Wp Header Logo 65.png

نویسنده:
رضا عبدی

تصور کنید وارد یک کتابخانه می‌شوید و قفسه‌ها پر است از کتاب‌هایی درباره کارآفرینان موفق، شرکت‌های میلیارد دلاری و سرمایه‌گذارانی که ثروت افسانه‌ای ساخته‌اند. به نظر می‌رسد که تنها کافی است راه آن‌ها را دنبال کنید تا به موفقیت برسید. اما حقیقت این است که هزاران نفر دیگر همان مسیر را رفتند و شکست خوردند، اما خبری از آن‌ها در کتاب‌ها نیست. این همان مفهوم سوگیری بقا (Survivorship Bias) است.

این سوگیری شناختی باعث می‌شود ما فقط موفق‌ها را ببینیم و شکست‌خورده‌ها را نادیده بگیریم. نتیجه؟ برداشت اشتباه از واقعیت، خوش‌بینی بیش از حد و تصمیم‌گیری‌های پرخطر. در این مطلب از رده، به طور کامل بررسی می‌کنیم که سوگیری بقا چیست، چگونه در زندگی روزمره و سرمایه‌گذاری تأثیر می‌گذارد و چه راه‌هایی برای جلوگیری از آن وجود دارد.

سوگیری بقا چیست؟

سوگیری بقا زمانی رخ می‌دهد که تمرکز ما فقط بر نمونه‌هایی است که «زنده مانده‌اند» یا موفق شده‌اند و شکست‌ها و حذف‌شده‌ها را از تحلیل خود کنار می‌گذاریم. این خطای ذهنی باعث می‌شود نتایج را تحریف‌شده ببینیم و احتمال واقعی موفقیت یا شکست را درست برآورد نکنیم.

به بیان ساده، ما موفق‌ها را می‌بینیم، شکست‌خورده‌ها از دید پنهان می‌مانند و درنتیجه، ذهن ما تصویری غیرواقعی از احتمال موفقیت می‌سازد.

ریشه تاریخی سوگیری بقا؛ داستان هواپیماهای جنگ جهانی دوم

یکی از معروف‌ترین مثال‌های سوگیری بقا مربوط به جنگ جهانی دوم است. ارتش آمریکا می‌خواست هواپیماهای خود را مقاوم‌تر کند. آن‌ها به هواپیماهای برگشته از جنگ نگاه کردند و دیدند گلوله‌ها بیشتر روی بال‌ها و دم اصابت کرده است. پیشنهاد اولیه این بود که همان بخش‌ها تقویت شوند.

اما شخصی به نام آبراهام والد (Abraham Wald)، ریاضی‌دان، نکته‌ای حیاتی را گوشزد کرد: «ما فقط هواپیماهایی را می‌بینیم که برگشته‌اند. آن‌هایی که در اثر اصابت به موتور سقوط کردند اصلاً به پایگاه نرسیدند. پس باید موتور را تقویت کنیم، نه بخش‌هایی که حتی با آسیب هم دوام آورده‌اند».

این مثال تاریخی نشان می‌دهد چگونه تمرکز روی «بازماندگان» می‌تواند ما را به نتیجه‌گیری غلط برساند.

سوگیری بقا در دنیای سرمایه‌گذاری

بازارهای مالی مملو از تصمیم‌هایی هستند که بر پایه داده‌ها، آمار و تحلیل‌ها گرفته می‌شوند. اما اگر این داده‌ها ناقص یا فریبنده باشند، مسیر سرمایه‌گذاری به‌سادگی منحرف می‌شود. سوگیری بقا یکی از مهم‌ترین عواملی است که تصویر غلط از عملکرد گذشته و آینده بازارها ارائه می‌دهد.

