نخستین سریال ایرانی شبکه نمایش خانگی، که تا پیش از آن به ارائه آثار خارجی میپرداخت، «قلب یخی» به کارگردانی محمدحسین لطیفی بود که سال ۱۳۸۹ روانه این شبکه شد.
به گزارش خبرآنلاین، از آن زمان تا امروز، شبکه نمایش خانگی با فرازونشیبهای متعدد ازجمله اختلافنظر دائمی میان سازمان صداوسیما و وزارت فرهنگوارشاد اسلامی بر سر نظارت بر آن، مواجه بوده است.
در طول این سالها، شکلگیری سازمان تنظیم مقررات رسانههای صوتوتصویر فراگیر در فضای مجازی (ساترا)، فعالیت جدیتر آن بهعنوان سازمانی وابسته به صداوسیما با مصوبه مجلس شورای اسلامی و درگیری مداومش با فعالان شبکه نمایش خانگی بر سر صدور مجوز، اصلیترین چالش پیش روی فعالان این شبکه بوده است؛ چالشی که با اعلام خبر «۴۰۰۰ امضاء برای پس گرفتن شبکه نمایش خانگی از ساترا» عمیقتر شد.
هرچند درنهایت با مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی مسئولیت همهچیز به سازمان صداوسیما سپرده شد. شبکه نمایش خانگی که سالیان سال است گوشه رینگ سازمان ساترا گیر افتاده، هر از گاهی با مشتی از سوی این سازمان، تا مرز ناکاوت شدن پیش میرود.
تازهترین اقدام ساترا اما در از دسترس خارج کردن یکی از پلتفرمهای فعال در این شبکه؛ نماوا، در پی انتشار قسمت نخست سریال «سووشون» به کارگردانی نرگس آبیار، چنان بیسابقه، خارج از عرف و خلاف قانون به نظر میرسد که پسلرزههای واکنش به آن، به این زودیها فرو نخواهد نشست.
یک اتفاق و دو روایت متضاد
روایتها حول از دسترس خارج پلتفرم نماوا در پی پخش قسمت نخست سریال «سووشون» چنان با یکدیگر متفاوت است که میتوان آنها را در دو طیف جداگانه دستهبندی کرد. یک سر طیف، روایت نرگس آبیار، کارگردان این سریال و پلتفرم نماوا و سر دیگر، روایت ساترا ازجمله روابطعمومی آن و همچنین معاون کاربران و تنظیمگری اجتماعیاش. در این وضعیت، عباس سیاح طاهری، معاون کاربران و تنظیمگری اجتماعی ساترا میگوید سریال «سووشون» فقط مجوز طرح داشته است اما طبق قاعده میبایست برای فیلمنامه هم مجوز گرفته میشده که گرفته نشده و اثر بدون مجوز ساخت تولید شده است.
این در حالی است که در بیانیه نماوا اشاره شده است سریال «سووشون» با مجوز تولید و با صرف هزینه بالا تولید شده و در چند مرحله مورد بازبینی نمایندگان ساترا قرار گرفته و چندین بار میزبان کارشناسان این نهاد بوده است. فارغ از این که روایت کدام یک از طرفین این جدال به واقعیت نزدیکتر است آنچه نمیتوان کتمانش کرد عدم تناسب جرم و مجازات با یکدیگر است و باقیماندن این سوال که حتی اگر بپذیریم گروه سازندگان سریال «سووشون» مرتکب عملی خلاف قانون شدهاند مشخص نیست چرا به جای یک گروه، یک پلتفرم با انبوهی از سریالها و برنامههای تلویزیونی و آثار نمایشی باید مجازات شوند؟ و در این میان چهطور حقوق کاربران این پلتفرم که برای تماشای آثار آن ملزم به خرید حق اشتراک هستند اینچنین به آسانی نادیده گرفته میشود؟
از اقدام غیرقانونی ساترا تا نقض حقوق مصرفکننده
وحید آگاه، حقوقدان در پاسخ به این که اتفاق رخداده را از منظر حقوقی و قانونی چهطور ارزیابی میکند، به خبرآنلاین میگوید: «در خصوص اتفاق رخداده برای پلتفرم نماوا، به نظر میرسد با دو سناریو مواجهیم: ۱.این اتفاق به دستور سازمان تنظیم مقررات رسانههای صوتوتصویر فراگیر در فضای مجازی (ساترا)، نهاد وابسته به صداوسیما، رخ داده است. ۲. علت رخ دادن این اتفاق، دستور مرجع قضایی بوده است. این موضوعی است که نمیتوانیم در موردش به شکل رسمی اظهارنظر کنیم، چرا که تنها خبر رسمی در این خصوص، خبر منتشرشده خبرگزاری میزان بهعنوان مرکز رسانهای قوه قضاییه است. خبری که در آن اشاره شده: «سووشون» به دلیل آنچه «عدم دریافت مجوزهای قانونی» خوانده شده توقیف شده است. در ادامه این خبر نیز آمده: «با توجه به تخلف صورت گرفته از سوی شبکه نمایش خانگی نماوا و امتناع آن از انجام تعهدات قانونی، این پلتفرم مسدود شده است.» برمبنای این خبر به نظر میرسد، دستور مرجع قضایی در میان نبوده و این اتفاق توسط ساترا رخ داده است. هرچند در بند پایانی بیانیه ساترا درخصوص توقف پخش سریال «سووشون» از مدعیالعموم بهخاطر «اقدام به موقع و قاطع، در دفاع از حاکمیت قانون و صیانت از حقوق عامه و حکمرانی یکپارچه فرهنگی»، قدردانی شده است.»
آگاه با عبور از این مسئله که توقیف، قضایی بوده توسط قوه قضاییه، یا اداری بوده توسط ساترا؛ چند نکته اصلی را محل تامل میداند.
