اقتصاد ۲۴- ترجمه نوژن اعتضادالسلطنه- دکتر “گیل داینز” بنیانگذار و مدیرعامل سازمان “فرهنگ از نو ساخته شده” (Culture Reframed) و هم چنین استاد بازنشسته جامعه شناسی و مطالعات زنان در کالج ویلاک در بوستون است. او با بیش از سه دهه تحقیق در مورد صنعت پورنوگرافی، به عنوان مرجعی در مورد چگونگی شکل گیری فرهنگ، تمایلات جنسی و هنجارهای اجتماعی توسط پورن شناخته میشود. او به سازمانهای دولتی در ایالات متحده و خارج از آن کشور از جمله در بریتانیا، نروژ، ایسلند و کانادا مشاوره ارائه داده و در سال ۲۰۱۶ Culture Reframed را راه اندازی کرد که آموزشهایی را با هدف ایجاد تاب آوری در برابر آسیبهای صنعت پورنوگرافی توسعه میدهد.
“داینز” در ویرایش کتاب درسی پرفروش “جنسیت، نژاد و طبقه در رسانه” مشارکت داشته و کتاب “سرزمین پورن: چگونه پورن سکسوالیته ما را ربوده است»”؟ (۲۰۱۰ میلادی) را نوشته که به پنج زبان ترجمه شده و به صورت مستند مورد اقتباس قرار گرفته است. آثار او در رسانههای بزرگی مانند ABC، CNN، BBC، MSNBC، نیویورک تایمز، تایم، گاردین و مجله وُگ منتشر شده و مورد بحث و بررسی قرار گرفتهاند. او که حضور منظمی در شبکههای رادیویی و تلویزیونی دارد، در فیلمهای مستندی از جمله “بهای لذت” و “قدرت مقاومت” نیز حضور داشته است.
داینز در تحقیقات و فعالیتهای عمومی خود استدلال میکند که شواهد دهههای متمادی ارتباط قوی بین مصرف پورنوگرافی و خشونت علیه زنان را نشان میدهند. او معتقد است که پورنوگرافی جریان اصلی، نگرشهای جنسی مضر را پرورش میدهد، همدلی را کاهش داده و زنستیزی، نژادپرستی و خشونت جنسی را عادیسازی میکند. او با تمایز قائل شدن بین نقد فمینیستی رادیکال و مبتنی بر آسیب از اخلاقگرایی محافظهکارانه، بر تاثیرات اجتماعی قابل اندازهگیری به جای پرسشهای مربوط به اخلاق خصوصی تمرکز میکند.
به گفته “داینز”، پورنوگرافی نحوه درک مردان و زنان از رابطه جنسی، روابط و رضایت را تحریف میکند. او خواستار آموزش جامع و “انعطافپذیر در برابر پورنوگرافی” برای جوانان و مسئولیت اجتماعی گستردهتر در پرداختن به نفوذ بیش از حد این صنعت است.
در ادامه به نظرات دکتر “داینز” درباره صنعت فیلمهای پورن و تبعات آن خواهیم پرداخت:
ارتباط بین پورنوگرافی و خشونت علیه زنان
ما بیش از ۴۰ سال تحقیقات تجربی از رشتههای مختلف داریم که نشان میدهد پسران و مردانی که محتوای پورن مصرف میکنند، بیشتر احتمال دارد که درگیر رفتارهای پرخاشگرانه جنسی شوند، بیشتر احتمال دارد که افسانههای مرتبط با تجاوز را بپذیرند و بیشتر احتمال دارد که نگرشهای جنسی مضر نسبت به زنان در ذهن شان داشته باشند و ممکن است اضطراب، افسردگی و همدلی کم تری را نسبت به قربانیان خشونت جنسی تجربه کنند. این اتفاق رخ میدهد، زیرا آنان بارها در معرض تصاویر خشونت جنسی و شیءانگاری قرار میگیرند. امروزه بخش عمده محتوای پورن رایج در اینترنت خشن، بیرحمانه، وحشیانه و غیرانسانی نسبت به زنان است.
