
حملات آمریکا به ایران آغازگر فاجعهای بزرگ است و ممکن است برای دههها، واشنگتن را در خاورمیانه زمینگیر کند.
نشریه فارن افرز در یادداشتی به قلم اندرو پی. میلر نوشت: در نخستین ساعات بامداد روز اول تیر، ارتش ایالات متحده، بدون اعلام قبلی، تاسیسات غنیسازی اورانیوم در فردو و سایت هستهای اصفهان را هدف حملات هوایی قرار داد. این عملیات که بنا بر ادعای پنتاگون «در پاسخ به تهدیدهای فزاینده» صورت گرفت، نقطه عطفی خطرناک در بحران هستهای میان واشنگتن و تهران است- بحرانی که اکنون از یک تقابل سیاسی فراتر رفته و وارد فاز نظامی آشکار شده است.
به گزارش دنیای اقتصاد، دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، تنها دو روز پیشگفته بود که «تصمیم نهایی درباره پیوستن آمریکا به اقدام نظامی متحدانش» را ظرف دو هفته خواهد گرفت. تصمیمی که اکنون از مرحله تهدید خارج شده و به فاز عملی رسیده است.
این حملات که هنوز دامنه خسارات آن به طور کامل اعلام نشده، در حالی انجام شد که از هیچیک از سازوکارهای دیپلماتیک بینالمللی برای حل بحران کاملا بهرهبرداری نشده بود. پرسش مهم اکنون این است: هدف از این عملیات چه بود؟ و آیا چنین اقدامی ایالات متحده را به امنیت و ثبات نزدیکتر میکند یا منطقه را وارد یک جنگ تمامعیار میسازد؟
این تحولات بهدرستی یادآور جنگ عراق برای بسیاری از آمریکاییهاست؛ جنگی که ترامپ بارها مدعی مخالفت با آن شده بود. این بار نیز او و همراهانش تلاش کردهاند مداخله احتمالی آمریکا در ایران را محدود جلوه دهند و آن را در چارچوب حملهای دقیق به تاسیسات غنیسازی فردو تبیین کنند؛ تاسیساتی زیرزمینی که رژیم صهیونیستی بهتنهایی توان تخریب آن را نداشت. اما حتی چنین حملهای «محدود» هم با ریسکهای بزرگی همراه خواهد بود: از جمله واکنش متقابل ایران علیه پایگاههای آمریکا در منطقه یا عملیات تلافیجویانه علیه منافع آمریکایی در خارج از کشور که میتواند مداخله آمریکا را به بحرانی طولانیتر تبدیل کند. افزون بر آن، ورود نظامی به چنین جنگی، بهجای توقف برنامه هستهای ایران، احتمالا دستیابی به راهحلی پایدار را دشوارتر خواهد کرد.
source