نکاتی که او اینگونه به آنها اشاره میکند: «یک. اخذ مجوز از «وزارت فرهنگوارشاد اسلامی» است که در قانون «نحوه مجازات اشخاصی که در امور سمعیوبصری فعالیتهای غیرمجاز مینمایند (مصوب دیماه ۱۳۸۶)» الزامی شده و عدم اخذ آن در هرگونه فعالیت تجاری در زمینه تولید، توزیع، تکثیر و عرضه آثار، نوارها و لوحهای فشرده صوتی و تصویری که فعالیت پلتفرمها نیز زیرمجموعه آن قرار میگیرد، جرمانگاری شده است.
در اینجا باید متوجه بود عدم اخذ مجوز؛ چه مجوز تولید و چه مجوز پخش، از سازمان تنظیم مقررات رسانههای صوتوتصویر فراگیر در فضای مجازی (ساترا)، در هیچ قانونی «جرمانگاری» نشده است. پس حتی اگر فرض را بر این بگیریم که پلتفرم نماوا بدون مجوز تولید و بدون مجوز پخش، اقدام به تولید و انتشار سریال «سووشون» کرده، مرتکب جرم نشده است.
ضمن تاکید بر این که تا به حال تغییری در این قانون پدید نیامده است. دو. ماده واحده «تعیین الزامات ساماندهی حوزه صوتوتصویر فراگیر» و واگذاری مسئولیت تنظیمگری، صدور مجوز و نظارت بر رسانههای فعال در عرصه صوتوتصویر فراگیر، شامل رسانههای «کاربرمحور» و «ناشرمحور» (VOD) و نیز شبکه نمایش خانگی به سازمان صداوسیما و بازوی اجرایی آن ساترا در مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی، اولا خلاف قانون اساسی، ثانیا خلاف قانون اهداف و وظایف وزارت فرهنگوارشاد اسلامی، ثالثا نهایتا مقررهای مادون قانون اساسی و قانونهای عادی است و نمیتواند آنها را لغو کند. سه. بر فرض محال بپذیریم که ساترا از حق توقیف سریالها و برنامههای تلویزیونی و امثال آن، برخوردار است، این حق احتمالی فقط در مورد یک سریال یا یک برنامه خاص وجود دارد. در حالی که از دسترس خارج کردن یک پلتفرم، که نه فقط شامل یک سریال یا برنامه خاص، بلکه مشمول انبوهی از سریالها و برنامههاست، دقیقا به معنای نقض حقوق مصرفکننده است.
اقدامی که حتما خلاف قانون است و حتی اگر ساترا برای انجام آن به ضوابط داخلی خود استناد کند، آن ضوابط داخلی، جایگاهی در موازین حقوقی کشور ندارد.»
اشتباهی مهلک که در دولت قبل انجام شد
این حقوقدان در پایان با اشاره به این که پس «بنابراین با همین اطلاعات محدودمان نیز میتوانیم بگوییم کار صورت گرفته، خلاف قانون است»، ادامه میدهد: «کارِ خلاف قانونی که یک بار دیگر یادآوری میکند واگذاری مسئولیت صدور مجوز تولید و پخش آثار شبکه نمایش خانگی، در دولت گذشته، از وزارت فرهنگوارشاد اسلامی به ساترا، اشتباهی مهلک بود. اشتباهی که باید هرچه سریعتر با سپرده شدن این مسئولیت به وزارت فرهنگوارشاد اسلامی و از آنجا به یک نهاد مستقل اصلاح شود. نهایتا به نظر میرسد بعد از اتفاقاتی که بهواسطه پخش سریال «تاسیان» برای فیلیمو رخ داد و اتفاقاتی که امروز بهواسطه پخش سریال «سووشون» برای نماوا رخ داده، پلتفرمها میخواهند و میکوشند که ارزشها و هنجارهای فرهنگی، موازین و خط قرمزها را رعایت کنند اما نمیخواهند زیر بار حرف ساترایی بروند که به نظر میرسد، در حال تحمیل سلیقه خود است.
درواقع ما هماکنون با پافشاری تنها یک پلتفرم بر این موضوع مواجه نیستیم، بلکه با جریانی مواجهیم که میگوید ارزشها و هنجارهای فرهنگی کشورم را میشناسم و آنها را محترم میشمارم اما زیر بار عقاید، سلایق و ایدئولوژی تحمیلی ساترا نمیروم. در چنین وضعیتی، ساترا تنها در حالتی میتواند از خود دفاع کند که اثبات نماید، آنچه رخ داده با دستور مرجع قضایی بوده است.
در حالی که ما تاکنون مشاهده نکردهایم مرجع قضایی انبوهی از سریالها و برنامهها را تنها بهخاطر یک سریال از دسترس خارج کند! درواقع به نظر نمیآید قوه عاقله، عدالت و انصافی که در قوه قضاییه دیده میشود، هیچگاه تصمیم به چنین اقدامی بگیرد. ضمن این که باید پذیرفت ما نیازمندیم همه مجوزها حذف و مواجهه، پسینی باشد.
درواقع روند صدور مجوز یعنی رویکرد پیشینی باید لغو شود و تنها شاهد نظارت و مواجه پسینی باشیم. در نهایت این که علیرغم نامگذاری سالهای اخیر با عناوینی حول محور «تولید» از سوی رهبری نظام، آنچه رخ داده، مقابله با تولید در صنعت فرهنگوهنر است و فراموش نکنیم حتی آنچه نازلترین آثار داخلی نام میگیرند، در نهایت در منظومه فرهنگیوهنری ایران تولید شدهاند و میتوانند مقابل آثار فاقد ارزشهای فرهنگی وهنری خارجی بایستند.»
source