Wp Header Logo 4117.png


با توجه به اظهارات پزشکیان در مورد لایحه جنجالی «مقابله با نشر محتوای خبری خلاف واقع»  که اشاره کرده بود اگر نخبگان به اجماع برسند لایحه را پس می‌گیریم، عمادالدین باقی، پژوهشگر حوزه حقوق بشر، در گفت‌وگویی اشاره کرد: «نتیجه بی‌اعتباری کنشگران مدنی، این شده که امروز وقتی مقاله‌ یا سخنی، حتی بوی اصلاح داشته باشد، تمسخر می‌شود و به گوینده گفته می‌شود «ذینفع حفظ وضع موجود هستید» یا «معتاد به اصلاح‌طلبی» شدید.»

به گزارش «ایران»، دیروز برخی رسانه‌ها از قول رئیس شورای اطلاع‌رسانی دولت اعلام کردند رئیس‌جمهوری دستور داده است برای بررسی لایحه «مقابله با محتوای خلاف واقع در فضای مجازی» نشستی با حضور حقوقدانان و نخبگان سیاسی منتقد و وزیر دادگستری برگزار شود. این دستور که پس از افزایش انتقادها نسبت به این لایحه صادر شد،‌ نشان می‌دهد دولت در عین پایبندی به تعامل قوا، از شنیدن صدای منتقدان امتناعی ندارد.

در ادامه  مشروح این گفت‌وگو را بخوانید:

دستور رئیس‌جمهوری برای برگزاری نشست حقوقدانان و نخبگان با وزیر دادگستری درباره این لایحه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

شنیدن این خبر، از این نظر خوشحال کننده بود که سال‌هاست با گسستگی یا زیست جزیره‌ای نیروهای اجتماعی مواجهیم. به این معنی که فعالان مدنی و سیاسی نظراتشان را بیان می‌کنند، اما دستگاه اجرایی و جامعه مدنی در دو جزیره جدا و دور از هم زندگی می‌کنند و راه خود را می‌روند و کار خود را می‌کنند. برونداد این وضعیت، بی‌اعتباری جامعه مدنی و کنشگران خواهد بود. 

نتیجه بی‌اعتباری کنشگران مدنی، این شده که امروز وقتی مقاله‌ یا سخنی، حتی بوی اصلاح داشته باشد، تمسخر می‌شود و به گوینده گفته می‌شود «ذینفع حفظ وضع موجود هستید» یا «معتاد به اصلاح‌طلبی» شدید. مردم و فعالان اجتماعی به اصلاح خواهان می‌گویند توصیه‌ها شنیده نمی‌شود، اما باز هم حرف‌های خود را تکرار می‌کنید. نتیجه این وضع، ناامیدی و کاهش سرمایه اجتماعی است.

در این شرایط، وقتی یک مقام اجرایی به نقدها و نظرات توجه می‌کند و می‌گوید جلسه‌ای از صاحب نظران تشکیل شود و اگر نتیجه جلسه پس گرفتن لایحه بود، این کارخواهد شد، جای امیدواری دارد و خوب است که این رویه در قوا و نهادهای دیگر هم اتفاق بیفتد. اما مسأله این است که این کار باید قبل از ارجاع لایحه انجام می‌شد تا هزینه‌های غیرضرور تحمیل نکند، بویژه بعد از جنگ که باید به حفظ امید و اعتماد مردم وسواس داشت.

از دیدگاه حقوقی چه نقدهایی بر لایحه وارد می‌دانید؟

به چند اشکال اشاره می‌کنم. اشکال اول، زائد بودن لایحه است، زیرا حالا قوانین جرایم اینترنتی، مطبوعات و دیگر قوانین برای رفع این نیاز هست. اشکال دوم، ماده یک لایحه است که «تعریف» آن محتوای خلاف واقع نگران کننده است.

در تعریف «مطالب خلاف واقع» در آن گفته شده «هرگونه داده یا اطلاعات خبری، به صورت نوشتاری، دیداری یا شنیداری که درباره امور عمومی اثرگذار بر عموم جامعه مانند امور امنیتی، دفاعی، سیاسی، اداری، اقتصادی، بازرگانی، صنعتی، فناوری، فرهنگی، اجتماعی، سلامت، رفاه، آموزش، پژوهش، حقوقی و قضایی، در هر قالبی اعم از خبر، گزارش، سند مستند، تجربه شخصی، نقل قول صریح یا ضمنی از دیگری راجع به مصوبات، تصمیمات و اقدامات نهادهای حاکمیتی یا وابسته به حاکمیت و اظهارات مقامات و مسئولان آنها باشد.»

به این ترتیب این ماده هر اظهار نظر در هر زمینه و نسبت به هر نهاد یا هر شخص و مقامی را که به صورت صریح یا ضمنی باشد، درصورت خلاف واقع بودن آن حرف، جرم انگاری کرده. این تعریف وسیع در تضاد با اصل ۲۴ قانون اساسی است. نقد سوم این که؛ نه تنها هر مطلب و نقدی که خلاف نظر مسئولان و تصمیمات آنان باشد جرم انگاری شده، مجازات‌های تعیین شده از مجازات جاسوسی و آدم ربایی هم سنگین‌تر است.

این، خلاف نظر شارع مقدس است که اصل را بر پرهیز از مجازات می‌گذارد، اما لایحه، رویکرد تنبیهی و مجازات گرایانه دارد. ایراد چهارم، اینکه امنیت فضای مجازی، آزادی بیان و حقوق مدنی و شهروندی را محدود و نظام حکمرانی را دچار محرومیت از تفکرات نقاد و در نهایت، دچار ناکارآمدی و بی‌اعتباری می‌کند. مشکل پنجم که مهم‌ترین ایراد لایحه است، این است که، مرجع تشخیص خلاف واقع بودن یک اظهارنظر، کیست و کجاست؟

وقتی منتقدی یکی از نهادها یا مسئولان را نقد می‌کند، از لحاظ قانونی، شرعی، عقلی و منطقی، مخاطب این نقد نمی‌تواند خودش مرجع تشخیص خلاف واقع بودن نقد باشد. اما لایحه، نهادهایی چون شورای عالی امنیت ملی را مرجع تشخیص امر خلاف واقع تعریف کرده که در تضاد با قانون اساسی است. اصل ۱۶۸ قانون اساسی تصریح دارد که مرجع تشخیص خلاف یا جرایم سیاسی و مطبوعاتی، هیأت منصفه است و قاضی هم باید بر اساس رأی هیأت منصفه حکم را صادر کند.

با توجه به اشکالات، راه‌حل جایگزین شما چیست؟

در مسأله‌ای که برای آن لایحه تدوین شده، قوانینی هست و تکرار قوانین یکی از مشکلات نظام حقوقی ماست. این لایحه باید تأکید بیشتری بر گردش آزاد خبر و اطلاعات داشته باشد، با اینکه دارای مواد مثبتی به نفع آزادی خبر و انتقاد هم هست و می‌توان مواد و عبارات نادرست را کنار گذاشت و مواد مطلوب را حفظ کرد. با اصلاح لایحه در جهت حمایت از حق آزادی بیان مصرح در اصل ۲۴ قانون اساسی، می‌توان لایحه جدیدی را با رفع ابهامات و نواقص قوانین پیشین تنظیم کرد. البته ابتدا باید قوانین پیشین و ابهام یا نقص‌ها، شناسایی و فهرست شوند تا در لایحه جدید به آن توجه شود.

source

ecokhabari.com

توسط ecokhabari.com