همان طور که مردان و پسران آن محتوا را تماشا میکنند و با آن تحریک میشوند، ایدئولوژیهای نهفته در آن تصاویر را درونی میکنند. نکته کلیدی در مورد پورنوگرافی آن است که زنان را همواره راضی به انجام این کار نشان میدهد فارغ از آن که عمل تا چه اندازه تحقیرآمیز یا خشونتآمیز باشد و این تصور را ایجاد میکند که زنان از بدرفتاری لذت میبرند، که اغلب به دور از حقیقت است، زیرا ممکن است آن زنان را مجبور به آن کار شده باشند یا برای بازی در آن سکانسها پول گرفته باشند. این امر این ایده مضر را تقویت میکند که غیرانسانی کردن و سوءاستفاده از زنان امری قابل قبول است. ما تحقیقات قابل توجهی از حوزههایی مانند روانشناسی، جامعهشناسی و مطالعات رسانهای داریم که این یافتهها را تایید میکنند.
ارتباط پورنوگرافی و پرخاشگری جنسی
در مورد تحقیقاتی که پورنوگرافی را به پرخاشگری جنسی مرتبط میسازد، وبسایت ما منبع خوبی است. یکی از بخشهای آن به طور خاص با عنوان “درک مضرات پورنوگرافی” فهرستی از مطالعات را ارائه میدهد. علاوه بر این، کتابخانه دانشگاهی ما شامل بیش از ۵۰۰ مقاله داوری شده توسط همتایان در این زمینه است. پژوهشگرانی، چون “پل رایت”، “چینگ سان” و “جنیفر جانسون” کارهای مهمی در این باره انجام دادهاند. قدرت تحقیقات علوم اجتماعی در مطالعات جداگانه نیست، بلکه در الگوی منسجمی است که هنگام بررسی حجم زیادی از کارها پدیدار میشود. این تحقیقات همبستگی روشنی بین مصرف پورنوگرافی و خشونت علیه زنان را نشان میدهند.
کالایی و پولی شدن تمایلات جنسی
صنایع چند میلیارد دلاری رسانه و پورنوگرافی، نگرشها و رفتارهای جنسی جوانان در سراسر جهان را شکل میدهند که باعث سلب استقلال آنان در این زمینه میشود. این صنایع، تمایلات جنسی را کالایی و پولی میکنند، کنترل را از افراد میگیرند و آنان را به یک محصول تبدیل میکنند.
جوانان شایسته فرصتی هستند که تمایلات جنسیای را که برایشان معنادار است، توسعه دهند، نه تمایلاتی که توسط منافع پورنوگرافیستهای سودجو به آنان دیکته میشود. علاوه بر این، نقض حقوق بشر قابل توجهی علیه زنان در پورنوگرافی وجود دارد. رفتاری که بسیاری از زنان در روند تولید پورنوگرافی خشن متحمل میشوند را میتوان به شکنجه تشبیه کرد که مصداق نقض کنوانسیونهای بینالمللی حقوق بشر است. اگر همین اعمال با هر گروه دیگری انجام میشد، احتمالا به عنوان شکنجه برسمیت شناخته میشدند. این واقعیت نشان میدهد که بخش عمدهای از پورنوگرافی جریان اصلی تا چه حد افراطی شده است.
پیامدهای اجتماعی و بهداشتی مصرف پورنوگرافی
اساسا پورنوگرافی در حال تغییر نحوه تفکر ما در مورد زنان، مردان، رابطه جنسی، روابط، ارتباط و رضایت و همه این مسائل است. آن چه شما در جامعه میبینید آن است که وقتی پورنوگرافی به “تصویر زمینه” زندگی تان تبدیل میشود، همان طور که امروزه برای جوانان این اتفاق در حال رخ دادن است، به شکل اصلی آموزش جنسی تبدیل میشود. این امر هنجارها و ارزشهای فرهنگ را تغییر داده و در سطح بینالمللی رخ میدهد. این یک مشکل محلی نیست.
هر کودکی که دستگاهی متصل به اینترنت دارد، با بمباران مداوم تصاویر حاوی زنستیزی و نژادپرستی تغذیه میشود. نژادپرستی باورنکردنی در پورنوگرافی وجود دارد و این ایده که مردان و پسران صرفنظر از آن چه زنان میخواهند حق مالکیت بر بدن آنان را دارند. هم چنین، این تصور وجود دارد که بدن زنان برای کالایی شدن و استفاده از آن به هر شکلی که مردان میخواهند، وجود دارد. این امر زنان و دختران را قربانی خشونت مردان میکند. در همین حال، ما در تلاش هستیم تا جهانی مملو از برابری بین زن و مرد بسازیم.
