Wp Header Logo 4265.png

شفقنا- استاد حوزه علمیه گفت: حضرت فاطمه (س) تجسم عینی «عقلانیت» به معنای تبعیت کامل از استدلال صحیح بدانیم، و «اخلاق» به معنای ملکات انسانی که فرد را به فضایل و رذایل آشنا می‌سازد، و «مسئولیت» به معنای بر عهده گرفتن سرپرستی و پذیرش بازخوردهای اعمال بودند. این مؤلفه‌ها باید در ایام فاطمیه به دقت بر منابر تبیین شوند تا اسوه‌ای ظاهری و عملی برای عقلانیت و اخلاق‌مداران جامعه ارائه گردد.

محمد باقر معرفت در گفت‌ وگو با شفقنا، ضمن رد فرضیه‌ «افول معنویت» در دوران معاصر، معتقد است: جامعه همچنان بر مدار دینداری استوار است اما برای مقابله با «نگاه کالایی به زن» نیازمند فرهنگ‌سازی بر اساس الگوی فاطمی هستیم. او «دفاع از حریم ولایت» را قله‌ی عقلانیت و اخلاق در سیره حضرت زهرا (س) دانست و بر لزوم استفاده از ابزارهای مدرن هنری مانند رمان و سینما برای معرفی جهانی این شخصیت بی‌بدیل تأکید کرد.

متن گفت‌وگوی شفقنا با استاد محمدباقر معرفت را می‌خوانید:

در بازخوانی سیره‌ی فاطمی، کدام مؤلفه‌های رفتاری و بیانی حضرت فاطمه زهرا (س) می‌توانند در جهان معاصر الهام‌بخش بازتعریف عقلانیت، اخلاق و مسئولیت انسانی باشند؟

به طور منطقی، در بازخوانی سیره‌ی فاطمی باید آن مؤلفه‌ای از رفتارها و گفتارهای حضرت صدیقه کبری (س) را مد نظر قرار داد که نسبت به سایر اعمال و وظایف ایشان، نمود و ظهور بارزتری داشته است. این نمود بارز، همان دفاع جانانه از حق امیرالمؤمنین علی (ع) در مقابل غصب خلافت توسط سقیفه‌نشینان و عدم بیعت با خلیفه اول است. این کنشگری دقیقاً همان نقطه‌ای است که می‌تواند با توجه به تعاریف بنیادین عقلانیت، اخلاق و مسئولیت، منشأ الهام برای جامعه معاصر باشد.

اگر «عقلانیت» را تبعیت کامل از استدلال صحیح بدانیم، و «اخلاق» را ملکات انسانی که فرد را به فضایل و رذایل آشنا می‌سازد تعریف کنیم، و «مسئولیت» را به معنای بر عهده گرفتن سرپرستی و پذیرش بازخوردهای اعمال بدانیم؛ آنگاه با تطبیق این تعاریف بر رفتار حضرت زهرا (س) در شرایط بحرانی قبل و بعد از سقیفه، درمی‌یابیم که ایشان تجسم عینی این مفاهیم بودند. جامعه معاصر ما تشنه‌ی چنین رفتارها و گفتارهایی است. این مؤلفه‌ها باید در ایام فاطمیه به دقت بر منابر تبیین شوند تا اسوه‌ای ظاهری و عملی برای عقلانیت و اخلاق‌مداران جامعه ارائه گردد. کم نبودند انسان‌های عاقل و مسئولیت‌پذیری که با تأسی به همین سلحشوری حضرت زهرا (س)، تا آخر عمر از حق دفاع کردند و لحظه‌ای عقب ننشستند.

در بازاندیشی جایگاه زن در سنت دینی، تا چه اندازه تفاسیر روحانیت شیعه توانسته‌اند الگوی فاطمه (س) را به‌درستی معرفی کنند؟

برای پاسخ به این سوال باید به مبنای تفسیری والد ما، مرحوم آیت‌الله معرفت (اعلی الله مقامه الشریف) اشاره کنم. ایشان نظری متفاوت با نظر مشهور مفسرین داشتند و معتقد بودند هر آنچه از نقل و قول که در جهت روشن شدن معنای آیه‌ای از آیات قرآن باشد، حدیث تفسیری و قول تفسیری است. ایشان آیات‌الاحکام را محدود به پانصد آیه نمی‌دانستند و تمام آیات را آیات‌الاحکام می‌شمردند. بر این اساس، تمام فقه، تمام علم کلام و تمام علم اخلاق، در واقع «تفسیر» محسوب می‌شوند و همه این‌ها شاخه‌های علوم قرآنی هستند.

با این مقدمه، شخصیتی مانند شیخ مفید (ره) که ما او را به عنوان عالم علم کلام می‌شناسیم، از منظر آیت‌الله معرفت، یک مفسر قرآن با گرایش کلامی است. بنابراین، آنچه شیخ مفید و به تبع ایشان دیگر مفسران و متکلمان شیعه اثنی‌عشری درباره عصمت، طهارت و شأن حضرت زهرا (س) در کتاب‌های خود نگاشته‌اند، همگی تلاش‌های روحانیت شیعه در «تفسیر» و بازشناسی شخصیت ایشان بوده است و روحانیت در این مسیر گام‌های بلندی برداشته است.

