Wp Header Logo 2134.png

شفقنا- آیت الله سید مصطفی محقق داماد، رییس گروه مطالعات اسلامی فرهنگستان علوم ایران روز گذشته در سخنرانی «زیارت» را از جمله ارکان مهم تشیع دانست و بیان کرد: یکی از نهادهای مهم تشیع این است که مفهوم و سنت زیارت را درک کند. برای درک کامل سنت زیارت، باید نخست مفهوم «ولایت ولیّ‌الله» را بفهمیم. ولایت در مکتب شیعه چیزی فراتر از محبت و غیر از ولایت حقوقی است. معنای ولایت در این مکتب، «اتصال روحی انسان به روح ولیّ‌الله» است. این رابطه، مثل رابطه فیلسوف با پیروانش نیست. در تشیع، ولیّ‌الله (مثل امیرالمؤمنین علی(ع) یا امام صادق(ع)) کسی است که روح انسان با روح او متصل می‌شود. این رابطه جان انسان را دگرگون می‌کند و از طریق روح ولیّ‌الله، انسان به روح خدا متصل می‌شود.

به گزارش خبرنگار شفقنا، در ادامه متن سخنرانی استاد محقق داماد را می خوانید:

جایگاه زیارت در سنت شیعی

همه ما مفتخریم که شیعه هستیم. اما اگر از ما بپرسند نهادهای اختصاصی مکتب تشیع چیست، چه پاسخی می‌دهیم؟

فکر می‌کنم اولین چیزی که به ذهن شما می‌آید، این است که معتقدیم امیرالمؤمنین علی(ع) جانشین پیامبر(ص) است. اما آیا فقط همین است؟ آیا معنای تشیع تنها این است که معتقد باشیم بعد از پیامبر، ابوبکر نبوده و خلیفه بلافصل علی‌بن‌ابی‌طالب بوده است؟

البته این مطلب هست، اما تنها این نیست. مکتب تشیع، نهادهای بسیار مهم و اختصاصی دیگری هم دارد که یکی از آنها «اعتقاد به زیارت ولیّ‌الله» است. این امر در هیچ مکتبی جز مکتب تشیع وجود ندارد؛ یعنی اعتقاد به سنت زیارت ولیّ‌الله.

جالب است بدانید که از همان روزهای نخستین تاریخ اسلام تا امروز، چندین نفر از محدّثان عالی‌مقام، فقهای بزرگ، متکلمین و عرفا، در زمینه زیارت کتاب نوشته‌اند. اولین کسی که کتابی در باب زیارت نوشت، شخصی است به نام «ابوالقاسم جعفر بن محمد بن جعفر بن موسی بن مسرور بن قولویه»، مربوط به قرن چهارم (وفات ۳۶۸ هجری).

در قم، گذری هست که در کنار آرامگاه حضرت فاطمه معصومه (س) واقع شده، وقتی از صحن شیخان که تمام می‌شود به سمت بازار می‌روید، کنار خیابان ارم، قبری است به نام «قبر ابن‌قولویه». همان‌جا، صاحب همین کتاب آرمیده است.

این بزرگوار کتابی نوشت به نام «کامل‌الزیارات». در حدیث، شاگرد کلینی و در فقه، استاد شیخ مفید بود.

شیخ مفید از کسانی است که نزد همین بزرگوار درس خوانده است. آیت‌الله خویی، مرجع قرن ما و متخصص علم رجال، نظریه‌ای دارد که می‌گوید: هر راوی که در سلسله روایات ابن‌قولویه در «کامل‌الزیارات» قرار گیرد، موثق است چون ابن‌قولویه در مقدمه کتاب گفته: «من همه روایاتی را که در این کتاب نقل کرده‌ام از راویان ثقه و معتبر گرفته‌ام.» به همین جهت، وقتی در فقه بحث می‌شود، می‌گویند «این راوی در سلسله روایات کامل‌الزیارات» است و این یعنی بالاترین درجه اعتبار.

بعد از ایشان، شیخ مفید، شاگرد همین بزرگوار که در سال ۴۱۲ هجری وفات کرد، کتابی دارد به نام «المزار» (مزار یعنی زیارت). در نام آن، دو احتمال در قرائت هست.

پس از وی، شیخ طوسی، شاگرد شیخ مفید و مشهور به «شیخ الطائفه»، که بنیان‌گذار اجتهاد شیعی است، آمد. صد سال، هیچ فقیهی فتوایی مخالف فتوای شیخ طوسی نداد. او کتابی نوشت به نام «مصباح المتهجد» (چراغ شب‌زنده‌داران) که قسمت عمده آن به زیارات اختصاص دارد.

بعد از او، سید بن طاووس (متوفی ۶۶۴ هجری)، فقیه حِلّه، کتابی دارد به نام «مصباح الزائر» یعنی «چراغ زائر».

و آخرین نفر در این فهرست، شهید اول است (ما دو شهید داریم: شهید اول، صاحب لمعه، و شهید ثانی، صاحب شرح آن). او کتابی دارد به نام «اَلَمزار فی کیفیّةِ زیاراتِ النَّبیّ و الائمّة علیهم‌السلام».