پورنوگرافی این امکان را از بین میبرد نه تنها از نظر جنسی، بلکه در حوزه اشتغال، نظام حقوقی و موارد دیگر. پورنوگرافی این پیام را ارسال میکند که زنان فقط برای عمل جنسی وجود دارند، و اغلب به فجیعترین و بیرحمانهترین روشهای ممکن. بنابراین، پورنوگرافی حقوق زنان را در سطوح مختلف و در نهادهای مختلف تضعیف میکند.
چارچوب رضایت در تصاویر پورنوگرافی و در صنعت فیلمهای پورن
بیایید با تصاویر آغاز کنیم، زیرا این صنعت قدری متفاوت است. در تصاویر، یک زن به همه چیز رضایت میدهد. واژه که به ندرت در پورنوگرافی میشنوید واژه “نه” است. این واژه در فیلمهای پورن نادر است. اگر به وبسایتهای تولید و انتشار محتوای پورنوگرافی بروید، جایی که اکثر مردان و پسران از طریق مراجعه به آن پورنوگرافی را مصرف میکنند، واژه “نه” را در محتوای ارائه شده نخواهید شنید. اکنون در محتوای برخی از سایتهای پورنوگرافی تجاوز جنسی وجود دارند که زن در آن “نه” میگوید، اما آن سایتها در انتهای طیف هستند. من پورنوگرافی جریان اصلی را مورد مطالعه قرار دادهام. از نظر رضایت، ما اغلب این پرسش را مطرح میکنیم که آیا یک زن واقعا رضایت میدهد یا خیر؟ اینجاست که صنعت پورن وارد میشود. در حالی که آن زنان ممکن است فرم رضایت را امضا کنند، ما نمیدانیم که تحت چه شرایطی امضا صورت گرفته است.
هم چنین، پورنوگرافی جایی است که نژادپرستی، تبعیض جنسی، سرمایهداری و استثمار با یکدیگر تلاقی میکنند. هرچه یک زن فقیرتر باشد، احتمال آن که زنی رنگینپوست با منابع کمتر باشد، بیشتر است و احتمال بیشتری وجود دارد که در نهایت به صنعت پورن روی بیاورد. زنانی که برای بازی در فیلمهای پورن صف کشیدهاند فارغالتحصیلان معروفترین دانشگاههای خصوصی آمریکا نیستند. آنان زنانی هستند که انتخابهای اندکی داشتهاند. وقتی گزینههای محدودی در زندگی دارید، بهویژه به دلیل مشکلات اقتصادی، استدلال این که رضایت کاملا آگاهانه یا داوطلبانه است چالشبرانگیز به نظر میرسد.
بیشتر بخوانید: پژوهشی که تناقضهای فمینیسم اینستاگرامی را آشکار میکند
راههایی که برای خروج از صنعت پورنوگرافی وجود دارد
پورنوگرافی برای زنان همراه با پیامدهای بغرنج است؛ نخست آن که ما میدانیم که زنان در پورنوگرافی همان سطوح اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) را همانند زنان روسپی تجربه میکنند. بسیاری از آنان نیز تحت کنترل دلالان جنسی هستند. عوارض روانی، عاطفی و جسمی شدید است و همین امر ترک صنعت پورنوگرافی را برای آنان دشوار میسازد.
هم چنین، باید بپرسیم آنان پس از خروج از آن صنعت به کجا خواهند رفت؟ به طور خاص در مورد صنعت پورنوگرافی، جایی که تصویر شما همه جا منتشر شده است، زنانی که در آن صنعت بودهاند، حتی اگر از آن خارج شوند، در ترس مداومی زندگی میکنند که کارفرمایان، فرزندان و شرکای شان محتوای آنان را در فضای مجازی پیدا کنند. این مسئله باعث میشود خروج از آن صنعت برای زنان دشوارتر شود. وقتی بخشی از آن صنعت باشید، هرگز واقعا از پورنوگرافی فرار نمیکنید. حتی اگر آن صنعت را ترک کنید، هرگز به طور کامل از آن خارج نمیشوید، زیرا تصویر شما به صورت آنلاین در فضای مجازی باقی میمانند. در نتیجه، بهبودی زنان خارج شده از آن صنعت از نظر احساسی و جسمی میتواند سالها به طول انجامد.
