شایانیوز– در پایان قرن نوزدهم، هنرمندی نروژی با خلق تابلویی عجیب و تأثیرگذار، دنیای هنر را برای همیشه تغییر داد. ادوارد مونک، نقاش برجسته، خالق اثری شد که بعدها تبدیل شد به گرانترین تابلوی نقاشی جهان: «جیغ».
زندگی در مرز جنون و نبوغ
ادوارد مونک در سال ۱۸۶۳ در نروژ به دنیا آمد. زندگی شخصی او سرشار از درد، بیماری و فقدان بود. مادرش زمانی که مونک تنها پنج سال داشت درگذشت و کمی بعد خواهرش نیز به بیماری سل مبتلا شد و جان سپرد. این تجربههای تلخ، پایههای احساسی هنر مونک را شکل داد؛ هنری که به جای نمایش زیباییهای ظاهری، درون روان انسان را نمایش میداد.
داستان پشت پرده تابلوی «جیغ»
تابلوی «جیغ» (The Scream)، که نخستین نسخه آن در سال ۱۸۹۳ خلق شد، یکی از شناختهشدهترین آثار در تاریخ هنر است. مونک درباره این تابلو در دفتر خاطراتش نوشته است:
«یک روز عصر بار دوستم در حال قدم زدن روی یک پل بودم، خورشید در حال غروب بود. ناگهان آسمان به رنگ سرخ آتشین درآمد. ایستادم، به نردهها تکیه دادم و حس کردم اضطرابی بیپایان در طبیعت جاری است. دوستم به راه خود ادامه داد، اما من ایستادم، لرزان و پر از اضطراب، و گویی فریادی بیپایان از دل طبیعت شنیدم.»
این توصیف، به خوبی حس وحشت و تنهایی شدیدی که در تابلوی «جیغ» موج میزند را توضیح میدهد. شخصیت اصلی تابلو، انسانی بدون جنسیتِ مشخص است که چهرهای دفرمه شده دارد و در حالی که دستانش را روی گوشهایش گذاشته، در پسزمینهای پر از خطوط مارپیچ و رنگهای پرتنش، به شکلی اغراقآمیز جیغ میکشد.
مونک برخلاف نقاشان هم عصرش که به ثبت دقیق واقعیت میپرداختند، دغدغهاش نشان دادن دنیای درونی انسانها بود. او را پیشگام سبک هنری «اکسپرسیونیسم» میدانند. سبکی که بیان احساسات و هیجانهای درونی بشر را مهمتر از بازنمایی دقیق اشیاء میدانست.
جالب است بدانید مونک چهار نسخه از این اثر را با تکنیکهای مختلف (نقاشی و چاپ سنگی) خلق کرد. یکی از نسخههای اصلی در سال ۲۰۱۲ در یک حراجی به قیمت حدود ۱۲۰ میلیون دلار فروخته شد که تا آن زمان رکورد بیسابقهای در بازار هنر بود.
چرا «جیغ» اینقدر تاثیرگذار شد؟
«جیغ» به شکلی بیرحمانه و خالص، اضطراب وجودی انسان مدرن را به تصویر میکشد.
این تابلو، آینهای است از هراسهای بینام و نشان انسان در دنیای مدرن: تنهایی، اضطراب، بیمعنایی. شاید به همین دلیل باشد که با گذشت بیش از یک قرن، هنوز میلیونها نفر در سراسر جهان با دیدن این تابلو با شخصیت درون آن احساس نزدیکی میکنند.
خطوط مارپیچ آسمان و زمین، رنگهای تند و استفاده جسورانه از فرمهای اغراق شده، همگی در خدمت القای این حس هستند که جهان اطراف شخصیت، همچون او، در حال جیغ کشیدن و واژگون شدن است.
ادوارد مونک پس از خلق این شاهکار، تا پایان عمرش همچنان به کاوش در احساسات انسانی ادامه داد. او در سال ۱۹۴۴ در سن ۸۰ سالگی درگذشت. این تابلو به یک نماد فرهنگی تبدیل شده است: از کارتونها و فیلمها گرفته تا پوسترها و حتی اموجیهای امروزی.
source