شفقنا- دریای خزر، این آبی بیکران که چون تاجی بر تارک مازندران میدرخشد، نهفقط یک پهنه طبیعی، بلکه رگ حیات اقتصادی و فرهنگی این سرزمین است اما اقتصاد دریا و معیشت صیادان حتی این روزها که فصل صیادی به پایان رسیده از دغدغههای فعالان شیلاتی است.
به گزارش تسنیم، در امتداد 487 کیلومتر از ساحل این دریا، که چون نواری زرین مازندران را به خزر پیوند میدهد، قصهای از تلاش، امید، و آرزوهای بزرگ شکل گرفته است. اینجا، جایی است که صیادان با دستهای پینهبسته و تورهای بافته از استقامت، هر سحرگاه به دل موجها میزنند تا سفرههای ایرانی را از نعمت ماهی پر کنند.
اینجا، مزارع آبزیپروری، چون کارگاههای آینده، با نبوغ و دانش، ماهیان خاویاری را پرورش میدهند که خاویارشان، این گوهر سیاه، نام مازندران را در بازارهای جهانی طنینانداز کرده است؛ اینجا در مازندران، مردمان ساحلنشین با رهاسازی میلیونها بچهماهی، نهفقط به دریا، بلکه به آیندهای پایدار متعهد شدهاند.
مازندران، با این ساحل سخاوتمند، قلب تپنده شیلات ایران است. صیادانش، که بیش از چهار هزار نفرند، سالانه با همت تشکلهایشان، ماهیهایی صید میکنند که ارزشی چند هزار میلیارد تومانی به اقتصاد تزریق میکند. مزارع آبزیپروریاش، با تولید انبوه، ستون معیشت هزاران خانواده را استوار کردهاند.
خاویار و گوشت ماهیان خاویاریاش، چون سفیرانی گرانقدر، مرزها را درمینوردند و ثروت میآفرینند. اما این تنها آغاز قصه است؛ خزر، با همه عظمتش، هنوز رازهای ناگشودهای در سینه دارد. چالشهایی چون فرسودگی قایقها، کمفروغ شدن ذخایر دریا، و تنگناهای صادراتی، یادآوری میکنند که این گنج آبی، نیازمند نگاهی ژرفتر و جسورانهتر است.
این گزارش، سفری است به دل این دریا، برای کاوش اینکه مازندران تا چه حد توانسته خزر را به اهرمی برای شکوفایی اقتصادش بدل کند، و چه افقهایی هنوز در انتظار فتحاند نگاشته شده است.
خزر، میان چالشها و امیدهای صیادان دل به دریا زده
در حاشیه نوار ساحلی دریای خزر در فرح آباد شهرستان ساری، با علیرضا حسینی، صیادی با 25 سال تجربه، به گفتوگو نشستیم. او یکی از 4هزار و 200 صیاد فعال در 487 کیلومتر ساحل مازندران است که در قالب 114 تشکل صیادی، سالانه بین 20هزار تا 25هزار تن ماهی از این دریا برداشت میکنند، تولیدی که ارزش اقتصادی آن بین 4000 تا 4500 میلیارد تومان برآورد شده است. با این حال، صیادان با چالشهای متعددی مواجهاند که پایداری این حرفه را تهدید میکند. در این مصاحبه، آقای حسینی از مشکلات صیادی و ضرورت توجه ویژه به این شغل سخن میگوید.
حسینی با بیان اینکه دریای خزر برای مازندران منبعی حیاتی است و صیادی، ستون معیشت هزاران خانواده در این منطقه است میگوید: صید ماهی، نقش مهمی در تأمین پروتئین کشور و اشتغالزایی ایفا میکند. اما واقعیت این است که درآمد حاصل از این فعالیت بهطور عادلانه به صیادان نمیرسد. هزینههای بالای تجهیزات، سوخت، و نگهداری قایقها، همراه با نوسانات بازار، سودآوری این حرفه را به شدت کاهش داده است.
