شفقنا آینده- یک کارشناس مسائل بین الملل درباره تحولات اوکراین و پیامدهای پایان جنگ احتمالی در این کشور می گوید: روسیه با خروج از جنگ و تثبیت موقعیت خود، ممکن است با دست پرتری در برابر غرب و ایالات متحده ظاهر شود. این امر میتواند تأثیر مستقیمی بر روند مذاکرات آتی در خصوص مسائل منطقهای، از جمله پرونده ایران، داشته باشد. بهویژه اگر روسیه بخواهد نقش میانجی یا حامی ایران را در تعاملات با غرب ایفا کند، این موضوع میتواند به تقویت جایگاه دیپلماتیک ایران در عرصه بینالمللی منجر شود.
دکتر علی اصغر زرگر در گفت وگو با خبرنگار شفقنا آینده در پاسخ به این سوال که با توجه به تحولات اخیر در خصوص مذاکرات مرتبط با بحران اوکراین، دیدگاه شما در خصوص احتمال دستیابی به توافقی میان طرفهای درگیر، با توجه به نشستهای برگزارشده، فرمایید. همچنین، در صورت حصول توافق و پایان جنگ، پیامدهای احتمالی آن اعم از آثار مثبت یا منفی را نیز بفرمایید اظهار داشت: در خصوص پیشینه این جنگ، همانطور که مستحضرید، در حدود سه سال از آغاز آن میگذرد. به نظر میرسد یکی از عوامل اصلی شروع درگیریها، نگرانیهای روسیه نسبت به احتمال پیوستن اوکراین به پیمان ناتو بوده است. پیشتر توافقاتی صورت گرفته بود که بر اساس آن، اوکراین متعهد میشد به عضویت ناتو درنیاید، تا از بروز تهدیدی علیه منافع روسیه جلوگیری شود. با این حال، مذاکرات میان رئیسجمهور اوکراین و کشورهای اروپایی، این تصور را ایجاد کرد که احتمال عضویت اوکراین در ناتو وجود دارد؛ امری که برای روسیه غیرقابل قبول تلقی شد.
وی افزود: در پی این تحولات، روسیه اقدام به اعزام نیرو و تجهیزات نظامی به مرزهای اوکراین نمود، اما مذاکرات نتوانست نگرانیهای امنیتی روسیه را برطرف سازد و در نتیجه، جنگ آغاز شد. برخی تحلیلها حاکی از آن است که رئیسجمهور اوکراین نیز تحت تأثیر سیاستهای کشورهای غربی و ایالات متحده قرار گرفته بود و نقش مستقیمی در آغاز جنگ نداشت. از سوی دیگر، کشورهای غربی و آمریکا تلاش کردند تا این جنگ را به یک نبرد فرسایشی تبدیل کنند، با هدف تضعیف روسیه و جلوگیری از گسترش نفوذ آن در سایر مناطق جهان. با وجود تحریمها و فشارهای اقتصادی، روسیه توانست مقاومت کند و بخشهایی از خاک اوکراین را به تصرف خود درآورد. در این میان، هر دو طرف متحمل خسارات انسانی و زیرساختی قابل توجهی شدند. در حال حاضر، به نظر میرسد کشورهای غربی، از جمله ایالات متحده و برخی کشورهای اروپایی، در برابر چند گزینه قرار گرفتهاند: ادامه حمایت تسلیحاتی از اوکراین و تداوم جنگ، یا تلاش برای دستیابی به توافقی سیاسی از طریق مذاکرات مستقیم میان آمریکا، روسیه و اوکراین. برخی گزارشها حاکی از آن است که مذاکراتی سهجانبه در جریان است که ممکن است به توافقی منجر شود و زمینهساز آتشبس و حلوفصل مسائل سرزمینی گردد.
وی تصریح کرد: به نظر میرسد گزینه دوم، یعنی مسیر دیپلماسی و مذاکره، از سوی ایالات متحده آمریکا و کشورهای اروپایی به عنوان راهحل ترجیحی برای پایان دادن به جنگ اوکراین انتخاب شده است. در این چارچوب، تلاشهایی صورت گرفته تا رئیسجمهور اوکراین به مصالحه و اعطای برخی امتیازات به فدراسیون روسیه ترغیب شود. در مقابل، آمریکا و اروپا نیز متعهد شدهاند که تضمینهایی امنیتی به اوکراین ارائه دهند تا از حملات احتمالی آینده، بهویژه از سوی روسیه، جلوگیری شود. با این حال، موضع روسیه در برخی موارد بهصورت صریح اعلام شده است. از جمله اینکه مسکو اجازه حضور نیروهای ناتو در خاک اوکراین را نخواهد داد و با عضویت اوکراین در این پیمان نظامی نیز مخالفت جدی دارد. در عین حال، کشورهای غربی در تلاشاند تا با ارائه تضمینهای امنیتی، نوعی توازن در منطقه ایجاد کنند. در حال حاضر، مشخص نیست که مذاکرات سهجانبه میان روسیه، اوکراین و ایالات متحده بر اساس همین خطوط ترسیمشده پیش خواهد رفت یا خیر. یکی از چالشهای اصلی، پذیرش واگذاری یا چشمپوشی از برخی مناطق تحت کنترل روسیه توسط دولت اوکراین است. برخی از این مناطق ممکن است توسط روسیه تخلیه شوند، اما بخشهایی دیگر که پیشتر نیز تحت کنترل روسیه قرار گرفتهاند و حتی در آنها انتخابات محلی برگزار شده، مورد تأکید مسکو برای الحاق دائمی به خاک روسیه هستند. در مجموع، این روند مصالحه و توافقنامههای احتمالی، بهنظر میرسد انتخاب راهبردی غرب برای پایان دادن به جنگ باشد.