صندوق‌های سرمایه‌گذاری

فرض کنید می‌خواهید بهترین صندوق سرمایه‌گذاری مشترک را انتخاب کنید. معمولاً وب‌سایت‌ها یا گزارش‌های تحلیلی فهرستی از «بهترین صندوق‌های فعال» ارائه می‌دهند. در نگاه اول، عملکرد این صندوق‌ها بسیار چشمگیر است و شما را وسوسه می‌کند سرمایه‌گذاری کنید. اما مشکل اینجاست که صندوق‌های شکست‌خورده و منحل‌شده در آمار لحاظ نمی‌شوند.

به عنوان مثال، اگر ۱۰۰ صندوق در یک دهه گذشته شروع به کار کرده باشند و ۵۰ صندوق به دلیل عملکرد ضعیف تعطیل شده باشند، فقط ۵۰ صندوق باقی‌مانده در فهرست دیده می‌شوند. وقتی میانگین بازدهی همین ۵۰ صندوق محاسبه می‌شود، عملکرد کلی بازار بسیار بهتر از واقعیت جلوه می‌کند. به این ترتیب، شما فکر می‌کنید احتمال انتخاب یک صندوق موفق بسیار بالاست، در حالی‌که نیمی از صندوق‌ها اصلاً به خط پایان نرسیده‌اند.

بازار سهام و شرکت‌های موفق

حتماً شنیده‌اید که اگر کسی در سال ۲۰۱۰ سهام «اپل» یا «تسلا» را خریده بود، امروز میلیاردر شده بود. این نوع روایت‌ها نمونه کلاسیک سوگیری بقا هستند. درست است که بعضی شرکت‌ها رشد خیره‌کننده داشته‌اند، اما هزاران شرکت دیگر در همان بازه زمانی ورشکست شدند یا بازدهی ناچیز داشتند. تمرکز فقط روی شرکت‌های بازمانده باعث می‌شود تصویر غیرواقعی از احتمال موفقیت یک سهم به دست آید. به عبارت دیگر، برای هر «اپل» یا «تسلا»، ده‌ها شرکت دیگر مثل «انرون»، «کوداک» یا استارتاپ‌های بی‌شماری وجود دارند که از بین رفتند و سرمایه‌گذاران‌شان متضرر شدند.

پلتفرم‌های فروش طلا را مقایسه کنید و برای سرمایه‌گذاری تصمیم بهتری بگیرید!

استارتاپ‌ها و کارآفرینی

یکی از واضح‌ترین عرصه‌های سوگیری بقا، دنیای استارتاپ‌هاست. رسانه‌ها عاشق روایت داستان‌های الهام‌بخش از کارآفرینانی مثل «ایلان ماسک» یا «جف بزوس» هستند. اما حقیقت این است:

بیش از ۹۰ درصد استارتاپ‌ها در پنج سال اول شکست می‌خورند و رسانه‌ها تقریباً هیچ‌گاه به آن شکست‌ها نمی‌پردازند.

نتیجه؟ جوانان کارآفرین با خوش‌بینی بیش از حد وارد این عرصه می‌شوند، بدون آن که درک درستی از ریسک‌ها داشته باشند.

املاک و دارایی‌های جایگزین

بازار ملک هم گرفتار همین سوگیری است. همیشه داستان‌هایی از کسانی می‌شنویم که زمین کشاورزی یا آپارتمان خریده‌اند و قیمت آن ده‌ها برابر شده است. اما درباره کسانی که در زمان نامناسب خرید کردند و سال‌ها سرمایه‌شان خوابید، یا حتی ضرر کردند، کمتر صحبت می‌شود. همین الگو در دارایی‌های دیگر مثل طلا، رمزارز یا حتی آثار هنری هم تکرار می‌شود: موفقیت‌های بزرگ پررنگ می‌شوند و شکست‌ها پنهان.

