شفقنا- در دنیای امروز، حضور در شبکه های مجازی به یکی از ابزارهای مهم ارتباطات سیاسی و اجتماعی تبدیل شده است؛ بهگونهای که بسیاری از مسئولان و صاحبنظران از این پلتفرم ها برای بیان دیدگاهها، مواضع و تصمیمات خود استفاده میکنند. در این گزارش، تلاش کردهایم تعدادی از توییتهای روزانه آنان را گردآوری کنیم تا نگاهی دقیقتر به روندهای جاری ارائه دهیم.
به گزارش شفقنا رسانه، برخی از توییتهای امروز (یکشنبه ۱۶ آذر ماه) را در ادامه میخوانید:
احمد زید آبادی به اشاره به صحبت دکتر پزشکیان که گفت دستور به سیاه کردن سیم کارت های سفید داده است، در صفحه ایکس نوشت:« اگر من جای آقای پزشکیان بودم دستور میدادم تمام سیمکارتهای سیاه را سفید کنند. اگر رئیسجمهور اقتدار لازم برای صدور دستور تبدیل سفید به سیاه را داشته باشد، قاعدتاً باید اقتدار حالت معکوسش را هم داشته باشد. با این حال، در بیابان کفشکهنه هم برای خودش غنیمتی است! حال که مردم از دسترسی آزاد به اینترنت محرومند، چه بهتر که همه محروم باشند، حتی اصحاب رسانه! اهل رسانه هم برای رفع مشکلات حرفهای خود باید به فکر راه دیگری جز استفاده از این سیمکارت قهوهای باشند! مولانا میفرماید؛ نیست در عالم ز هجران تلختر! آن مرحوم در دوران ما نزیسته بود که چیزهای تلختر از هجران را هم تجربه کند بخصوص این حس تبعیض را!»

عبدالرضا داوری ولی ضمن تحسین این اقدام رئیس جمهور نوشت: «با دستور رییسجمهور، پس از هفت سال، بساط سیمکارتهای سفید در کشور جمع شد؛ دستوری منطبق با اصل تبعیضزدایی و مبتنی بر آموزههای عدالت علوی.
آفرین به آقای دکتر پزشکیان!»

سعید ارکان زاده در این باره به طرح سوالی پرداخت که در راستای مطالبات جامعه است و نوشت: «چطور میشود دستور داد سیمکارتهای سفید سیاه شوند، ولی نمیشود دستور داد سیاهها سفید شوند؟»

*******************************************************************************************************
حمید رسایی در صفحه ایکس نوشت: «براساس گزارش دیوان محاسبات کشور، قصور وزارت راه و شهرسازی در اختصاص زمین به خانوارهای مشمول قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت قطعی است و این مسئله در دادسرای دیوان محاسبات تحت رسیدگی قرار خواهدگرفت./ این قصور را در کمیسیون فرهنگی پیگیری خواهیم کرد.»

*******************************************************************************************************
برای توسعه کشور، تمکین از نهاد علم یک ضرورت است
محمد جعفر قائم پناه با اشاره به روز دانشجو در صفحه ایکس نوشت: «امروز به مناسبت روز دانشجو میهمان دانشجویان پرشور دانشگاه علوم پزشکی مشهد بودم؛ دیداری صمیمی و در عین حال جدی. با دانشجویان از دانشگاهِ نقاد، آزاد، امن و کنشگر سخن گفتیم، دغدغههایشان را شنیدم و لذت بردم. برای توسعه کشور، تمکین از نهاد علم یک ضرورت است.»

بابک نگاهداری با اشاره به ویژگی جنبش دانشجویی در کشور در صفحه ایکس نوشت: «جنبش دانشجویی ایران شاید شور و حرارت سالهای گذشته را از دست داده باشد اما ماهیت ظلمستیز، عدالتخواه و ضداستکباری آن، محرک و عامل حیات پرفراز و نشیب آن است و همین، نمیگذارد شرافت دانشجوی ایرانی نسبت به مردم و میهن خاموش شود.»

