طرح دوگانهسوز کردن خودروهای بنزینی توسط شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی در حال اجراست. علت اجرای این طرح افزایش سهم سوخت پاک سیانجی در سبد سوخت خودروها عنوان شده است. این اقدام در حالی است که جهان در راستای تنوعبخشی به سبد سوخت به سمت برقیسازی حرکت کرده است. با این حال ایران به دلیل ناترازی برق ناتوان از حرکت به سمت توسعه برقیسازی است و به دلیل ناترازی گاز، منطق گسترش استفاده از CNG مشخص نیست.
به گزارش تجارت نیوز، روز شنبه 17 آبان، شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی با صدور اطلاعیهای مدعی شد: «به منظور افزایش سهم سوخت پاک سیانجی در سبد سوخت خودروها، طرح تبدیل رایگان خودروهای شخصی مدل ۱۳۹۴ و بالاتر در دستور کار مدیریت طرح سیانجی شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی ایران قرار گرفته است.»
این طرح در راستای تنوعبخشی به سبد سوخت و افزایش سهم سوخت پاک در سبد مصرفی خودروها اجرایی میشود. به بیان دیگر، به دلیل ناترازی بنزین و وابستگی کشور به واردات بنزین، مسئولان به فکر تنوعبخشی به سبد سوختی کشور و کاهش نیاز به واردات بنزین افتادهاند.
این در حالی است که جهان به دنبال تنوعبخشی به سبد سوختی نه به سراغ دیگر سوختهای فسیلی آلاینده، بلکه به سراغ تکنولوژیهای نوین رفته است.
ناترازی برق و گاز؛ مانع تنوعبخشی به سبد سوختی کشور!
در جهان امروز، تنوعبخشی به سبد سوختی به معنای گذار به فناوریهای نوین و کاهش استفاده از سوختهای آلاینده است، در ایران هنوز گزینههای سنتی چون گاز طبیعی جایگزین بنزین معرفی میشوند. در واقع، در حالی که کشورهای توسعهیافته در مسیر برقیسازی ناوگان حملونقل و سرمایهگذاری در زیرساختهای انرژی تجدیدپذیر گام برمیدارند، سیاست ایران همچنان بر گسترش مصرف گاز متمرکز است.
اگر بهانه حرکتنکردن به سمت برقیسازی، ناترازی 24 هزار مگاواتی برق است، باید گفت در بخش گاز نیز ناترازی وجود دارد و در پیک مصرف به 350 میلیون مترمکعب در روز میرسد.
آنچه بیش از هر چیز اهمیت دارد، نوع نگاه ایران به آینده انرژی و فلسفه تصمیمسازی در این حوزه است. ایران در دهههای گذشته همواره سیاستهای انرژی خود را بهصورت واکنشی و مقطعی تنظیم کرده است؛ یعنی هرگاه بحرانی در تامین بنزین یا گاز رخ داده، بهجای اصلاح ساختار و بازنگری در مصرف، سیاستگذاران منبع سوخت را تغییر دادهاند. این رفتار، در ظاهر پاسخی سریع به بحران است، اما در عمل باعث تعمیق مشکلات بلندمدت میشود.
گازسوز کردن خودروها نمونهای از همین رویکرد است؛ اقدامی که شاید در ظاهر برای مهار ناترازی بنزین مفید به نظر برسد، اما در واقع با ایجاد فشار مضاعف بر منابع گازی، بحران را از بخشی به بخش دیگر منتقل میکند.
چرا ایران به سمت فناوریهای نوین حرکت نمیکند؟
تحولات جهانی در حوزه فناوری حملونقل طی یک دهه گذشته بسیار سریع بوده است. خودروهای برقی و هیبریدی که زمانی فناوریهای لوکس به حساب میآمدند، اکنون به یک جریان اصلی در صنعت خودرو تبدیل شدهاند.
سرمایهگذاری گسترده در زیرساخت شارژ، تولید باتری و بازیافت انرژی در کشورهای پیشرفته به گونهای است که سهم استفاده از سوختهای فسیلی در حملونقل به سرعت در حال کاهش است. در چنین شرایطی، اصرار بر تداوم سیاست گازسوز کردن خودروها در ایران، چیزی جز عقبماندن از تحولات جهانی و از دست دادن فرصتهای فناورانه و اقتصادی نیست.
از سوی دیگر، باید به واقعیت دیگری نیز توجه کرد که ایران دیگر در زمینه گاز طبیعی، آنگونه که در گذشته تصور میشد، کشوری بینیاز و دارای مازاد تولید نیست.
افت فشار در میدان گازی پارس جنوبی، کمبود سرمایهگذاری به دلیل تحریمها و رشد فزاینده مصرف داخلی سبب شده است که کشور در ماههای سرد سال با بحران تامین گاز مواجه شود. در سالهای اخیر، به دلیل کمبود گاز طبیعی و کاهش تخصیص خوراک، صنایع وابسته به گاز طبیعی و به خصوص پتروشیمیها ناچار به کاهش ظرفیت تولید شدهاند.
