یادداشت|

چین به عنوان کشوری صلحجو و پیشرو در عرصه بینالمللی، با معرفی ابتکار سهگانه «امنیت، تمدن و توسعه جهانی»، الگویی نوین از حکمرانی ارائه داده که مورد استقبال گسترده جامعه جهانی، به ویژه کشورهای در حال توسعه قرار گرفته است. توافق عادیسازی روابط ایران و عربستان در چارچوب این طرح، گواهی بر اثربخشی این الگوی حکمرانی است.
در عصر کنونی، بحرانهای امنیتی متعددی وجود دارند که صلح و ثبات جامعه بشری را تهدید میکنند. این موضوع اهمیت و ضرورت ارائه الگوهای موفق و صحیح برای حکمرانی جهانی را دو چندان میکند. در واقع، ارائه و پیادهسازی یک نظام حکمرانی جهانی کارآمد و موثر، میتواند نقش بهسزایی در مقابله با تهدیدات و بحرانهای پیشرو داشته باشد و در پیشبرد توسعه و ثبات جهانی مؤثر واقع شود. در سالهای اخیر و بــه مــوازات قدرت یابــی چیــن در عرصـه جهانـی، ایـن کشـور ایـدههـا و ابتـکارات مختلفـی را بــرای حفــظ و ارتقــای صلــح و امنیــت بینالمللی ارائه کرده است.
«ابتکار توسعه جهانی»، «ابتکار امنیت جهانی» و «ابتکار تمدن جهانی» سه طرحی هستند که در راستای ایده «ساخت جامعه بشری با سرنوشت مشترک» به ترتیب در سالهای ۲۰۲۱، ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ از سوی رئیس جمهور چین شی جین پینگ مطرح شدهاند. این سه ابتکار، بازتاب عصر جدید حکمرانی چین محسوب شده و درواقع بیانگر دیدگاه متفاوت چین در مقایسه با غرب در مفاهیم توسعه، امنیت و تمدن است.
ابتکار توسعه جهانی شیوهای فراگیر است، که از شیوهی سنتی کمکهای بشر دوستانه غرب که نابرابر و محدود هستند، متمایز میشود. زیرا این کمکهای سنتی باعث ایجاد رابطه نابرابر بین کشورهای کمک کننده و دریافت کننده شده و شکاف بین کشورهای شمال و جنوب را عمیقتر کرده است. به عبارت دیگر، کمکهای غرب، عامل داخلی تولید را تضعیف میکند و اتکا به کمکهای خارجی، موجب «وابستگی نامتوازن» میشود که به توانایی تولید و توسعه مستقل کشورهای دریافت کننده، آسیب وارد میسازد.
برخلاف رویکرد سنتی غرب، چین همواره بر خودکفایی برای ارتقای توسعه تأکید داشته و ترکیب «تزریق خون» (کمک خارجی) و «تولید خون» (توسعه داخلی) را برای توسعه یافتگی لازم میداند. در واقع چین در کنار ارائه کمکهای خارجی به کشورهای در حال توسعه، هدف اصلی خود را تقویت خودکفایی و تولیدات داخلی این کشورها قرار داده است. همچنین، الگوی حکمرانی چین در قالب این ابتکار، دستیابی به توسعهی مشترک و ایجاد فرصتهای برابر برای تمام کشورها است.
امنیت و ثبات همواره آرمان بشر و پیش شرطی برای توسعه بوده است. با این حال، امنیت جهانی پس از پایان جنگ سرد با چالشهای جدی مواجه بوده است. عواملی مانند یک جانبه گرایی و مداخله در امور داخلی کشورها با توجیه برقراری صلح و دموکراسی، راهکارهای نظامی و اعمال زور، همگی موجب دشوارتر شدن تحقق صلح و امنیت شدهاند.