او ادامه میدهد: یکی از بزرگترین مشکلات، فرسودگی زیرساختهاست. بسیاری از قایقها و تجهیزات ما قدیمیاند و هزینه نوسازی آنها خارج از توان صیادان است. برای مثال، یک قایق مدرن با موتورهای کممصرف میتواند هزینه سوخت را تا 30 درصد کاهش دهد، اما قیمت این قایقها برای ما غیرقابل دسترس است. همچنین، فقدان سردخانههای مجهز و مراکز فرآوری در نزدیکی بنادر صیادی باعث میشود محصولمان با قیمت پایینتر به دلالان فروخته شود. رقابت با محصولات آبزیپروری نیز چالش دیگری است.
مازندران سالانه 120,000 تن محصول آبزیپروری تولید میکند که به دلیل قیمت پایینتر، گاهی بازار ماهی صیدشده را تحت فشار قرار میدهد. علاوه بر این، بیمه صیادان پوشش کافی ندارد و در مواقع حوادث یا توقف کار به دلیل شرایط جوی، حمایت مالی مناسبی دریافت نمیکنیم.
او با تأکید بر نیاز به حمایتهای ساختاری میگوید: «صیادی نهفقط یک شغل، بلکه بخشی از هویت فرهنگی و اقتصادی مازندران است و نیازمند توجه ویژه دولت و سیاستگذاران است. نخست، باید تسهیلات کمبهره برای نوسازی تجهیزات و قایقها ارائه شود تا صیادان بتوانند با هزینه کمتر و ایمنی بیشتر فعالیت کنند. دوم، ایجاد زنجیره ارزش در صنعت صیادی، از جمله تأسیس کارخانههای فرآوری و سردخانههای مدرن در نزدیکی بنادر، میتواند ارزش افزوده محصولات ما را افزایش دهد و وابستگی به دلالان را کاهش دهد. سوم، تقویت نظارت بر صید غیرقانونی و آلودگیهای زیستمحیطی برای حفاظت از خزر ضروری است.
خزر گنجی برای همه ایران
دکتر حمیدرضا هنرورنیا، کارشناس برجسته تغذیه آبزیان، در گفتوگویی درباره نقش تغذیه در بهرهبرداری از ظرفیت دریای خزر برای اقتصاد مازندران میگوید: «مازندران با دارا بودن 487 کیلومتر نوار ساحلی از دریای خزر، بستری بینظیر برای شیلات فراهم کرده، اما این آبزیپروری است که اقتصاد این بخش را متحول کرده. 3,900 واحد آبزیپروری در استان سالانه 120 هزار تن محصول تولید میکنند که ارزشی حدود 20,000 میلیارد تومان دارد.
از منظر تغذیه آبزیان، موفقیت این واحدها به استفاده از خوراکهای باکیفیت و متعادل بستگی دارد. برای مثال، تأمین پروتئینهای با قابلیت هضم بالا و اسیدهای چرب ضروری، نهتنها رشد ماهیان را بهبود میبخشد، بلکه هزینههای تولید را کاهش میدهد. این موضوع وقتی به تولید ماهیان خاویاری میرسیم، حساستر میشود.»
او با اشاره به جایگاه ویژه مازندران در تولید ماهیان خاویاری میافزاید: «تولید 2,800 تن گوشت ماهیان خاویاری در 50 واحد، که 56 درصد کل تولید کشور را شامل میشود، یک دستاورد بزرگ است. این موفقیت تا حد زیادی مرهون رژیمهای غذایی تخصصی است که برای این گونهها طراحی شده. ماهیان خاویاری به خوراکهایی با درصد بالای پروتئین و چربیهای خاص نیاز دارند تا گوشت و خاویار باکیفیتی تولید کنند. برای مثال، استفاده از مکملهای ویتامینی و مواد معدنی در خوراک، کیفیت خاویار تولیدی را به سطحی رسانده که 1,930 کیلوگرم آن در سال گذشته به ارزش 1.42 میلیون دلار صادر شد. اما هنوز جای کار داریم؛ بهبود فرمولاسیون خوراک میتواند راندمان تولید را تا 20 درصد افزایش دهد و مازندران را به یک برند جهانی در خاویار تبدیل کند.»