در گفتمان رسانه‌ای معاصر، چه کاستی‌ها و آسیب‌هایی وجود دارد؟ و چگونه می‌توان از «روایت سوگ» به «روایت معنا» گذار کرد تا فاطمه (س) همان‌گونه که شایسته است، در مقام نماد آگاهی، حقیقت و شجاعت بازنمایی شود؟

ببینید، «روایت سوگ» و «روایت معنا» لازمه‌ی هر بزرگداشتی هستند و نمی‌توان به سادگی از روایتی که در خون، رگ و استخوان شیعه رسوخ کرده (روایت سوگ) عبور کرد. بنده شخصاً از پنج سالگی تا کنون که بیش از پنجاه سال دارم، در مجالس روضه که توسط پدرم برگزار می‌شد و در سایر مجالس ایران و عراق شرکت داشته‌ام و این سنت باید حفظ شود.

اما در پاسخ به بخش دوم سوال و برای تبیین جایگاه حضرت در گفتمان رسانه‌ای معاصر، معتقدم بهترین روش، استفاده از ابزارهای هنری مدرن است. نوشتن رمان، قصه، فیلمنامه، اجرای تئاتر و ساخت فیلم‌های سینمایی فاخر راه‌هایی است که باید جدی گرفته شود. البته این به معنای کنار گذاشتن روش‌های سنتی نیست؛ نوشتن مقالات و مصاحبه با شخصیت‌ها درباره شأن و منزلت حضرت نیز نباید فراموش شود، اما زبان هنر امروز رساترین زبان برای انتقال «معنا» است.

در روزگار افول معنویت و سیطره‌ی نگاه کالایی به زن، الگوی فاطمی چگونه می‌تواند به بازسازی مفهوم کرامت، آزادی و مسئولیت اجتماعی زن در افق تمدن اسلامی و انسانی یاری رساند؟

بنده اساساً با پیش‌فرض سوال شما موافق نیستم و قبول ندارم که «افول معنویت» صورت گرفته باشد. نمازگزاران، معتقدین به حجاب و دین‌داران همیشه در طول تاریخ مصادیق خود را داشته‌اند و امروز هم دارند و خواهند داشت.

اما در مورد بخش دوم سوال، بله، «سیطره‌ی نگاه کالایی به زن» یک واقعیت و یک تهاجم فرهنگی است. راه مقابله با این تهاجم، فرهنگ‌سازی است. دفع این تهاجم زمانی راحت‌تر و ممکن می‌شود که ما الگوی شایسته، بی‌مانند و بی‌بدیلی همچون حضرت فاطمه زهرا (س) را به درستی ارائه کنیم. وقتی زن امروز با چنین قله‌ای از کرامت آشنا شود، خودبه‌خود در برابر کالاشدگی واکسینه می‌شود.

در منظومه‌ی معرفت اسلامی ـ شیعی، چرا حضرت فاطمه زهرا (س) منزلتی استثنایی یافته است؟ و این جایگاه چه نقشی در فهم حقیقتِ انسانِ کامل دارد؟

تمام اعتقادات شیعه اثنی‌عشری ریشه در قرآن و سنت دارد. منزلت استثنایی حضرت زهرا (س) نیز ریشه در همین دو ثقل دارد. به عنوان نمونه در آیه مباهله، جایگاه حضرت زهرا (س) در کانون و مرکزیت است؛ ابتدا رسول خدا (ص)، سپس امیرالمؤمنین (ع) و در وسط حضرت زهرا (س) و سپس حسنین (ع) قرار دارند.

علاوه بر قرآن، در سنت نیز پیامبر اسلام (ص) احترامی خاص و حیرت‌انگیز برای ایشان قائل بودند که حتی موجب حسادت برخی می‌شد. وقتی حضرت زهرا (س) وارد می‌شدند، پیامبر (ص) تمام‌قد برمی‌خاستند و به استقبال ایشان می‌رفتند. وقتی قرآن و پیامبر چنین جایگاهی برای ایشان قائل‌اند، شیعه‌ی اثنی‌عشری اگر بخواهد شیعه واقعی باشد و صداقت خود را ثابت کند، باید همین مسیر را طی کند و چنین منزلتی را برای ایشان قائل باشد.

فاطمه (س) و فاطمیه در گفت‌وگوی میان فرهنگ‌ها و ادیان، چه ظرفیت‌هایی برای بازتعریف مفهوم زن، معنویت و رنج مقدس دارند؟

بدون شک اگر شخصیت واقعی فاطمه زهرا (س) به جهانیان معرفی شود، تحقق وعده‌ی «یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا» را به چشم سر خواهیم دید. دنیای امروز تشنه‌ی معارف اهل‌بیت (علیهم‌السلام) و به‌ویژه سبک زندگی شخصی حضرات معصومین است.

برای هر انسان مسئولیت‌پذیر، خردگرا و پایبند به اخلاق در جهان این سوال مطرح است که چرا پیروان مکتب تشیع این‌گونه عاشقانه دنبال‌روی اهل‌بیت هستند؟ ما می‌بینیم وقتی بزرگان علم و اخلاق در غرب، تنها با یکی از علمای تربیت‌یافته در مکتب شیعه برخورد می‌کنند، مجذوب او می‌شوند. حال تصور کنید اگر آن‌ها مستقیماً با سرچشمه، یعنی خود معصومین و به‌ویژه شخصیت حضرت زهرا (س) آشنا شوند، چه اتفاقی می‌افتد؟ قطعاً به طریق اولی جذب نورانیت و حقیقت ایشان خواهند شد و این ظرفیت عظیم جهانی مکتب فاطمی است.

source

ecokhabari.com

توسط ecokhabari.com