Wp Header Logo 3288.png

گردهمایی پس از سفر آلاسکا نیز نشانه‌ای است از اینکه شاید جنگ به پایان برسد؛ البته با لحاظ کردن شروط روسیه. پیام پوتین نیز نشان‌دهنده خستگی از جنگ و اعتماد به نفس او برای پیروزی، چه در میدان نبرد و چه پشت میز مذاکره بود.

به گزارش تجارت نیوز، در ۱۶ اوت، پوتین یک روز پس از نشستش با دونالد ترامپ بزرگان روسیه را به تالار «نشان کاترین مقدس» در کرملین فراخواند. این تالار که در دوران تزارها برای نمایش شکوه امپراتوری روسیه ساخته شده بود، اکنون صحنه‌ای شد برای گزارش پوتین از دستاوردهای سفرش به آلاسکا، مستعمره پیشین امپراتوری. او از «صداقت» ترامپ و تلاش‌هایش برای پایان دادن به جنگ تمجید کرد و گفت: «این شرایط ما را به تصمیم‌گیری‌های ضروری نزدیک‌تر می‌کند».

میدان برای مانور پوتین هموار شد؟

سه سال و نیم پیش، پوتین همین تالار را برای گردهم آوردن درباریان هراسان خود انتخاب کرد تا یک‌به‌یک دلایلشان را برای به‌رسمیت شناختن مناطق جدایی‌طلب شرق اوکراین بیان کنند. آن نمایش عجیب تلویزیونی در واقع مقدمه‌ای بود برای آغاز حمله به اوکراین. گردهمایی پس از سفر آلاسکا نیز نشانه‌ای است از اینکه شاید جنگ به پایان برسد؛ البته با لحاظ کردن شروط روسیه. پیام پوتین نیز نشان‌دهنده خستگی از جنگ و اعتماد به نفس او برای پیروزی، چه در میدان نبرد و چه پشت میز مذاکره بود. ابتکارات صلح و اقدامات نظامی‌اش در نهایت به یک هدف واحد خدمت می‌کنند: قدرت بیشتر.

لحن پوتین آشتی‌جویانه بود: «ما به موضع دولت آمریکا احترام می‌گذاریم که می‌خواهد خصومت‌ها هر چه زودتر پایان یابد. ما هم همین را می‌خواهیم.» فردی که به‌نظر می‌رسد پوتین سخنانش را به ظاهر پذیرفته، ترامپ است که طی ماه‌های اخیر نوعی وابستگی آشکار و تقریبا بیمارگونه به مرد نیرومند کرملین نشان داده و هر بار که اوکراین و متحدان اروپایی‌اش از او خواسته‌اند فشار بیشتری وارد کند، عقب‌نشینی کرده است.

همزمان ترامپ در واشنگتن با ولودیمیر زلنسکی و هفت رهبر اروپایی دیدار داشت؛ دیداری که در جریانش یک میکروفن باز زمزمه ترامپ خطاب به امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه، را ضبط کرد: «فکر می‌کنم او [پوتین] می‌خواهد برای من توافقی بکند، می‌فهمی؟ هرچند دیوانه‌وار به‌نظر برسد.» ترامپ برخلاف وعده‌های پیشین، نه تحریمی وضع کرده و نه آتش‌بس را پیش‌شرط گفت‌وگوهای صلح قلمداد کرده است.

پوتین احتمالا به لبخندها، ضربه‌های دوستانه بر شانه و اطمینان‌های حمایتی از اوکراین در کاخ سفید اهمیتی نمی‌دهد. از نگاه مسکو، این نشست چیزی بیش از حرف‌های کلی درباره تضمین‌های امنیتی نداشت؛ آن هم فقط در صورتی که پوتین به صلح تن دهد. تماس تلفنی ترامپ با پوتین، درست در میانه نشست با رهبران اروپایی، به او اطمینان خاطر داد: ترامپ هیچ کاری درباره اوکراین بدون مشورت با روسیه انجام نخواهد داد.

پوتین یا الکساندر سوم!

نشست پوتین با ترامپ در عوض موفقیت‌آمیزتر بود. کسی که از سوی رئیس‌جمهور پیشین آمریکا «جنایتکار خون‌ریز» خوانده می‌شد، حالا پا روی فرش قرمز گذاشت و با تشویق‌های ترامپ روبه‌رو شد؛ رئیس‌جمهوری ایالات متحده انزوای دیپلماتیک رهبر روس را پایان داد و جایگاهش را به‌عنوان بازیگر قدرتمند اروپا احیا کرد.

الکساندر دوگین، فیلسوف رادیکال حامی امپریالیست و مدافع جنگ، با شور و شوق در این باره به اکونومیست گفت: «به همه بابت یک نشست بی‌نقص تبریک می‌گویم. باشکوه بود. همه‌چیز را بردن و هیچ‌چیز را نباختن؛ فقط الکساندر سوم قادر به چنین کاری بود.» هنوز معلوم نیست که این دو رهبر دقیقا به چه توافقی رسیدند، اما پوتین به آلاسکا نرفته بود تا مذاکره کند، بلکه حضور داشت تا قدرتش را به نمایش بگذارد. مخاطب این نمایش شتاب‌زده، به درخواست او، نه‌فقط ترامپ، بلکه نخبگان و شهروندان روسیه بودند.

