آینده خلیج فارس در یک دوراهی تاریخی قرار دارد: بین ادامه وابستگی به سوختهای فسیلی و تبدیل شدن به یک رهبر جهانی در انرژیهای پاک. این منطقه که قلب انرژی جهان محسوب میشود، با چالشهای اقلیمی جدی روبهرو است. با وجود تعهدات بلندپروازانه برای رسیدن به انتشار صفر خالص، سرعت عمل برای دستیابی به این اهداف کلیدی است.
به گزارش تجارت نیوز، سال ۲۰۶۰ شاید دور به نظر برسد، اما حقیقت این است که تصمیمات حیاتی برای رسیدن به آیندهای پایدار باید همین امروز گرفته شود. کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس (GCC) در قلب یک دو راهی تاریخی قرار دارند: از یک سو وابستگی عمیق به نفت و گاز که موتور اقتصاد این کشورهاست و از سوی دیگر، فشار جهانی برای کاهش انتشار کربن و حرکت به سمت انرژیهای پاک. این کشورها با وجود داشتن اهداف جاهطلبانه برای رسیدن به انتشار خالص صفر، همچنان در اجرای عملی آنها با چالش روبهرو هستند. پرسش اصلی اینجاست: خلیج فارس چه آیندهای را انتخاب خواهد کرد؟
پارادوکس خلیج فارس: بین جاهطلبی و واقعیت
خلیج فارس همزمان قدرت بزرگ انرژی جهان و یکی از آسیبپذیرترین مناطق در برابر تغییرات اقلیمی است. کشورهای عضو شورای همکاری – از جمله امارات، عربستان، کویت، عمان، قطر و بحرین – طرحهای بلندمدت برای انرژی پاک و کربنزدایی اعلام کردهاند. با این حال، وابستگی به سوختهای فسیلی همچنان ادامه دارد و میزان انتشار گازهای گلخانهای کاهش چشمگیری نداشته است.
- دمای تابستان در بخشهایی از این کشورها بارها به رکورد ۵۴ درجه سانتیگراد رسیده است.
- شش کشور شورای همکاری در میان ده کشور برتر جهان از نظر انتشار کربن سرانه قرار دارند.
- با وجود این، سهم کل منطقه از انتشار جهانی گازهای گلخانهای تنها ۴ درصد است؛ عددی که هم نشاندهنده مسئولیت و هم ظرفیت رهبری در مسیر گذار انرژی است.
سه سناریو برای آینده خلیج فارس
- گذار آهسته (۱۵ تا ۳۰٪ دستاورد)
حرکت کند و پراکنده، وابستگی به نفت و گاز را ادامهدار کرده و باعث شکست در رسیدن به اهداف اقلیمی میشود. این مسیر به معنای از دست رفتن فرصتهای صادراتی و افزایش فشارهای اقلیمی خواهد بود. - گذار متوسط (۵۰ تا ۶۰٪ دستاورد)
پیشرفتی نسبی با گسترش انرژیهای تجدیدپذیر و کاهش تدریجی انتشار. کشورها رقابتی باقی میمانند اما بیشتر به دنبالهروی از روندهای جهانی بسنده میکنند. - گذار تحولآفرین (۸۵٪ یا بیشتر دستاورد)
بلندپروازانهترین مسیر که در آن انتشار خالص صفر به محور توسعه ملی تبدیل میشود. سرمایهگذاری سنگین در هیدروژن سبز، انرژی خورشیدی، اقتصاد چرخشی و جذب کربن، خلیج فارس را به رهبر جهانی فناوری انرژی پاک بدل میکند.
اهمیت عدالت اجتماعی در گذار
گذار انرژی تنها به فناوری وابسته نیست؛ انسانها در مرکز این تحول قرار دارند. ارتقای مهارت نیروی کار، آموزشهای فنی و ایجاد فرصتهای شغلی در بخشهای نو مانند انرژی پاک و خدمات محیطزیستی ضروری است. در غیر این صورت، حتی بلندپروازانهترین سناریوها نیز با خطر شکست مواجه میشوند.
وضعیت فعلی پروژههای انرژی پاک
تا ژوئن ۲۰۲۵، کشورهای عضو شورای همکاری بیش از ۹۰ پروژه انرژی تجدیدپذیر راهاندازی کردهاند:
- ۱۶.۵ گیگاوات نصبشده
- ۱۳.۵ گیگاوات در حال ساخت
با این حال، این ارقام تنها ۱۸٪ از هدف ۱۶۰ گیگاواتی سال ۲۰۳۰ را پوشش میدهد. دستیابی به این هدف میتواند از انتشار سالانه حدود ۱۲۰ میلیون تُن CO₂ جلوگیری کند، یعنی تقریباً ۸٪ از انتشار پیشبینیشده سال ۲۰۲۴ در منطقه.
همکاری منطقهای و بینالمللی؛ کلید موفقیت
یک گذار موفق تنها از طریق یکپارچگی منطقهای امکانپذیر است:
- ایجاد شورای اجرای طرح صفر خالص برای هماهنگی و نظارت.
- راهاندازی بازار کربن منطقهای.
- سرمایهگذاری مشترک در تحقیق و توسعه.
در سطح جهانی، همکاری با صندوقهای اقلیمی، تأمینکنندگان فناوری و نهادهای سیاستگذاری میتواند سرمایه و دانش لازم را برای تسریع در مسیر صفر خالص فراهم کند. حضور قدرتمند در نشستهای بینالمللی مانند COP میتواند به شکلگیری قواعد جهانی به نفع منطقه کمک کند.
به نقل از lse، خلیج فارس در آستانه یک انتخاب تاریخی قرار دارد. یا میتواند با تأخیر در اقدام، جایگاه اقتصادی و زیستمحیطی خود را تضعیف کند، یا با حرکت جسورانه به سوی انرژی پاک، به رهبر جهانی گذار انرژی تبدیل شود. تصمیمات امروز، نهتنها آینده اقتصادی منطقه را تعیین میکند، بلکه کیفیت زندگی نسلهای آینده را هم رقم خواهد زد.
تاریخ به وعدهها نگاه نمیکند؛ آنچه در یادها میماند، عملکرد واقعی و میراثی است که برای آیندگان به جا گذاشته میشود. پرسش اصلی همچنان پابرجاست: کدام سناریو، میراث خلیج فارس را تعریف خواهد کرد؟
source