مسیر سیاستگذاری بدون صدای دانشجو معنا ندارد
علیرضا رحیمی هم نوشت: «۱۶ آذر فقط یک مناسبت تقویمی نیست؛ یادآور روح پرسشگری، جسارت و امیدی است که در رگهای #دانشگاه جریان دارد. به عنوان خادم حوزه جوانان، باور دارم که دانشجو موتورِ پیشرفت و وجدان بیدار جامعه است. روز دانشجو را به همه شما عزیزان تبریک میگویم و تأکید میکنم: مسیر سیاستگذاری ما بدون صدای شما معنا ندارد»

حضور فعالان سابق دانشجویی در مسئولیتهای اجرایی و مجلس خیلی ارزشمند است
علی خضریان با اشاره به حضور فعالان سابق دانشجویی در مسئولیتهای اجرایی و مجلس نوشت: «حضور فعالان سابق دانشجویی در مسئولیتهای اجرایی و مجلس خیلی ارزشمند است چون نشان میدهد در جمهوری اسلامی بدون آقازادگی میشود طی یک روند منطقی در مناصب و مسئولیت قرار گرفت.»

*******************************************************************************************************
جنگل اولویت هیچ کسی نیست
محمد فاضلی در صفحه ایکس نوشت: «جنگل اولویت هیچ کسی نیست، و صدایی خاموش است که در سکوت میمیرد و با مرگش میمیراند.»

*******************************************************************************************************
برای مواجهه با چالشهای فردا چه کسانی را داریم؟
حسام الدین آشنا با اشاره به چالش های پیش رو و لزوم وجود افرادی برای مواجهه با آن ها در صفحه ایکس نوشت: «ایران برای مواجهه با چالشهای امروز به همه مردانِ دیروزِ خود نیاز دارد؛ از خاتمی و احمدی نژاد و روحانی تا خرازی و ظریف و عراقچی؛ از رضایی و صفوی و شمخانی تا لاریجانی و قالیباف و جعفری؛ ولی برای چالشهای فردا چه کسانی را داریم؟»

مجید تفرشی در پاسخ به حسام الدین آشنا نوشت: «البته بیشتر نیاز به نسل جوان و مردان فردا، در شرایط شایسته سالاری، فرصت برابر و نگاه راهبردی داخلی، منطقهای و جهانی که اکنون به سختی وجود دارد. تا زمانی که دولت، حکومت و نظام به عنوان آتشنشان و متصدی حل و فصل معضلات آنی عمل میکند، امید به حل «چالشهای فردا»، رویاپردازی است.»

*******************************************************************************************************
همسایگان ارادهٔ ملت ایران برای دفاع از تمامیت ارضی خود و جزایر ایرانی خلیج فارس را آزمایش نکنند
محمد باقر قالیباف با اشاره به ادعای شورای همکاری خلیجفارس در خصوص جزایر ایرانی نوشت: «ادعاهای بیپایه و اساسی که مجدداً در بیانیهی اخیر شورای همکاری خلیجفارس در خصوص جزایر ایرانی تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی مطرح شده است را به شدت و با قاطعیت محکوم میکنیم. توصیهٔ ما به همسایگان این است که ارادهٔ ملت ایران برای دفاع از تمامیت ارضی خود و جزایر ایرانی خلیج فارس که پارهٔ تن ایران هستند را آزمایش نکنند.
این ادعاهای بیاساس و مضحک که عموماً با تحریک کشورهای دیگر بیان میشود، با اصل احترام به تمامیت ارضی کشورها و حسن همجواری در تعارض است. ما همواره به دنبال ایجاد ثبات و گسترش صلح و احترام به اصول حسن همجواری هستیم و از همسایگان نیز همین انتظار میرود. از دولت محترم انتظار داریم در لایحهٔ بودجهٔ سال آینده توجه ویژهای به تأمین اعتبار و فراهمسازی مقدمات اجرای مادهٔ ۶۱ قانون برنامهٔ هفتم پیشرفت کشور برای توسعهٔ جزایر ایرانی تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی داشته باشد.»