ابتکار امنیت جهانی بر احترام به حاکمیت ملی کشورها، تمامیت ارضی آن ها، و پایبندی به اهداف و اصول منشور ملل متحد تأکید دارد. همچنین، این ابتکار بر حل اختلافات بین کشورها از طریق روشهای مسالمتآمیز مانند گفتوگو و همکاری تأکید میکند. چین با طرح این ابتکار تاکید داردکه تمام کشورها باید «امنیت مشترک»، «امنیت همکاری جویانه»، «امنیت جامع»، «امنیت پایدار» را محقق سازند.
امنیت مشترک، مفهوم اصلی و بنیادین امنیت است، که در امنیت فراگیر و برابر نمایان میشود. امنیت فراگیر، احترام به امنیت تمام کشورها است، نباید امنیت یک کشور بر پایهی بی امنی کشور دیگر قرار بگیرد؛ امنیت برابر یعنی تمام کشورها حق مشارکت در امنیت بینالملل و برعهده گرفتن مسئولیت حفاظت از امنیت بینالملل را داشته باشند. در صورتی میتوان امنیت مشترک را محقق ساخت که تمام کشورها دارای امنیت باشند. امنیت همکاری جویانه، یکی از موثرترین راهکارها در تحقق امنیت مشترک است. این روشی است که از طریق رویکردی صلح آمیز، منازعات را حل میکند و با گفتوگوی برابر و مبتنی بر همکاری، امنیت و ثبات جهانی را به ارمغان میآورد.
امنیت جامع در پیشبرد حکمرانی امنیت، بر حفاظت از امنیت سنتی و غیر سنتی به طور همزمان تمرکز دارد. امنیت جامع، تمامی جنبههای مسائل امنیتی را مورد نظر قرار میدهد. به بیان دیگر، نمیتوان فقط به دستهای از مشکلات امنیتی پرداخت، در حالی که مشکلات امنیتی دیگر را نادیده گرفت. از همه مهم تر، نمیتوان فقط روی مسائل امنیتی یک منطقه تمرکز کرد و مسائل امنیتی مناطق دیگر را از خاطر برد.
امنیت پایدار مهمترین و اساسیترین هدف تحقق امنیت است، و بر نقش اساسی توسعه و رابطه آن با امنیت تاکید میورزد. به عبارتی، فقط امنیت پایدار، امنیت حقیقی محسوب میشود. امنیت پایدار زمانی محقق میشود که منافع توسعهای تمام کشورها به طور متوازنی تضمین شود؛ بنابراین امنیت جهانی و توسعه جهانی دو مقوله مرتبط و تأثیرگذار بر یکدیگر هستند. پیشرفت و بهبود حکمرانی جهانی نیازمند اجرای هماهنگ و هدفمند هر دو این امر است که این امر مستلزم مشارکت و همکاری تمام کشورهاست.
در سالهای اخیر، ایده هایی، چون «برتری تمدن» و «برخورد تمدن ها» به تدریج مانع همکاری و تبادلات مردمی میان کشورها شده است. این موضوع سبب تشدید شکاف و سوءتفاهم بین تمدنها شده و چالشهای جدی را برای جامعه بینالمللی ایجاد کرده است. در صورت عدم برقراری مبادلات میان کشورها با تمدنهای مختلف، توسعه صلح آمیز با خطرات و موانع جدی مواجه خواهد شد. کثرت و تنوع تمدن ها، مشخصه اساسی جامعهی بشری است.
احترام به تمدنهای مختلف و هم زیستی مسالمت آمیز، توجه به اشتراکات و کنار گذاشتن اختلافات، مولد رشد و توسعه جامعه بشری است. ابتکار تمدن جهانی بر احترام به تمام تمدنهای مختلف و تقویت همکاری و تبادلات مردمی بین کشورها تأکید دارد. این ابتکار بر چهار اصل کلیدی تاکید میکند: «احترام به تمدنهای گوناگون، ترویج ارزشهای مشترک تمام بشریت، اهمیت دادن بر وراثت و نوآوری تمدن ها، تقویت همکاری و تبادلات مردمی بینالمللی.»