بسیاری از زنان به دلیل ماهیت خشن آن اعمال، آسیبهای جسمی شدیدی را متحمل میشوند از جمله بیماریهای مقاربتی و آسیبهای وارده بر مقعد، واژن و دهان. نکته جالب آن است که در مورد روسپی گری و قاچاق انسان، گروههای زیادی به رهبری بازماندگان آن عرصهها وجود دارند که به زنان کمک میکنند تا از آن وادی خارج شوند. این حمایت برای زنان در صنعت پورنوگرافی به آن اندازه رایج نیست و دلیل آن این است که زنانی که در صنعت پورنوگرافی حضور داشتهاند احساس میکنند که در معرض دید هستند. آنان حتی پس از ترک آن صنعت نیز احساس آسیبپذیری میکنند، زیرا تصاویرشان باقی مانده است.
به یاد داشته باشید که یک ویدئو میتواند وایرال شود و در تمام سایتهای پورن پخش شود، بنابراین، شما هرگز نمیدانید چه کسی آن را دیده است. شما هرگز نمیدانید که آیا شخصی که با آن ملاقات میکنید آن محتوا را دیده است یا خیر. همین موضوع است که باعث ایجاد احساس آسیبپذیری مداوم در زنانی که در صنعت پورن حضور داشتهاند میشود.
چرا فمینیستهای رادیکال نقدهای تندتری نسبت به پورنوگرافی در مقایسه با فمینیستهای لیبرال مطرح کردهاند؟
تمایز اساسی در چارچوب ایدئولوژیک است. فمینیستهای رادیکال از اولین کسانی بودند که خشونت پورنوگرافی را هم از نظر آسیب وارده به زنان در آن صنعت و هم از نظر تاثیر آن بر زنان در جامعه برجسته ساختند. فمینیسم رادیکال از طریق تمرکز بر خشونت علیه زنان رشد کرد. فمینیستهای رادیکال با گذشت زمان تشخیص دادند که پورنوگرافی بخشی از آن خشونت است.
از سوی دیگر، فمینیسم لیبرال تمایل دارد نئولیبرالتر باشد و بر فردگرایی تاکید کند. این بحث اغلب حول این ایده میچرخد که “او آن گزینه را انتخاب کرده است” که مربوط به عاملیت جنسی است. اما آن چه ما در مورد آن زنان میدانیم این است که این یک عاملیت جنسی واقعی نیست.
زنان اغلب محتوای پورنوگرافی را تماشا میکنند تا ببینند برای مردانی که آن را مصرف میکنند چه باید بکنند. فمینیستهای رادیکال با پورنوگرافی مخالف هستند، زیرا هم تولید و هم مصرف آن را به عنوان شکل عمدهای از خشونت علیه زنان میبینند و میدانند که این امر به خشونت در دنیای واقعی نیز دامن میزند.
یک باور قوی و یکپارچه در فمینیسم رادیکال وجود دارد که پورنوگرافی چه در تولید و چه در مصرف آن مصداق خشونت علیه زنان است. ما با فمینیستهای لیبرال، فمینیستهای مارکسیست و فمینیستهای سوسیالیست بحثهای عمدهای داریم. ما معمولا بحثهای داخلی زیادی در مورد پورنوگرافی در فمینیسم رادیکال نداریم. با این وجود، در مورد موضوعات دیگر با یکدیگر اختلاف نظر داریم.
تفاوت نقد فمینیستهای رادیکال نسبت به پورنوگرافی با نقد گروههای سنت گرا، محافظه کار و مذهبی
اگرچه نتیجهگیری نقد فمینیستهای رادیکال نسبت به پورنوگرافی با نقد گروههای سنت گرا، محافظه کار و مذهبی ممکن است مشابه با یکدیگر به نظر برسند، اما کاملا متفاوت از هم هستند. اخلاقگرایان راستگرا اغلب نگران تاثیر پورنوگرافی بر خانواده هستند، به ویژه آن که چگونه بر مردان تاثیر میگذارد. آنان استدلال میکنند که پورنوگرافی ممکن است باعث شود مردان گمراه شوند یا به انسجام خانواده آسیب برسانند. از سوی دیگر، فمینیستهای رادیکال، همان طور که از شواهد مشاهده میکنیم، خانواده را به عنوان مکانی که زنان در آن با بیشترین خطر مواجه هستند مورد نقد قرار میدهند. ما فمینیستهای رادیکال نگران آسیب به زنان، کودکان و به طور کلی به جامعه هستیم، اما موضع ما مبتنی بر اخلاقگرایی نیست.