نظرسنجی‌های اخیر نشان می‌دهند ۷۰ درصد روس‌ها معتقدند کشورشان در میدان جنگ موفق بوده است. همزمان ۶۰ درصد نیز خواهان گفت‌وگوهای صلح هستند. ترس از شکست مدت‌هاست از بین رفته، اما میل به ادامه جنگ هم چندان وجود ندارد. یک تاجر آگاه نگرش نخبگان را این‌گونه خلاصه می‌کند: «کسی اهمیتی نمی‌دهد پایانش چگونه باشد، مهم این است که تمام شود. پوتین می‌تواند هر چیزی را به‌عنوان پیروزی بفروشد.» حداقل خواسته او اما این است که آمریکا اشغال کریمه و کریدور زمینی متصل‌کننده‌اش به روسیه را به رسمیت بشناسد، اوکراین برای همیشه از ناتو کنار گذاشته شود و انتخابات ریاست‌جمهوری در اوکراین برگزار گردد. یک منبع روسی می‌گوید: «تا زمانی که زلنسکی در قدرت است، هیچ توافقی محتمل نیست.»

چرا تزار دیپلماسی را برگزید؟

اشتیاق تازه پوتین به دیپلماسی ناشی از محدودیت‌هاست. اقتصاد روسیه به‌سوی رکود پیش می‌رود؛ در هفت ماه نخست سال، کسری بودجه از هدف کل سال ۲۰۲۵ فراتر رفته؛ این گزاره با توجه به افزایش ۲۰ درصدی هزینه‌های دولت در همین مدت، جای تعجب نیست. دست‌کم ۵ درصد کل هزینه‌های دولتی اکنون صرف حفظ ارتش قراردادی می‌شود که بیشتر در اوکراین می‌جنگد (طبق گزارش اندیشکده «ری، روسیه» مستقر در وین). کمبود نیروی کار نیز صنایع غیرنظامی را فلج کرده است.

این به معنای بحرانی بودن موقعیت پوتین نیست – او می‌تواند فشار اقتصادی بیشتری تحمیل کند – اما همان‌طور که کیریل روگوف، رئیس «ری، روسیه» می‌گوید: «این وضعیت خطرات و تنش‌های داخلی را افزایش و درک روس‌ها از هزینه‌های جنگ را به‌طور بنیادین تغییر خواهد داد.» مساله دستاوردهای نظامی نیز مطرح است. برای سومین تابستان متوالی، روسیه نتوانسته خطوط مقدم اوکراین را بشکند. هرچند پیشروی کمی سریع‌تر از گذشته بوده، اما تنها حدود یک درصد از خاک اوکراین بیش از آنچه در آغاز ۲۰۲۳ داشت به کنترل درآمده است.

پوتین نمی‌خواهد خطر بسیج عمومی را بپذیرد یا جنگ را یک سال دیگر ادامه دهد. هزینه انسانی و اقتصادی عظیم آن فقط شکست ارتش در غلبه بر نیروهای اوکراینی را برجسته‌تر خواهد کرد. یکی از اعضای نخبگان تجاری روسیه می‌گوید: «همه می‌دانند ادامه جنگ بی‌معناست و وقت پایان دادن به آن رسیده.»

با این حال، این به معنای توقف فوری نیست. همان‌طور که روگوف توضیح می‌دهد، پوتین هنوز امیدوار است دو ماه آینده پیشرفتی در اوکراین به‌دست آورد؛ کشوری که با کمبود نیرو و نرخ بالای فرار سربازان دست‌وپنجه نرم می‌کند: «او در حال باز کردن درِ دیپلماسی به‌عنوان یک گزینه احتیاطی است، در صورتی که حمله‌اش نتیجه دلخواه ندهد.»

از منظر پوتین، مذاکرات بی‌پایان صرفا بخشی دیگر از برنامه جنگی است. این روند ترامپ را در کنار او نگاه می‌دارد و به هدف بزرگ‌ترش – ایجاد تفرقه در غرب و داخل اوکراین – خدمت می‌کند. یک وبلاگ‌نویس روسی می‌نویسد: «اصل موضوع این است که جنگ متوقف نشده است. رئیس‌جمهور ما گزینه‌های دیپلماتیک را بررسی خواهد کرد و در همین حین ارتش به کار خود برای آزادسازی سرزمین‌های ما ادامه می‌دهد.» درخواست پوتین از اوکراین برای واگذاری سرزمین‌هایی در دونباس غربی که در میدان جنگ فتح نکرده، ترفندی است برای ایجاد بحران سیاسی داخلی در اوکراین. او می‌داند زلنسکی قول داده حتی یک وجب خاک را واگذار نکند، اما در عین حال ممکن است در صورت مقاومت، حمایت ترامپ را از دست بدهد.

برای دستیابی به هدف راهبردی خود در فروپاشی نظم امنیتی پس از جنگ سرد، پوتین می‌خواهد اوکراین را از درون متلاشی کند، آمریکا را از اروپا براند و حمایت اروپا از اوکراین را تضعیف سازد. او هنوز به هیچ‌یک از این اهداف دست نیافته است. اما حتی اگر فاز فعال جنگ متوقف شود، این نبرد برای نابودی وحدت غرب همچنان ادامه خواهد داشت.

source

ecokhabari.com

توسط ecokhabari.com