چرا ذهن ما در دام سوگیری بقا می‌افتد؟

ذهن انسان مثل یک کامپیوتر منطقی و بی‌طرف عمل نمی‌کند؛ بلکه برای بقا در محیط‌های پرخطر تکامل یافته است. به همین دلیل، هنگام مواجهه با اطلاعات ناقص یا داستان‌های جذاب، ناخودآگاه به سمت خطاهای شناختی کشیده می‌شود. دلایل اصلی گرفتار شدن در این دام را می‌توان از چند بعد بررسی کرد:

دسترسی محدود به اطلاعات  (Availability Bias)

ما فقط داده‌هایی را می‌بینیم که «زنده مانده‌اند» یا در دسترس هستند. رسانه‌ها معمولاً از موفقیت‌ها خبر می‌دهند، چون جذاب‌ترند و بیشتر مخاطب جذب می‌کنند. شکست‌ها یا حذف می‌شوند، یا آن‌قدر سریع فراموش می‌شوند که در حافظه جمعی نمی‌مانند.

جذابیت روانی داستان‌های موفقیت

مغز ما عاشق روایت‌های الهام‌بخش است. داستان کارآفرینی که از صفر شروع کرده و میلیاردر شده، به‌مراتب شنیدنی‌تر از روایت استارتاپی است که بعد از دو سال ورشکست شد. داستان موفقیت، امید و انگیزه می‌دهد و شکست، اغلب همراه با حس ناامیدی و عبرت تلخ است، بنابراین کمتر بازگو می‌شود. این تمایل طبیعی انسان به سمت روایت‌های مثبت باعث می‌شود تصویری یک‌طرفه از واقعیت بسازیم.

خوش‌بینی ذاتی انسان  (Optimism Bias)

انسان به‌طور طبیعی تمایل دارد آینده را روشن‌تر از واقعیت ببیند. این ویژگی در طول تاریخ به بقا کمک کرده، چون امید به آینده انرژی لازم برای ادامه تلاش را فراهم می‌کند. وقتی داستان موفقیت یک سرمایه‌گذار را می‌شنویم، ناخودآگاه فکر می‌کنیم: «اگر او توانست، من هم می‌توانم». از طرف دیگر، شکست‌های پنهان در ذهن ما کم‌رنگ یا بی‌اهمیت جلوه می‌کنند. این خوش‌بینی اگرچه انگیزه‌بخش است، اما در دنیای مالی می‌تواند بسیار خطرناک باشد.

خطای تأیید  (Confirmation Bias)

یکی از دلایل مهم گرفتار شدن در سوگیری بقا، میل انسان به تأیید باورهای قبلی است. اگر از قبل به این باور رسیده‌ایم که «سرمایه‌گذاری در املاک همیشه سودآور است»، هر داستان موفقیت در بازار مسکن را به‌عنوان مدرک تأییدکننده می‌بینیم. در مقابل، شکست‌های موجود در همان بازار را یا نادیده می‌گیریم یا به عوامل خاص نسبت می‌دهیم. این ترکیب «سوگیری بقا + سوگیری تأیید» به‌شدت قدرت تفکر منطقی را کاهش می‌دهد.

اثر دیده شدن  (Visibility Effect)

آنچه بیشتر در معرض دید است، بیشتر به ذهن می‌آید. ثروتمندانی که در رسانه‌ها حضور دارند، در شبکه‌های اجتماعی دنبال می‌شوند و عکس زندگی لوکس‌شان پخش می‌شود، همگی بازماندگان هستند. اما کسانی که شکست خورده‌اند، معمولاً در سکوت فرو می‌روند و دیده نمی‌شوند. بنابراین ذهن ما واقعیتی ناقص را کامل تصور می‌کند.

بانک مرکزی ایران در سال ۱۴۰۲، برای نخستین بار پس از سه سال، بخشنامه جدیدی را برای به‌روزرسانی کارمزد خدمات بانکی منتشر کرد. این اقدام با هدف هماهنگی با شرایط اقتصادی و بهبود خدمات بانکی صورت گرفت.