ما به این موضوع به عنوان یک مسئله مبتنی بر آسیب اشاره میکنیم، نه یک مسئله مبتنی بر اخلاق. این بدان معنا نیست که برخی از سازمانهای راستگرا برخی از استدلالهای ما را اتخاذ نمیکنند. آنان این کار را انجام میدهند، اما نیروی محرکه اصلی مخالفت ما با پورنوگرافی متفاوت از نیروی محرکه نقد آنان از پورنوگرافی است. آنان از منظر اخلاقی با آن مخالفت میکنند در حالی که ما به دلیل آسیب واقعی که پورنوگرافی به افراد و جامعه وارد میکند، با آن مخالف هستیم.
تاکتیکهای صنعت پورنوگرافی و مقایسه آن با تاکتیکهای صنعت دخانیات
صنعت پورنوگرافی از تاکتیکهایی مشابه صنعت دخانیات استفاده میکند، مانند به میدان آوردن شبهدانشگاهیان برای استدلال این که هیچ آسیبی وجود ندارد یا در قالب چارچوببندی تحقیقات به شیوههایی که مسائل را کماهمیت جلوه میدهد و یا در شکل لابیگری. صنعت پورنوگرافی یک بازوی لابیگری قدرتمند دقیقا همانند صنعت دخانیات دارد. آنان از آسیبی که محصول شان ایجاد میکند آگاه هستند، اما علاقهای به رهایی زنان از آسیب ندارند، زیرا آنان به دنبال کسب درآمد در این صنعت هستند. تمام صنایع غارتگر هر کاری که برای کسب درآمد لازم باشد انجام میدهند، صرفنظر از تاثیر اجتماعی باورنکردنیای که خواهد داشت.
نیاز به یک برنامه درسی آموزش جنسی با رویکرد انتقادی نسبت به پورنوگرافی
بیایید روی افراد جوانتر تمرکز کنیم. ایجاد علاقه به رابطه جنسی بخشی طبیعی از رشد است که اغلب از دوران بلوغ شروع میشود. با این وجود، از آنجا که ما آموزش جنسی خوبی نداریم، محتوا قدیمی است و با واقعیتی که کودکان امروز در آن زندگی میکنند، مطابقت ندارد. بنابراین، زمانی که بچهها به دستگاهها و حجم زیادی از پورنوگرافی رایگان دسترسی دارند، به کجا روی خواهند آورد؟ پورنوگرافی این شکاف را پر میکند، اما به طور ضعیف.
آن چه بدان نیاز داریم یک برنامه درسی آموزش جنسی با رویکرد انتقادی به پورنوگرافی است. اگر از وبسایت ما بازدید کنید، ما برنامهای برای معلمان مقطع دبیرستان (و برخی از معلمان مقطع راهنمایی) داریم که شامل پاورپوینتها و دستورالعملهای دقیقی در مورد نحوه آموزش آن است. بدیهی است که ما پورنوگرافی را نشان نمیدهیم، اما بر ساختن جوانان مقاوم در برابر پورنوگرافی تمرکز داریم. متاسفانه در بسیاری از موارد، آموزش جنسی در اولویت قرار نمیگیرد و بسیاری از معلمان آموزش جنسی حتی در این موضوع تخصص ندارند.
ممکن است تازه از یک ماه پیش از آموزش به آنان گفته شود:”شما در حال آموزش جنسی هستید”. ما اغلب از افرادی میشنویم که آماده نیستند و نمیدانند از کجا شروع کنند. نکته جالب اینجاست که نتایج مطالعات نشان میدهند دانشآموزان بلافاصله متوجه این کمبود تخصص در آموزگاران میشوند. نتایج تحقیقات نشان میدهند که دانشآموزان میدانند معلمان آموزش جنسی آنان نمیدانند چگونه آن موضوع را تدریس کنند، نمیخواهند این کار را انجام دهند و به مسائل مربوط به زندگی آنان نمیپردازند. در نتیجه، آموزش جنسی عملا به دست پورنوگرافیستها سپرده شده است.
