مهنا خود را بهسختی به مدرسه میرساند. گویا شب گذشته از شدت استرس امتحان استراحت و تغذیه خوبی نداشته، برای همین وقتی به مدرسه میرسد دوستان و همکلاسیهایش متوجه ضعف و بیحالی شدید او میشوند. همکلاسیهایش هراسان به مدیر و مسئول مدرسه از وضعیت سلامت مهنا خبر میدهند.
به گزارش ایران، اما نمیدانند این آخرین روز حضور او در مدرسه است. داوود گلی، مدیر روابط عمومی آموزش و پرورش استان سیستان بلوچستان درباره وضعیت مهنا اینگونه میگوید: «صبح روز یکشنبه ۲۱ اردیبهشت ماه بود که مهنا بلوچزاده دانشآموز پایه دهم رشته علوم انسانی در مدرسه شهید اخلاقی نیک شهر با ضعف و بیحالی وارد مدرسه شد.
او هنوز وارد جلسه امتحان نشده بود که دوستانش وضعیت او را به مدیر و مسئولان مدرسه گزارش دادند. مسئولان مدرسه هم بلافاصله با مرکز بهداشت و درمان یا همان اورژانس تماس گرفتند. مأموران اورژانس بلافاصله اقدامات لازم را انجام دادند، ولی طبق نظر پزشک و همچنین بر اساس اظهارات پدر و مادر مهنا وقتی به بیمارستان رسید، فوت کرد.»
گرچه علت فوت مهنا مورد بحث است، اما وضعیت سلامت او پیش از شروع امتحان، یادآور این موضوع است که میزان استرس و اضطراب دانشآموزان میتواند سلامتی آنها را به خطر بیندازد. رضا ولدخانی، روانشناس نوجوان معتقد است خانوادهها میتوانند با رعایت چند نکته مهم بار استرس دانشآموزان را کنترل کنند.
او میگوید: «اصل و اساس استرس دانشآموزان از طریق والدین به آنها منتقل میشود. من مراجعهایی دارم که مادر و پدر میگویند فرزند ما مضطرب است، اما بعد از بررسی متوجه میشویم که در واقع این والدین هستند که درگیر اضطراب و استرس شدهاند. اگر والدین به خودشان و فرزندانشان یک درجه تخفیف بدهند، بهتر است. البته بسیاری از پدر و مادرها هم اینگونه نیستند اما به طور کلی با اضطراب زندگی میکنند و این اضطراب به شخصیت آنها لطمه میزند.»
به گفته این روانشناس توقع زیاد والدین از بچهها نقش مهمی در استرس آنها دارد. او توضیح میدهد: «میزان استرسی که در کودکان و نوجوانان وجود دارد به خاطر دیدگاه والدین است، در حالی که بچهها با کمک همسالان، مشاوران و نگاه خود، قطعاً به آینده خود فکر میکند. نوجوانان ما در حالت عادی با بحرانهای هویتی و تحصیلی مواجه هستند پس بهتر است ما نیز بار بحران آنها را زیاد نکنیم.»
ولدخانی باتأکید بر اینکه خانوادهها باید به فرزندان خود آرامش بدهند، میگوید: «خانوادهها باید تفکرات خود را اصلاح کنند، اینکه فرزندشان را به یک نقطه خاص برسانند وظیفه آنها نیست، اینکه فرزندان متخصص، معلم و مهندس شوند وظیفه خودشان است. وظیفه والد فقط تربیت شخصیتی بچه است، اگر او یک فرد عادی و کم سواد ولی متعادل باشد زندگی راحتتری خواهد داشت تا اینکه یک پزشک مضطرب و نگران باشد. پس باید والدین به فرزندان خود آرامش تزریق کنند و به آنها بگویند هیچ اشکالی ندارد از اینکه تلاش آنها به نتیجه نرسیده، همین که تلاش میکنند کافی است.»
source