Wp Header Logo 3407.png








نقد و بررسی فیلم «طرح فنیقی»؛ شاهکار جدید وس اندرسون


نقد و بررسی فیلم جدید وس آندرسون که با ترکیب سبک منحصر به فرد او، روایتی پیچیده و حضور ستارگان سینما، تجربه‌ای بصری و فلسفی خیره‌کننده را به تصویر می‌کشد.







فرارو- در دنیای سینمای امروز که اصالت هنری گاه قربانی فرمول‌های تجاری می‌شود، وس آندرسون با آخرین اثر خود «طرح فنیقی»، بار دیگر ثابت می‌کند که چگونه می‌توان در چارچوب سبک شخصی، هر بار اثری عمیق‌تر و پیچیده‌تر خلق کرد. 

به گزارش فرارو به نقل از تلگراف، وس اندرسون، کارگردان صاحب سبک، هنر خود را با این کمدی لطیف و شگفت‌انگیز که با حضور ستارگان برجسته همراه است، به سمت انتزاعی‌تر شدن پیش می‌برد منتقدان وس آندرسون اغلب غرولند می‌کنند که او مدام یک فیلم را بارها و بارها می‌سازد. اما آنچه در واقعیت اتفاق می‌افتد، به شکلی ظریف اما اساساً متفاوت است: هر یک از فیلم‌های او تنها به لطف آثار پیشین‌اش قابل تصور و حتی امکان‌پذیر می‌شوند. بدون «باتل راکت» و «راشمور»؟ پس «خاندان تننباوم سلطنتی» هم وجود نخواهد داشت. شما نمی‌توانید به «هتل بزرگ بوداپست» برسید بدون آنکه نخست در «اکسپرس دارجیلینگ»، «پادشاهی طلوع ماه» و «آقای فاکس شگفت‌انگیز» توقف کنید.

همانند دیوید لینچ و ژاک تاتی، سبک آندرسون به گونه‌ای است که در مسیر خود پیچیده‌تر و پالایش‌یافته‌تر می‌شود: حالا یا با او همراه هستید یا نه. «طرح فنیقی» لطیف، بذله‌گو و شگفت‌انگیز او، تا امروز «آندرسونی‌ترین» فیلم آندرسون است – البته همه آثارش چنین هستند و همین است که آنها را لذت‌بخش می‌کند.  

این فیلم شاید از نظر تغییرات جزئی در لحن، به «خاندان تننباوم سلطنتی» و «گزارش فرانسوی» نزدیک‌تر باشد و محور آن یک صنعتگر اروپایی شیطنت‌آمیز، ژاژا کوردا با بازی بنیسیو دل تورو است که در یک پروژه پیچیده عمومی مشغول به کار است، در حالی که با دخترش و وارث احتمالی‌اش لیزل (میا تریپلتون، دختر کیت وینسلت) که راهبه‌ای تازه‌کار است و شش سال است او را ندیده، آشتی می‌کند.

فناپذیری انگیزه اصلی است. دشمنان کوردا به اندازه که مبتکر هستند، بی‌رحم نیز هستند (فیلم با یک تلاش برای ترور هوایی آغاز می‌شود – شبیه «شوالیه تاریکی برمی‌خیزد» وس آندرسون)، بنابراین معاملات آشفته ژاژا باید پیش از وقوع اجتناب‌ناپذیر، سامان یابند. به همین منظور، او و لیزل در سراسر کشور مدیترانه‌ای شبیه به تن‌تن به نام «فنیقیه بزرگ مستقل مدرن» زیگزاگ می‌زنند و با همکاران قدیمی خود (ریز احمد، ماتیو آمالریک، اسکارلت جوهانسون) معاملات جعلی و به طرز خنده‌داری پیچیده‌ای انجام می‌دهند. دل تورو، کارآفرین دریانورد، یک آفرینش کاملاً منحصر به فرد است: ترکیبی برابر از آریستوتل اوناسیس، شخصیت آقای آرکادین اورسون ولز، پدر خاندان تننباوم با بازی جین هکمن، و هرکول گریتپایپ-تین از «نمایش گون». 

4252_FP_00748

اما پشت آن کت و شلوار راه‌راه، مردی است که با این فکر آزرده می‌شود که همه فعالیت‌های دنیوی‌اش بیهوده بوده‌اند: او که خداناباور است، با این حال مدام در رویایی سیاه و سفید از بهشت بیدار می‌شود، جایی که خدا (با بازی بیل موری) و ملازمانش در قضاوتی رمزآمیز نشسته‌اند.

«رؤیاگونه» اصطلاحی است که منتقدان به راحتی استفاده می‌کنند، اما «طرح فنیقی» واقعاً سزاوار این عنوان است. هر صحنه هنگام نمایش، به شکلی واضح فراواقعی به نظر می‌رسد، اما رمزگشایی از اهمیت آنها بعداً، یا حتی صرفاً باور کردن آنچه دیده‌اید، می‌تواند کاری لغزنده باشد. همانطور که این ماجراجویی با سرعت سرسام‌آوری پیش می‌رود، به نظر می‌رسد آندرسون از شما می‌خواهد همزمان راست بنشینید و در زاویه‌ای که «بگذارید بر شما جاری شود» غرق شوید – مخاطبان اغلب احساس می‌کنند گویی فیلم را همزمان دو بار تماشا می‌کنند. 

این از نظر منطقی مفید است، با توجه به تعداد زیاد لذت‌هایی که باید دریافت کرد. مایکل سرا در نقش یک حشره‌شناس نروژی با وجهی پنهان، به شکلی خشک خنده‌دار است و بندیکت کامبربچ در نقش نوبار، برادر ناتنی سایه‌وار ژاژا، تهدیدی به سبک اکسپرسیونیسم آلمانی را منتشر می‌کند. اما هر بازیگری به طور کامل در جای خود قرار می‌گیرد؛ حتی نقش‌های فرعی نیز حیاتی به نظر می‌رسند. زیربنای همه اینها پرسشی قدیمی است. انسان چه سودی می‌برد اگر تمام جهان را به دست آورد اما روح خود را از دست بدهد و این موضوع چه اهمیتی دارد وقتی فرد اساساً به وجود روح اعتقاد ندارد؟ فیلم آندرسون به ما یادآوری می‌کند که هیچ چیز الهی درباره رستگاری وجود ندارد، و گردآوری آن می‌تواند کار یک عمر باشد. 













source

ecokhabari.com

توسط ecokhabari.com