انسانیت زدایی و غیرشخصیسازی ناشی از پورنوگرافی بخشی از مشکل است
به نظر میرسد که یک گسستگی وجود دارد. افراد به سراغ رایانههای خود میروند، محتوای پورن را مصرف میکنند و سپس به زندگی عادی خود باز میگردند، گویی که هیچ اتفاقی نیفتاده است، گویی که روزشان تکهتکه و از هم گسیخته میشود.
مطالعاتی در این مورد انجام شده است. نتیجه یک مطالعه جالب دو گروه از مردان را نشان داد: یک گروه یک فیلم معمولی مستند از شبکه نشنال جئوگرافیک را تماشا میکردند، در حالی که گروه دیگر محتوایی پورن را تماشا کرده بودند. پس از آن، از آنان خواسته شد تا با یک زن مصاحبهای شغلی داشته باشند. مردانی که محتوای پورن را تماشا کرده بودند، صندلیهای خود را مدام به زن نزدیکتر میکردند. نتایج نشان داد که آن مردان نمیتوانستند واژگان بیان شده توسط زن را به خاطر آورند.
این نوع رفتار نشان میدهد که چگونه پورنوگرافی بر درک فرد از دیگران به ویژه از زنان تاثیر میگذارد و چگونه توانایی آنان را برای تعامل معنادار در موقعیتهای واقعی زندگی مختل میکند.
نتایج تحقیقات نشان میدهند بخش زیادی از پورنوگرافی در محل کار مصرف میشود. سپس فرد بیننده محتوای پورن آن دنیای بیرحم را که در آن مردان به عنوان افرادی که حق کامل بر بدن زنان دارند به تصویر کشیده ترک کرده و به کار در دنیایی با زنانی باز میگردد که در آن شما صاحب آن حقوق نیست.
پورنوگرافی حتی تمامیت بدن مردان را نیز نقض میکند
حتی تمامیت بدنی مردان نیز در صنعت پورنوگرافی به خطر میافتد، زیرا هیچ کس تمامیت بدنی ندارد. در پورنوگرافی، بدن وجود دارد تا به هر طریق ممکن برای افزایش برانگیختگی جنسی مورد استفاده قرار گیرد که معمولا شامل سطوح بالایی از خشونت است. من فیلمهای زیادی ندیدهام که در آن رویه اینطور نبوده باشد.
نابرابری جنسیتی و خشونت جنسی عمیقا در هم تنیده شدهاند
نابرابری جنسیتی و خشونت جنسی عمیقا در هم تنیده شدهاند. اگر نابرابری جنسیتی وجود نداشت، خشونت جنسی غیرقابل تصور بود. خشونت جنسی معمولا برای نابودی و کنترل زنان و نشان دادن قدرت و تسلط مورد استفاده قرار میگیرد به همین خاطر است که باید آن را “خشونت جنسی” بنامیم، زیرا از رابطه جنسی علیه زنان به مثابه سلاح استفاده میکند.
بدون نابرابری جنسیتی، این نوع خشونت حتی قابل تصور نیز نبود. این خشونت در ساختار نابرابری جنسیتی ریشه دارد و به نوبه خود، آن نابرابری را تداوم و تشدید میکند. این یک چرخه معیوب است. نابرابری جنسیتی، خشونت جنسی را تشدید میکند و خشونت جنسی، نابرابری جنسیتی را عمیقتر میسازد.
اطلاعات بسیار کمی درباره تاثیر تماشای پورنوگرافی بر روی دختران وجود دارد
ما اطلاعات بسیار کمی در مورد تاثیر تماشای محتوای پورنوگرافی بر دختران در اختیار داریم. مطالعات زیادی در مورد مواجهه دختران با پورنوگرافی وجود ندارد و مانند بسیاری از زمینهها، دختران و زنان اغلب کمتر مورد تحقیق قرار میگیرند. یکی از معدود مطالعات انجام شده توسط “چینگ سان”، “جنیفر جانسون”، “آنا بریجز” و “مت ازل” چند نکته را نشان میدهد. برخی از دختران و زنان نه برای خودارضایی، بلکه برای دیدن آن چه پسران و مردان تماشا میکنند به سراغ پورنوگرافی میروند تا بتوانند آن رفتار را تکرار کنند.
