محمد باغانی – بحران آب در ایران، فراتر از یک هشدار زیستمحیطی، به تهدیدی اقتصادی و امنیتی تبدیل شده و صنایع آببر مانند فولاد و پتروشیمی را در دل کویرها به چالش کشیده است. آیا راه نجات این صنایع در دستیابی به بازچرخانی کامل آب با فناوریهای پیشرفته است یا مهاجرت به سواحل برای بهرهبرداری از منابع دریایی؟
به گزارش تجارت نیوز، بحران آب در ایران دیگر هشدار محیطزیستی نیست؛ امروز به یک تهدید اقتصادی و امنیتی بدل شده است. صنایع پرمصرفی چون فولاد و پتروشیمی که در قلب کویر توسعه یافتهاند، منابع محدود را میبلعند. پرسش کلیدی اینجاست: آینده این صنایع در بازچرخانی صددرصدی است یا در مهاجرت به سواحل؟
صنایع آببر در دل کویر
در چهار دهه گذشته برای جذب سرمایه و ایجاد اشتغال، مجتمعهای عظیم فولاد و معدنی در استانهایی چون یزد، کرمان و اصفهان ساخته شدند. اما امروز همان مناطق با شدیدترین بحرانهای آبی کشور روبهرو هستند. برداشتهای سنگین برای صنایع هم کشاورزی را از نفس انداخته و هم خود آینده تولید فولاد را مبهم کرده است. کارشناسان هشدار میدهند ادامه این روند میتواند یک تهدید جدی اجتماعی ایجاد کند.
بازچرخانی آب؛ نسخه جهانی
یک مسیر پیشرو، بازچرخانی کامل آب است. فناوریهای روز میتوانند بیش از ۹۰ درصد آب مصرفی صنایع را دوباره به چرخه بازگردانند. تجربه چین گویای آن است: مصرف آب تازه در فولاد این کشور از بیش از ۳۵ مترمکعب به ازای هر تن در دهه ۱۹۸۰ به حدود ۲٫۵ مترمکعب در ۲۰۲۰ کاهش یافت و نرخ بازیافت به ۹۸ درصد رسید. هند نیز با اجرای برنامههای «مدیریت کامل آب» در شرکت JSW توانسته مصرف ویژه آب را به ۲٫۳۵ مترمکعب برساند و هدفگذاری ۲٫۲۱ را تا ۲۰۳۰ در دستور کار دارد. اروپا نیز با نمونههایی چون ArcelorMittal بلژیک به مصرف خالص ۱٫۲ مترمکعب رسیده است. این تجربهها نشان میدهد بازچرخانی دیگر یک انتخاب لوکس نیست، بلکه ضرورتی برای بقا است.
انتقال به سواحل؛ گزینهای پرهزینه اما واقعی
راهکار دیگر، انتقال صنایع آببر به مناطق ساحلی است، جایی که دسترسی مستقیم به آب دریا و امکان نمکزدایی میتواند فشار بر منابع داخلی را کاهش دهد. کشورهای عربستان و امارات بخشی از مجتمعهای فولادی خود را به سواحل منتقل کردهاند و توانستهاند با ترکیب نمکزدایی و بازیافت پساب، مصرف آب تازه را به میزان قابل توجهی کاهش دهند. در هند، واحد فولاد JSW Steel علاوه بر بازچرخانی و جمعآوری آب باران، برنامهای مشابه برای کاهش مصرف آب در مناطق نزدیک رودخانه اجرا کرده که باعث شد مصرف ویژه آب به ۲٫۳۵ مترمکعب برسد. تجربه اروپا نیز مشابه است: ArcelorMittal بلژیک با بازچرخانی پیشرفته توانسته میزان مصرف آب خالص هر تن فولاد را به ۱٫۲ مترمکعب کاهش دهد. در ایران، انتقال صنایع به سواحل گزینهای مطرح اما پرهزینه است و مقاومت ذینفعان محلی و نیاز به زیرساختهای جدید چالشهای بزرگی ایجاد میکند. با این حال، کارشناسان هشدار میدهند ادامه فعالیت در مناطق کمآب بدون تغییر، از نظر اقتصادی و اجتماعی غیرقابل دوام خواهد بود.
دیپلماسی آب؛ ابزار استراتژیک ایران
مصرف بیرویه آب توسط صنایع، تنها یک مشکل داخلی نیست؛ این مساله در مذاکرات و دیپلماسی منطقهای نیز اثرگذار است. هر واحد تولیدی که بدون محاسبه آب مصرف کند، توان ایران در مذاکره بر سر منابع مشترک آبی با کشورهای همسایه را کاهش میدهد. نمونههای جهانی نشان میدهد مدیریت هوشمند آب و بازچرخانی میتواند هم منافع صنعتی را حفظ کند و هم جایگاه کشور را در رقابتهای منطقهای تقویت کند.
در چین، با بازچرخانی بیش از ۹۸ درصد آب مصرفی صنایع فولاد، نه تنها بحران منابع کاهش یافته بلکه صادرات فولاد بدون قطع تولید پایدار مانده است. در هند، با اجرای پروژههای مدیریت کامل آب، واحدهای صنعتی موفق شدهاند وابستگی خود به منابع تازه را کاهش دهند و به سمت «صفر فاضلاب» حرکت کنند. این تجربیات جهانی نشان میدهد صرفهجویی و بازیافت آب نه فقط یک الزام محیطزیستی بلکه یک اقدام استراتژیک برای کشور محسوب میشود.
source