زرگر با بیان اینکه در صورت تحقق این توافقات، پیامدهای متعددی قابل پیشبینی است گفت: از منظر روسیه، پایان جنگ میتواند به کاهش هزینههای نظامی و اقتصادی منجر شود و زمینه را برای مذاکرات با غرب جهت رفع تحریمها فراهم سازد. این امر بهنوعی میتواند از سوی دولت روسیه بهعنوان موفقیت سیاسی و امنیتی تلقی شود، چرا که هم به اهداف سرزمینی دست یافته و هم مانع عضویت اوکراین در ناتو شده است.برای کشورهای غربی، بهویژه اروپا، پایان جنگ میتواند به حل بخشی از مشکلات اقتصادی و انرژی منجر شود. کشورهایی مانند آلمان و سایر اعضای اتحادیه اروپا که روابط تجاری و انرژی با روسیه داشتهاند، از توافقات صلح منتفع خواهند شد.از منظر ایالات متحده، بهویژه در دوره ریاستجمهوری دونالد ترامپ، پایان جنگ اوکراین میتواند بهعنوان دستاوردی در سیاست خارجی مطرح شود. این امر به دولت آمریکا اجازه میدهد تا تمرکز خود را بر سایر بحرانهای جهانی، از جمله مسائل خاورمیانه، ایران و چین، معطوف کند. در نهایت، به نظر میرسد که این روند بخشی از راهبرد گستردهتری باشد که هدف آن ایجاد ثبات نسبی در مناطق بحرانی جهان و دستیابی به موقعیتهای سیاسی و دیپلماتیک مؤثرتر برای بازیگران اصلی، بهویژه ایالات متحده، است. این اقدامات ممکن است در راستای اهداف بلندمدت سیاسی و حتی تبلیغاتی برخی رهبران غربی نیز قرار گیرد.
وی ادامه داد: با توجه به روند جاری مذاکرات و احتمال پایان یافتن جنگ اوکراین، به نظر میرسد مقدمات اولیه برای دستیابی به توافقی میان طرفهای درگیر فراهم شده باشد. در این چارچوب، چنانچه روسیه بتواند از این بحران نظامی خارج شود، پیامدهای آن نهتنها محدود به اروپا و آمریکا، بلکه شامل سایر بازیگران منطقهای از جمله جمهوری اسلامی ایران نیز خواهد بود. در طول مدت جنگ، برخی کشورهای غربی اتهاماتی مبنی بر مشارکت ایران در حمایت نظامی از روسیه مطرح کردند؛ از جمله ادعای ارسال تسلیحات یا ارائه همکاریهای نظامی. با این حال، جمهوری اسلامی ایران همواره این ادعاها را بهطور رسمی تکذیب کرده و تأکید داشته است که هیچگونه مشارکت مستقیم در جنگ اوکراین نداشته است. اگرچه برخی همکاریهای نظامی و فنی میان ایران و روسیه وجود داشته، اما این روابط در چارچوب توافقات دوجانبه و خارج از بستر جنگ اوکراین تعریف شدهاند. در صورت پایان یافتن جنگ، انتظار میرود که فضای سیاسی و دیپلماتیک برای ایران نیز تغییر کند. از یک سو، ایران میتواند با تکیه بر روابط خود با روسیه، خواستار گسترش همکاریهای اقتصادی، امنیتی و راهبردی شود از سوی دیگر، با توجه به نقش غیرمستقیم ایران در این بحران و حمایتهایی که بهصورت فنی یا تسلیحاتی از روسیه داشته، ممکن است تهران خواستار امتیازاتی از سوی مسکو گردد؛ بهویژه در حوزههایی که منافع مشترک دو کشور ایجاب میکند.
وی تاکید کرد: در این شرایط، روسیه نیز با خروج از جنگ و تثبیت موقعیت خود، ممکن است با دست پرتری در برابر غرب و ایالات متحده ظاهر شود. این امر میتواند تأثیر مستقیمی بر روند مذاکرات آتی در خصوص مسائل منطقهای، از جمله پرونده ایران، داشته باشد. بهویژه اگر روسیه بخواهد نقش میانجی یا حامی ایران را در تعاملات با غرب ایفا کند، این موضوع میتواند به تقویت جایگاه دیپلماتیک ایران در عرصه بینالمللی منجر شود.
source