 چرا زیارت از ارکان تشیع است؟

یکی از نهادهای مهم تشیع این است که مفهوم و سنت زیارت را درک کنیم. چرا این سنت، مختص مکتب شیعه است؟

برای درک کامل سنت زیارت، باید نخست «مفهوم ولایت ولیّ‌الله» را بفهمیم. اگر شما بخواهید به زیارت بروید، مثلاً به مشهد، پیش از آن باید معنای ولایت ولیّ‌الله را بشناسید.

ولایت در مکتب شیعه یعنی چه؟ این امر، چیزی فراتر از محبت و غیر از ولایت حقوقی است. معنای ولایت در این مکتب، «اتصال روحی انسان به روح ولیّ‌الله» است. این رابطه، مثل رابطه فیلسوف با پیروانش نیست. مثلاً اگر کسی پیرو کانت باشد، به این معناست که کتاب‌های او را خوانده و به آموزه‌هایش ایمان آورده است، اما لازم نیست اتصال روحی با او داشته باشد.

اما در تشیع، ولیّ‌الله (مثل امیرالمؤمنین علی(ع) یا امام صادق(ع)) کسی است که روح انسان با روح او متصل می‌شود. این رابطه، بالاتر از رابطه یک معلم با شاگرد است؛ رابطه‌ای است که جان انسان را دگرگون می‌کند و از طریق روح ولیّ‌الله، انسان به روح خدا متصل می‌شود.

امام صادق (ع) می‌فرماید: «روح مؤمن، به روح خداوند، شدیدتر از اتصال شعاع خورشید به خورشید متصل است.» این اتصال، موجب تزکیه انسان می‌شود؛ تزکیه‌ای که در قرآن، چهار بار با اندکی تفاوت آمده است: «یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَة». تزکیه، عملی است که فاعل آن خود پیامبر(ص) است و از طریق اتصال روحی به پیامبر(ص) و پس از ایشان به ولیّ‌الله تحقق می‌یابد.

آیت‌الولایه و ولایت امیرالمؤمنین (ع)

یکی از آیاتی که شیعه آن را «آیت‌الولایه» می‌نامد، این است: «إِنَّما وَلِیُّكُمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمونَ الصَّلاةَ وَ یُؤتونَ الزَّكاةَ وَ هُم راكِعون». امام رضا (ع) فرمودند: این آیه درباره امیرالمؤمنین نازل شده، آن هنگام که در حال رکوع، انگشتر خود را به فقیر داد. این ولایت، استمرار ولایت خدا و رسول است.

مفهوم زیارت

زیارت، پیش از آنکه بگوییم «السلام علیک»، یعنی فهمیده‌ایم که روح ما به روح ولیّ‌الله متصل است. این اتصال، محدود به زندگی دنیوی نیست، چون روح ولیّ‌الله باقی است و مرگ، این ارتباط را قطع نمی‌کند. پس باید به روح مجرد و بقاء آن معتقد باشیم تا مفهوم زیارت را دریابیم.

در نماز، وقتی در تشهد می‌گوییم: «السلام علیک أیها النبی»، یعنی «ای پیامبر! تو اکنون در برابر منی.» این اتصال، معنای ولایت را زنده می‌کند و عبادت را عمیق‌تر می‌سازد.

زیارت جابر بن عبدالله انصاری در اربعین

در اربعین، یکی از مهم‌ترین وقایع، زیارت قبر امام حسین (ع) توسط جابر بن عبدالله انصاری است. جابر، از اصحاب رسول‌الله، ناقل حدیث لوح دوازده امام، حدیث غدیر، حدیث ثقلین و حدیث «أنا مدینة العلم و علی بابها» است.

جابر، نابینا و سالخورده، در زمان حکومت یزید، علناً از مدینه به قصد زیارت امام حسین (ع) حرکت کرد؛ اقدامی که شجاعت و صراحتش در برابر اختناق اموی، انقلابی بود.

در این سفر، عطیه عوفی همراه جابر بود. عطیه، از کوفه به جابر پیوست. وقتی به فرات رسیدند، جابر غسل کرد و لباس احرام پوشید. این عمل، بر اساس اجتهاد او بود که زیارت قبر شهید را مانند زیارت بیت‌الله دانسته بود.

جابر، با گام‌های کوتاه و آرام، به سمت قبر حرکت کرد تا قدم‌های بیشتری بردارد و ثواب بیشتری ببرد. دستش را بر قبر گذاشت و سه بار فریاد زد: «یا حسین! یا حسین! یا حسین!» و گفت: «حبیبی یا حسین!» سپس خطاب به شهدای کربلا گفت: «السلام علیکم، من با شما هستم، در بهشت با شما هستم.»

وقتی عطیه از او پرسید: چگونه چنین می‌گویی، در حالی که تو در کربلا حضور نداشتی؟ جابر پاسخ داد: «پیامبر(ص) فرمودند: هرکسی، کسی را دوست بدارد، با او محشور می‌شود و من حسین(ع) را با تمام قلبم دوست دارم».

source

ecokhabari.com

توسط ecokhabari.com