شایانیوز– سوسن تسلیمی، زاده ۷ فوریه ۱۹۵۰ در رشت، در خانوادهای با ریشههای عمیق هنری رشد کرد؛ پدرش خسرو تسلیمی از تهیه کنندگان شناخته شده سینما و تئاتر و مادرش منیر آخوندنیا بازیگری فعال بود، و برادرش سیروس تسلیمی نیز در عرصه بازیگری و تولید فعالیت دارد. او پس از تحصیل در رشته تئاتر دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران (فارغالتحصیل ۱۳۵۲) وارد گروه تئاتر حرفهای آربی آوانسیان شد و از همان آغاز، به خاطر جدیت و تواناییاش در ایفای نقشهای پیچیده، به عنوان یکی از هنرمندان برجسته تئاتر شناخته شد.
همکاری طلایی با بهرام بیضایی؛ از «چریکه تارا» تا «باشو غریبه کوچک»
اولین نقش مهمش در سینما را در فیلم تحسین شده چریکه تارا (1979) به کارگردانی بهرام بیضایی ایفا کرد، فیلمی که در جشنواره کن بخش Un Certain Regard نمایش داده شد و به عنوان نقطه عطفی در سینمای پس از انقلاب ایران شناخته میشود. پس از آن، در «مرگ یزدگرد» (۱۹۸۲)، «سربداران» (مجموعه تلویزیونی ۱۹۸۴) و به ویژه در «باشو، غریبه کوچک» (۱۹۸۶؛ اکران ۱۹۸۹)، سوسن تسلیمی نقشهایی را ایفا کرد که از نظر ارزش هنری در سینمای ایران نایاب بودند. نقش «نایی» در «باشو غریبه کوچک» تا امروز به عنوان یکی از عمیقترین و انسانیترین نقشهای زن در تاریخ سینمای ایران شناخته میشود. در «سربداران»، او با نقش «فاطمه»، زنی مبارز و پیشرو در میدان جنگ، تصویر جدیدی از توانمندی زنان در بزنگاههای تاریخی ارائه داد که در آن زمان هم جنجالبرانگیز بود.
مهاجرت و ادامه مسیر هنری در سوئد؛ از نظافت سالن تا اجرای «مِدِئا»
در سال ۱۳۶۶ با دخترش توکا که از ازدواج با داریوش فرهنگ داشت، به سوئد مهاجرت کرد؛ دورهای سخت از لحاظ اقتصادی و فرهنگی که به او ارادهای تازه بخشید . نخستین سالهای زندگی در سوئد هرچند با کارهایی مانند فروش بلیت، نظافت سالن تئاتر و تهیه قهوه آغاز شد، اما قطار حرفهاش خیلی زود روی ریل اصلی افتاد. نقطه اوج این مسیر، اجرای نمایش «مِدئا» در ۱۹۹۱ بود که نمایشنامهاش را خودش نوشت، کارگردانی کرد و خودش هم نقش اصلی را بازی کرد؛ نمایشی اقتباسی از یونان باستان که بدون تسلط کامل به زبان، حدود ۹ ماه روی آن کار کرد و اعجاب تئاتر سوئد را برانگیخت.
در اواخر دهه ۹۰ میلادی، تسلیمی به هیئت مدیره مؤسسه فیلم سوئد پیوست و در سالهای بعد به عنوان مدرس بازیگری در سوئد شناخته شد. او کلاسهایی برگزار میکند که نه مثل یک مدرس فنآموز، بلکه همچون یک رهبر معنوی، تجربیات محوری در عرصه هنر و فرهنگ را منتقل میکند. او معتقد به ضرورت ارتباط معنوی بازیگر با نقش است، نه صرفاً تکنیک.
نگاه فلسفی به بازیگری؛ تئاتر به مثابه ارتقاء فرهنگ
سوسن تسلیمی بارها تأکید کرده که هیچگاه به دنبال ستاره شدن نبوده و نیست، بلکه به دنبال به جا گذاشتن اثری معنوی و پایدار بوده است:
«برای من ابتدا تئاتر و سپس فیلم یک کار معنوی و درونی است. کاری که ما میکنیم، فقط برای الان نیست بلکه برای آیندگان هم هست.»
او معتقد است که بسیاری از زنها در سینمای ایران به «تیپ» تبدیل شدهاند: خواهر، مادر یا همسر کسی؛ آنها هیچگاه تبدیل به شخصیتهای محوری واقعی نشدند. او این را نقدی جدی به ساختههای مرسوم در سینمای پس از انقلاب میداند.
میراث او فراتر از مرزهاست. مسیر سوسن تسلیمی نمادی از انتخابی پایدار، شخصی و فرهنگی است؛ او تصویری فراتر از ملیّت ساخت؛ تصویری انسانی و الهامبخش برای نسلهای بعد.
متد بازیگری: میان سنت و مدرنیته، آگاهی و شهود
سوسن تسلیمی، برخلاف بسیاری از هم نسلان خود که اغلب یا به روشهای کلاسیک غربی (نظیر متد اکتینگ) گرایش داشتند یا به بازیهای تئاتری پر اغراق وفادار بودند، راهی متفاوت و شخصی در بازیگری در پیش گرفت. او همواره تأکید میکرد که بازیگری برایش نه تقلید صرف از احساسات یا فیزیک یک شخصیت، بلکه نوعی «درک درونی از وضعیت انسانی» است؛ به نوعی تجربه زیسته، و نه صرفاً بازسازی ظاهری.
در کارنامه هنریاش چه در ایران و چه در سوئد، ردپای یک نگاه ترکیبی به متد بازیگری دیده میشود: او علاوه بر شخصیت به عناصر شهودی، بداههپردازی خلاقانه و حتی تجربههای بومی و سنتی نیز ارج مینهد. تسلیمی در مصاحبهای میگوید:
«اگر قرار باشد صرفاً نقش را تحلیل کنیم، بازیگر به ماشینِ اجرا تبدیل میشود. اما اگر بخشی از زندگیاش را با آن نقش درآمیزد، بازیگری به مشارکت در زندگی تبدیل میشود، نه بازنمایی آن.»
او به خصوص بر بدن و صدا به عنوان دو ابزار آگاهانه در بازیگری تأکید میکرد. تمرینات بدنی، کار روی بیان و درک ریتمیک دیالوگها برای او اهمیتی کلیدی دارد. این نگاه ریشه در آموزشهای تئاتریاش در ایران و تجربیاتش در اروپا دارد؛ جایی که با سنتهای تئاتر فیزیکی، تئاتر معاصر اسکاندیناوی و تاثیرات برتولت برشت و گروتفسکی آشنا شد و آنها را با زمینه فرهنگی ایرانی آمیخت.
در تدریس بازیگری، تسلیمی اغلب رویکردی غیرآمرانه و جستجوگر دارد. جای نسخهپیچی یا تحمیل تکنیک، او هنرجو را درگیر فرآیند خودشناسی، مواجهه با ترسهای درونی و ساختن زبان شخصی میکند. برخی از شاگردان او روایت کردهاند که در جلسات آموزشی، تسلیمی آنها را به مکانهای عمومی یا فضاهای شهری میبرد تا شخصیتها را نه در کلاس بلکه در دل زندگی واقعی کشف کنند.
سوسن تسلیمی را میتوان از معدود بازیگرانی دانست که بازیگری را نه فقط یک حرفه، که یک فرآیند پیوسته شناخت و آفرینش میبیند. متد او ترکیبی است از عقل و احساس، تحلیل و تخیل، سنت و نوآوری؛ به همین دلیل است که در مخاطب حسی زنده و بیزمان ایجاد میکند.
source