در چنین شرایطی، گسترش استفاده از گاز در بخش حملونقل به معنای رقابت مستقیم با صنایع مولد و مصرفکنندگان خانگی است؛ رقابتی که نهتنها کارآمد نیست بلکه در تضاد با منطق اقتصادی و امنیت انرژی کشور قرار دارد. به بیان سادهتر، نمیتوان برای رفع ناترازی بنزین، ناترازی گاز را تشدید کرد و آن را موفقیت نامید.
مساله آلایندگی CNG و توسعهنیافتن LPG / ناترازی برق توسعه سبد سوختی کشور را متوقف کرد
از سوی دیگر باید به مساله آلایندگی هم پرداخته شود.
آلودگی هوای کلانشهرها، مصرف بالای سوختهای فسیلی و اثرات تغییر اقلیم نشان میدهد که تداوم مسیر فعلی نهتنها از نظر اقتصادی بلکه از منظر سلامت عمومی و پایداری محیط زیست نیز زیانبار است. خودروهای برقی در این میان مزیت آشکار حذف آلایندگی مستقیم و کاهش چشمگیر گازهای گلخانهای را دارند.
افزون بر این، توسعه ناوگان برقی میتواند با گسترش انرژیهای تجدیدپذیر پیوند بخورد و به تدریج کشور را از وابستگی به سوختهای فسیلی نجات دهد.
گرچه آلایندگی CNG کمتر از بنزین است، اما به طور کلی به منظور افزایش سهم سوخت پاک در سبد سوخت خودروها جهان در حال حرکت به سمت برقیسازی است، نه آنکه به نوع دیگری از سوختهای فسیلی روی بیاورند.
افزون بر موارد بیانشده، باید عملکرد خودرو نیز سنجیده شود. در همین راستا، توسعه LPG بسیار بهتر از CNG است. سیانجی آلایندگی کمتر، هزینه ارزانتر و ایمنی نشت بالاتری دارد، اما افت قدرت بیشتری نسبت به بنزین دارد. از سوی دیگر، LPG قدرت نزدیکتر به بنزین و مصرف حجمی کمتر دارد اما آلایندگی و هزینه بیشتری نسبت به CNG دارد.
در همین راستا، روز دوشنبه 19 آبان، نمایندگان مجلس در نامهای به رئیسجمهور نسبت به تبعات افزایش قیمت بنزین هشدار دادند.
در بخشی از این نامه ذکر شده است: «نمایندگان در جز (ت) تبصره سه قانون بودجه مقرر کردند که همزمان با واردات بنزین دستگاههای اجرایی مکلف هستند پنج اقدام راهبردی زیر را در زمینه کاهش مصرف انجام دهند تا نیاز به واردات کمتر شده و تورم ناشی از آن به همه مردم خصوصا خانوادههای فاقد خودرو تحمیل نشود. یکی از این اقدامات، تنوعبخشی به سبد سوخت کشور از طریق افزودن گاز مایع LPG به این سبد تا ۵۰۰ هزار تن به قیمت یارانهای نرخ اول بنزین یعنی ۱۵۰۰ تومان بوده است.»
در ادامه بیان شده است: «متاسفانه شنیده شده است که دولت به جای انجام تکلیف غیرقیمتی موجود در قوانین برنامه هفتم و بودجه ۱۴۰۴ و در حالی که هنوز هیچ یک از سیاستهای پنجگانه فوق را اجرایی نکرده، علاوه بر تداوم واردات بنزین، افزایش قیمت کارت سوخت جایگاه را تصویب کرده است.»
با توجه به موارد بیانشده باید گفت سوخت LPG نزدیکتر به بنزین است و بسیاری بر توسعه آن تاکید دارند. با این حال دولت به سمت توسعه CNG حرکت کرده است. در نهایت با توجه به روندی که جهان در راستای تنوعبخشی به سبد سوخت پیش میرود باید گفت هر دو سوخت بیانشده، در نهایت جزو سوختهای فسیلی تلقی میشوند که آلایندگی بالایی دارند.
ایران میان بیبرقی و بیگازی؛ در حالی که جهان در حال تحول سبد سوخت است
با این حال، این پرسش مطرح میشود که چرا دولت به جای تمرکز بر مسیر فناوریها و انرژیهای تجدیدپذیر، همچنان بر سیاستهای قدیمی مانند گازسوز کردن خودروها پافشاری میکند؟
پاسخ قطعی به این پرسش دشوار است، اما به نظر میرسد که ضعف در برنامهریزی کلان، بیثباتی اقتصادی و فقدان زیرساخت لازم برای تولید و توزیع خودروهای برقی، دولت را به سمت گزینههای آسانتر اما کوتاهمدت سوق میدهد. به بیان دیگر، ناترازی برق به سدی برای توسعه و تنوعبخشی به سبد سوختی کشور تبدیل شده است.
به نظر میرسد که در جهان آینده صنعت انرژی و حملونقل، خواهناخواه، به سمت برقی شدن حرکت میکند و ایران نیز ناگزیر باید خود را با این روند هماهنگ کند. هر تاخیر در این مسیر، هزینهای مضاعف بر دوش اقتصاد، محیط زیست و زندگی مردم میگذارد.
برای مطالعه بیشتر گزارش آغاز طرح تبدیل رایگان خودروهای بنزینی به دوگانهسوز را در تجارتنیوز بخوانید.
source