقتصاد چین غولآساست، سالهاست بهسرعت رشد کرده و همچنان هم در حال رشد است.
بخش زشت
و حالا بخش بالقوه زشت برای رئیس جمهور آمریکا این است که، این دستورات ممکن است هیچ اثری نداشته باشند.
گاز، باد و خورشید در آمریکا عمدتاً ارزانتر از زغالسنگ هستند و سرمایهگذاری در آنها جذابتر است.
سَم برمن از شرکت مشاوره انرژی وود مککنزی در بوستون میگوید: از منظر اقتصادی و سرمایهگذاری، زغالسنگ فرسنگها با منابع جایگزین مثل باد، خورشید، ذخیرهسازی انرژی و گاز فاصله دارد.
او میافزاید: دستورات اجرایی ممکن است در کوتاهمدت جنجال بهپا کنند، اما برای اینجور سرمایهگذاریها و تغییر مسیرها به اطمینان بلندمدت نیاز دارید —و بعید است این اطمینان فقط با یک دستور اجرایی حاصل شود.
ترامپ پیش از این نیز در دوره ریاستجمهوری پیشین خود تلاش کرد صنعت زغالسنگ را احیا کند. اما از آن زمان تا امروز، هیچ نیروگاه بزرگ زغالسنگ جدیدی در آمریکا ساخته نشده است —چرا که، به گفته برمن، از منظر اقتصادی نمیصرفد و این وضعیت همچنان برقرار است.
اما بخش زشت دیگر این است که بهنظر میرسد برخی نیروگاههای فعلی زغالسنگ عمرشان تمدید خواهد شد، و این یعنی هوای آلودهتر، آن هم درست در حالیکه برای رسیدن به اهداف اقلیمی، زمان بهسرعت در حال اتمام است.
در مجموع، همهچیز بیشتر به یک «طولانیکردن روند» شبیه است تا «بازگشتی پرقدرت» برای زغالسنگ.
و مثل همیشه با ترامپ، آینده بهشدت غیرقابل پیشبینی است. اما همچون سایر وعدههای انرژیمحور او، باید این یکی را هم با اندکی تردید نگریست.
این خبر را اینجا ببینید.
source