*******************************************************************************************************
جنگ ارادهها بین ایران و آمریکا و سناریوهای پیشرو در ادبیات راهبردی
عبدالرضا داوری در یک رشته توییت به بحث «جنگ ارادهها بین ایران و آمریکا و سناریوهای پیشرو در ادبیات راهبردی» اشاره کرد و نوشت: «جنگ ارادهها بین ایران و آمریکا و سناریوهای پیشرو در ادبیات راهبردی، منظور از «جنگ ارادهها»، نوعی نزاع عمیق و طولانیمدت است که در آن، پیروز نهایی نه کشوری است که ابزار بیشتری در اختیار دارد، بلکه طرفی است که توانایی بیشتری برای پایدار ماندن بر مسیر و هدف خود دارد. در این منطق، قدرت در حجم تسلیحات خلاصه نمیشود، بلکه قدرت در توان «جذب فشار»، «مدیریت زمان»، و «جلوگیری از تغییر مسیر راهبردی تحت فشار خارجی» تعریف میشود و هر کشوری که در برابر فرسایش، مقاومتر باشد، دست بالا را خواهد داشت، حتی اگر از لحاظ مادی در سطح پایینتری باشد. رابطه ایران و آمریکا در چارچوب «جنگ ارادهها» قابل فهم است. دو طرف بجای درگیری در جنگ مستقیم، در یک درگیری ترکیبی و چندلایه با ابعاد اقتصادی، اطلاعاتی، سایبری، نظامی، رسانهای و منطقهای هستند و در تلاشند هزینههای طرف مقابل را چنان افزایش دهند که ناچار به تغییر رفتار شود. در این صحنه، آمریکا میکوشد هزینه استقلال راهبردی ایران را آنقدر بالا ببرد که تهران محاسبات خود را تغییر دهد؛ ایران نیز میکوشد هزینه آمریکا را به حدی افزایش دهد که واشنگتن ناچار به تعدیل اهداف منطقهای و هستهای خود شود. این رفتوبرگشت مداوم فشار، وجه تمایز جنگ ارادههاست. در این «جنگ ارادهها»، هیچیک از طرفین حاضر نیست شکست راهبردی را بپذیرد. ایران عقبنشینی از استقلال ژئوپلیتیکی خود را غیرقابل تصور دانسته و آمریکا نیز عقبنشینی از سیاست مهار ایران را شکست معماری امنیتی خود به حساب میآورد. بنابراین، این یک رقابت بقا است، نه یک جنگ تاکتیکی. در تقابل ایران و امریکا، ابزارهای دو طرف نامتقارناند: تحریمها، قدرتهای نیابتی، عملیات سایبری، بازدارندگی موشکی، فشار حقوقی، نبرد روایتها و رقابت اطلاعاتی. این ابزارها نه جنگ مستقیم تولید میکنند نه صلح پایدار، بلکه در وضعیت «میانهمرز»، بستر شکلگیری جنگ ارادهها میشوند.
در «جنگ ارادهها»، عامل زمان یک ابزار قدرت است. آمریکا با فرسایش اقتصادی بلندمدت، میخواهد جامعه و حاکمیت ایران را به تغییر رفتار سوق دهد، در مقابل، ایران بر این فرض استوار است که شرایط داخلی و خارجی آمریکا، نهایتاً استمرار این سیاستها را برای واشنگتن غیرممکن خواهد کرد. مهمترین ویژگی «جنگ ارادهها»، نسبی و مرحلهای بودنِ پیروزی است. هر عقبگرد، تعدیل رفتار، و تغییر در محاسبات طرف مقابل، حتی اگر کوچک باشد، در منطق جنگ ارادهها نوعی «برد تاکتیکی در مسیر یک پیروزی راهبردی» است. بنابراین، هیچ پیروزی یا شکست مطلق در «جنگ ارادهها» وجود ندارد. با توجه به این چارچوب نظری، آینده جنگ ارادهها بین ایران و آمریکا را نه در قالب یک مسیر واحد، بلکه باید در قالب چند سناریوی متفاوت بررسی کرد که نهتنها از سطح اقدامات دو طرف، بلکه از تحولات منطقهای، فشارهای بینالمللی و حتی تغییرات داخلی ایران و آمریکا تأثیر میپذیرند.