چگونه از دام سوگیری بقا نجات پیدا کنیم؟

برای رهایی از این خطای ذهنی و داشتن تصمیم‌های واقع‌بینانه‌تر در سرمایه‌گذاری، کسب‌وکار و حتی زندگی شخصی، می‌توان از راهکارهای زیر استفاده کرد:

بررسی هم‌زمان موفقیت‌ها و شکست‌ها

به جای تمرکز صرف بر نمونه‌های موفق، باید شکست‌خورده‌ها را نیز در نظر گرفت. برای مثال، در کنار مطالعه یک شرکت استارتاپی که در مدت کوتاهی رشد کرده، لازم است تجربه شرکت‌هایی را که در همان مسیر ورشکست شده‌اند نیز بررسی کنیم. این مقایسه تصویر واقعی‌تری ارائه می‌دهد.

توجه به داده‌های جامع و کامل

برای ارزیابی صحیح، باید به آمار کامل و همه جانبه دسترسی داشت. در بازار سرمایه، نباید تنها به شرکت‌های فعال و پررونق توجه کرد، بلکه باید شرکت‌هایی که از گردونه رقابت خارج شده‌اند یا نماد آن‌ها بسته شده است را نیز بررسی کرد.

اجتناب از قضاوت بر اساس نمونه‌های محدود

اتکا به یک یا دو نمونه موفق نمی‌تواند مبنای تصمیم‌گیری قرار گیرد. موفقیت برخی افراد یا شرکت‌ها ممکن است حاصل شانس یا شرایط خاص باشد. تصمیم‌های منطقی نیازمند بررسی مجموعه بزرگی از داده‌ها و نمونه‌هاست.

در نظر گرفتن بدترین سناریو

پیش از ورود به هر تصمیم پرریسک، باید این پرسش را مطرح کرد: «در صورت شکست، چه پیامدهایی خواهد داشت؟» اگر این پیامدها قابل مدیریت و پذیرش باشند، اقدام منطقی‌تر خواهد بود. این شیوه مانع گرفتار شدن در تصور «موفقیت قطعی» می‌شود.

نگاه انتقادی به رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی

همان‌طور که گفتیم، رسانه‌ها معمولاً تنها داستان‌های موفقیت را برجسته می‌کنند و کمتر به شکست‌ها می‌پردازند؛ چون موفقیت‌ها جذاب‌تر و پرمخاطب‌تر هستند. بنابراین ضروری است که مخاطب با دیدی انتقادی به این روایت‌ها نگاه کند و بداند که بخش بزرگی از واقعیت پنهان مانده است.

یادگیری از شکست‌ها

بررسی دلایل شکست دیگران می‌تواند آموزنده‌تر از مطالعه مسیر موفقیت‌ها باشد. تحلیل چرایی ناکامی یک صندوق سرمایه‌گذاری یا ورشکستگی یک کسب‌وکار، بینش ارزشمندی به فرد می‌دهد تا همان اشتباهات تکرار نشوند.

سوگیری بقا و آنچه باید به خاطر بسپاریم

سوگیری بقا یکی از رایج‌ترین و در عین حال پنهان‌ترین خطاهای شناختی است که ذهن ما را فریب می‌دهد. این خطا باعث می‌شود موفق‌ها را بیش از حد بزرگ کنیم و شکست‌خورده‌ها را نادیده بگیریم. در نتیجه، تصویری غیرواقعی از احتمال موفقیت به دست می‌آوریم و تصمیم‌های پرریسک می‌گیریم.

چه در زندگی روزمره، چه در سرمایه‌گذاری و چه در مدیریت کسب‌وکار، آگاهی از این خطا به ما کمک می‌کند تصمیم‌های منطقی‌تر و واقع‌بینانه‌تری بگیریم. به یاد داشته باشیم که برای هر داستان موفقیت، صدها یا هزاران شکست پنهان وجود دارد. تنها با در نظر گرفتن کل تصویر می‌توانیم از دام سوگیری بقا رهایی پیدا کنیم.

source

ecokhabari.com

توسط ecokhabari.com