دکتر هنرورنیا همچنین به تلاشهای استان برای حفظ ذخایر خزر اشاره میکند: «یکی از اقدامات تحسینبرانگیز مازندران، تولید و رهاسازی 33 میلیون بچهماهی در دریای خزر با استفاده از 60 واحد تکثیر و 11,000 قطعه مولد است. این کار برای پایداری ذخایر حیاتی است، اما تغذیه مولدین و بچهماهیها نقشی کلیدی دارد. مولدین برای تولید تخمهای باکیفیت به رژیمهای غذایی غنی از امگا-3 و آنتیاکسیدانها نیاز دارند. بچهماهیها هم در مراحل اولیه رشد باید خوراکهایی با هضمپذیری بالا دریافت کنند تا شانس بقای آنها در محیط طبیعی افزایش یابد. اگر روی این جنبهها سرمایهگذاری بیشتری کنیم، میتوانیم نهتنها ذخایر خزر را حفظ کنیم، بلکه ظرفیت تولید طبیعی دریا را هم تقویت کنیم.»
او در پایان تأکید میکند: «دریای خزر یک گنج اقتصادی برای مازندران است، اما بهرهبرداری حداکثری از آن نیازمند نگاه علمی به تغذیه آبزیان است. از بهبود خوراک در واحدهای آبزیپروری گرفته تا تقویت مولدین برای تکثیر طبیعی، هر قدم کوچک میتواند جهش بزرگی در اقتصاد شیلاتی استان ایجاد کند. مازندران پتانسیل آن را دارد که نهفقط در ایران، بلکه در جهان بهعنوان یک الگوی موفق در شیلات پایدار شناخته شود.»
به گزارش تسنیم، دریای خزر، این گوهر آبی که در آغوش مازندران آرام گرفته، بیش از یک پهنه آب است؛ قصهای است از امید، تلاش، و آرزوهای بزرگ. این دریا برای مردمان ساحلنشین، از صیادانی که شبها با تورهایشان به دل موجها میزنند تا پرورشدهندگان ماهی که آینده را در حوضچههای آبزیپروری میسازند، چیزی فراتر از منبع درآمد است؛ نمادی از هویت و استقامت. مازندران، با نوار ساحلیاش که چون رگهای حیات اقتصاد منطقه میتپد، توانسته بخشی از ظرفیت این گنج عظیم را به ثروت تبدیل کند. صیادانش ماهیهایی صید میکنند که سفرههای ایرانی را رنگین میکند، و مزارع آبزیپروریاش محصولاتی تولید میکنند که نام مازندران را در بازارهای جهانی طنینانداز کرده. خاویار این سرزمین، که هر دانهاش قصهای از دقت و هنر دارد، در کنار گوشت ماهیان خاویاری، به کشورهای دور دست میرسد و امضای کیفیت مازندران را بر خود دارد. تلاش برای بازسازی ذخایر دریا، با رهاسازی میلیونها بچهماهی، نشان از دلبستگی عمیق این مردم به حفظ میراث خزر دارد.
اما این قصه، سایههایی هم دارد. صیادان، که قلب تپنده این دریا هستند، زیر بار هزینههای کمرشکن و قایقهای فرسوده، نفسهایشان به شماره افتاده. دریا، که روزگاری سخاوتمند بود، حالا به دلیل صیدهای بیمهار، آلودگیهای صنعتی، و زخمهای اقلیمی، گاه با دستهای خالی به استقبال تورها میآید. مزارع آبزیپروری، هرچند پررونق، با چالش خوراک گران و فناوریهای پرهزینه دستوپنجه نرم میکنند. صادرات، که میتوانست پرچم مازندران را در بازارهای جهانی بالا ببرد، هنوز در تنگنای لجستیک و رقابتهای بینالمللی گرفتار است. اینها نه فقط موانع، بلکه زنگ خطرهایی هستند که میگویند خزر، این گنج بیمانند، نیاز به نگاهی نو و جسورانه دارد.
source