سناریوی اول: کاهش تنش و مدیریت محدود نزاع در این سناریو، تهران و واشنگتن به سمت توافق محدود حرکت میکنند. این سناریو شامل بازگشتهای کنترلشده به میز مذاکره، توافقهای کمدامنه، و کاهش بخشی از تحریمهاست. این مسیر صلح پایدار نمیسازد اما از تلاطمهای پیدرپی جلوگیری میکند. احتمال سناریوی اول زمانی بالا میرود که هزینههای ادامه نزاع برای هر دو طرف به زیان فزاینده تبدیل شود. در چنین فضایی، هر طرف تلاش میکند شکست نخورد اما همزمان راهی برای جلوگیری از تشدید بحران بیابد. این وضعیت شبیه مدلهای «مدیریت اختلاف» در رقابتهای بزرگمقیاس است.
سناریوی دوم: تداوم وضعیت موجود؛ رقابت فرسایشی محتملترین سناریو، استمرار وضع کنونی است: تحریمهای پایدار، تقویت شبکههای بازدارندگی ایران، و ادامه برخوردهای محدود؛ در این سناریو، آمریکا و ایران بهدنبال انفجار بزرگ نیستند، اما هیچکدام نیز حاضر به عقبنشینی راهبردی نیستند.سناریوی دوم، همان مدل «جنگ سرد نامتقارن» است؛ جایی که تقابل پایان ندارد، اما به نقطه جنگ فراگیر نیز نمیرسد. هر طرف میکوشد با فرسایش طرف مقابل، هزینهها را از سطح قابلتحمل او عبور دهد. این سناریو، سناریوی طولانیمدتِ ایران و آمریکا است، مگر حادثهای خارج از کنترل رخ دهد.
سناریوی سوم: درگیری محدود اما شدید در سناریوی سوم، یک حادثه تعیینکننده، مثل حمله اسرائیل به یک مرکز حساس، یا پاسخ سخت ایران در یک عملیات نیابتی، میتواند به یک درگیری کوتاه اما بسیار شدید از طریق تبادل ضربات موشکی، خرابکاریهای پیچیده یا حملات نقطهای چندروزه منجر شود. در سناریوی سوم، هرچند نزاع کوتاهمدت است، اما این توانایی دارد که ساختار بازدارندگی موجود را دگرگون کند و خطوط قرمز جدیدی را برای طرفین ترسیم نماید. این درگیری، پایان جنگ ارادهها نیست، اما میتواند قواعد آن را از نو تعریف کند.
سناریوی چهارم: جنگ گسترده و رویارویی فراگیر هرچند احتمال سناریوی جنگ تمامعیار و فراگیر میان ایران و آمریکا، که در آن مسیرهای انرژی و امنیت منطقه وارد وضعیتی بیسابقه میشوند، پایین است، اما دور از ذهن نیست، زیرا همیشه «خطر پنهان» در پشت منازعات بلندمدت باقی میماند.
سناریوی پنجم: بازآرایی منطقهای و تغییر قواعد بازی در این سناریو، بازیگران منطقهای و بینالمللی—از چین تا عربستان، به دنبال بازتعریف نزاع ایران و آمریکا برمبنای «رقابت قابل مدیریت» میروند. این سناریو محصول مذاکرات مستقیم تهران–واشنگتن نیست؛ محصول تغییر محیط بازی است.
جمعبندی جنگ ارادهها میان ایران و آمریکا نه یک جنگ نظامی است و نه یک نزاع سیاسی ساده؛ بلکه رقابتی است بر سر توانایی تحمل فشار و مقاومت در برابر تغییر مسیر، تا پیروز آن کسی نباشد که ابزار بیشتری دارد، بلکه کسی است که با مدیریت زمان بهتر، هزینههای فشار را بهتر دفع میکند.
جنگ ارادهها، با وجود شدت و فرسایش آن، پایانپذیر است. اما پایانش نه در یک انفجار بزرگ، بلکه در نقطهای است که یکی از دو اراده حاضر به تغییر هدف شود. این لحظه، لحظه تعیینکننده تاریخ منازعه ایران و آمریکاست؛ لحظهای که نه با قدرت نظامی بلکه با پایداری و تحمل تعریف خواهد شد.»

*******************************************************************************************************
کاظم غریب آبادی هم در شبکه اجتماعی ایکس از ملاقات با سفیر برزیل خبر داد و نوشت: «امروز با سفیر برزیل ملاقات کردم. در این ملاقات درخصوص طیف گستردهای از موضوعات، از جمله زمینههای همکاری میان ایران و برزیل در مسائل دوجانبه و بینالمللی بحث و تبادل نظر شد. روابط ایران و برزیل ظرفیت گسترش قابل توجهی دارد که با پیگیری مسئولین ذیربط در دو کشور محقق خواهد شد.»

*******************************************************************************************************
source