پژوهشگران در مطالعه خود دریافتند که دختران و زنانی که به پورنوگرافی معتاد میشوند، همانند مردان علاقه خود را به رابطه جنسی در دنیای واقعی از دست میدهند و تماشای محتوای پورنوگرافی را ترجیح میدهند. آنان منزوی و افسرده میشوند. بنابراین، اگر آنان در مسیر اعتیاد به محتوای پورن قرار گیرند، تاثیر آن کاملا مشابه با تاثیر اعتیاد مردان به آن محتوا است، با این تفاوت که در عمل اعتیاد زنان به محتوای پورن در قالب رفتار خشونتآمیز بروز پیدا نمیکند.
سرزمین پورن: چگونه پورن سکسوالیته ما را ربوده است؟
کتاب “سرزمین پورن: چگونه پورن سکسوالیته ما را ربوده است”؟ برای توضیح صنعت پورنوگرافی مدرن در عصر اینترنت نوشته شده است. حین نگارش آن کتاب متوجه شدم که مردم به گونهای درباره پورنوگرافی صحبت میکردند که گویی اینترنت وجود نداشته است. من یک دیدگاه فمینیستی رادیکال دارم و از تحقیقات برای پشتیبانی از ادعاها استفاده میکنم و بر این تمرکز میکنم که چگونه پورنوگرافی حقوق بشر مرتبط با زنان را تضعیف میکند.
فصلهایی در آن کتاب در مورد نژادپرستی وجود دارد که نشان میدهد چگونه زنان رنگینپوست به طور خاص به دلیل نژاد و جنسیت شان هدف قرار میگیرند. هم چنین، من در مورد چگونگی استفاده فزاینده سایتهای جریان اصلی پورنوگرافی از تصاویر زنان جوان که گاهی اوقات میتوانند کودک باشند و تشخیص آن دشوار است، بحث کردهام. بنابراین، ممکن است آن افراد زیر سن قانونی باشند یا طوری نمایش داده شوند که زیر سن قانونی به نظر برسند.
ما در جهانی زندگی میکنیم که کاملا غرق در پورنوگرافی است
بحث اصلی این است که ما در جهانی زندگی میکنیم که کاملا غرق در پورنوگرافی است. من به عنوان یک جامعهشناس، به تاثیر جامعهشناختی این موضوع علاقمند هستم. من از ادبیات روانشناسی وام میگیرم، اما بر سطح کلان تمرکز میکنم. چگونه پورنوگرافی نه تنها هنجارهای جنسیتی را تغییر میدهد، بلکه بدترین جنبههای آن را نیز تقویت میکند؟ این پدیده زنستیزی را اختراع نکرده است، اما به آن پیچ و تاب جدیدی بخشیده و کماکان آن را در نهادهای مختلف تقویت میکند.
ما مدت زیادی است که مثل کبک سرمان را در برف فرو بردهایم. برای افرادی که در عصر اینترنت متولد نشدهاند، درک این موضوع که پورنوگرافی تا چه اندازه جوانان را شکل میدهد، دشوار است. بزرگسالان در کمک به کودکان برای گذر از این دنیایی که به آن پرتاب شدهاند، دچار قصور بزرگی شدهاند، دنیایی که اغلب افراد در آن به حال خود رها شده تا غرق شوند یا شنا کنند و بسیاری در حال غرق شدن هستند. کودکانی که با آنان صحبت میکنم، احساس میکنند که پورنوگرافی آنان را غرق کرده است و نتایج مطالعات نیز موید آن احساس هستند. بسیاری آرزو میکنند که ای کاش حجم محتوای پورنوگرافی در گردش بسیار کمتر بود، زیرا آنان تاثیر نامطلوب آن را بر تمایلات جنسی، ارتباطات و روابط خود تشخیص میدهند. بنابراین، وقت آن است که ما به عنوان افراد بزرگسال گام برداریم و در این باره مسئولیت پذیر باشیم.
منبع: اینترنشنال پالیسی دایجست
source