ابتکار تمدن جهانی، ریشه در فرهنگ سنتی چین دارد و بازتاب اندیشههای کنفوسیوس و دیگر فیلسوفان چینی است. فلسفه یین و یانگ یکی از مفاهیم فلسفی مهم در فرهنگ و اندیشه چینی است که در تمام ابعاد زندگی مردم چینی و حتی سیاست و ارتباطات بینالمللی چین نیز بازتاب دارد. این مفهوم بر اساس اصول تضاد، تعادل و تکامل مبتنی است و بیانگر این است که همه چیز در جهان متشکل از دو نیروی متضاد، اما مکمل یکدیگر به نام یین و یانگ است. بر طبق این اصل فرهنگ شرق و غرب با وجود تفاوتها و گاهی تضاد ها، میتوانند مکمل هم باشند و با یادگیری متقابل به رشد و توسعهی یکدیگر کمک کنند و از طریق این تبادلات و یادگیری متقابل موجب رشد و توسعهی جامعه بشری شوند.
همانطور که در طول تاریخ در مسیر جادهی ابریشم تمدنهای مختلف از طریق تبادلات و مراودات گسترده توانستند رشد و شکوفایی چشم گیری به دست آورند، جامعه بین الملل کنونی نیز میتواند با اتخاذ رویکرد مشابه و تاکید بر تبادل و همکاری بین کشورها، به توسعه و پیشرفت همه جانبه دست یابد. به طور خلاصه، ابتکار تمدن جهانی با پیشنهاد یادگیری و تساهل بین تمدن ها، از یک سو میتواند کشورها را به اشتراکگذاری ثمرات توسعه و همچنین حفاظت مشترک از امنیت جهانی سوق دهد، از سوی دیگر میتواند مسیر همکاری در حکمرانی جهانی را هموار نموده و تفاوتهای موجود در ارزشهای حکمرانی جهانی را کاهش دهد.
چین به عنوان یکی از کشورهای نوظهور که پیشینهی سلطهطلبی نداشته و همیشه در نقش کشوری صلح جو و پیشرو صلح در جامعه بینالملل ظاهر شده است، با ارائهی سه ابتکار امنیت، تمدن و توسعه جهانی، الگویی از حکمرانی جهانی را ارائه داده که مورد استقبال جامعه بینالمللی، به ویژه کشورهای در حال توسعه واقع شده است و با توجه به مفاهیمی که در بر دارد میتواند بسیاری از بحرانها و مشکلات را حل کند. توافق عادی سازی روابط میان ایران و عربستان در سالهای آغازین این ابتکارها میتواند به عنوان مهر تاییدی بر موثربودن این الگوی حکمرانی نگریسته شود.
یکی از ویژگیهای سه ابتکار جهانی ارتباط تنگاتنگ آنها با یکدیگر و اثر گذاری آنها بر یکدیگر است، که بیانگر جامع و هدفمند بودن این ابتکارها است و نشان میدهد که چین در پیاده سازی الگوی حکمرانی خود مصمم است و دارای برنامههای درازمدت و نظاممند است. در طول سالهای اخیر باوجود چالشهایی که در این مسیر قرار دارد، پکن همچنان با حضور فعال در محافل بینالمللی نقش آفرینی میکند و تلاش دارد تا نفوذ خود را در کشورهای در حال توسعه و مناطق راهبردی افزایش دهد. با افول هژمونی آمریکا و شکست الگوی حکمرانی غرب، در آیندهای نه چندان دور شاهد فصلی نو در نظام بینالملل خواهیم بود.
گرآورندگان:
محدثه رجبلو (پژوهشگر و دانشجوی دکتری روابط بینالملل، دانشگاه مطالعات بینالمللی شانگهای، چین)
امیرمحمد اسماعیلی (نویسنده، پژوهشگر و دانشجوی دکتری روابط بینالملل، دانشگاه مطالعات بینالمللی شانگهای، چین)
انتهای پیام/
source