شفقنا- استاد حوزه و دانشگاه گفت: فاطمه در خطبه های خود به دنبال شورش و انقلاب نیست به دنبال اعتراض مدنی است. برخی ظلم کردند و مسیر را تغییر دادند لذا حضرت می فرمایند نمی خواهم اینان که ظلم کردند در تشییع جنازه من باشند.
به گزارش شفقنا، غلامرضا ظریفیان در سخنرانی روز شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) که به همت انجمن اسلامی دانشجویان دانشکدگان فنی دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران برگزار شد، با اشاره به اهمیت هویت و همگرایی هویت گفت: بسیاری از کشورهای پیشرفته تلاش می کنند که جامعه آنها دچار بی هویتی نشود، زمانی که بحث جهانی شدن مطرح شد، اروپایی ها با بحث یورو تلاش کردند تا در نظامی که آمریکا می خواست درست کند، حذف نشوند بنابراین به هر کشور آسیایی یا اروپایی که بروید تلاش می کنند تا در عین برقراری پیوند خود با علم، دانش و فرهنگ جهانی، زبان، فرهنگ، لباس و دین خودشان را ارایه دهند و این رنگین کمان است که جهان را متکثر و معنی دار کرده است. قرآن نیز اشاره می کند: «یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عند الله اتقاکم ان الله علیم خبیر؛ ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و تیرهها و قبیلهها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید، ولی گرامیترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست، خداوند، دانا و خبیر است.»
وی ادامه داد: به میزانی که هویت شکل همگرایانه پیدا کند، طبیعتاً سمت و سوی آن به سمت صلح و تعامل است و به میزانی که نوک هویت ها تیز می شود، آثار آن از جمله جنگ های صلیبی را می بینیم. انسان ها 200 سال با هم جنگیدند و نگاه های هویتی افراطی جنگ جهانی اول و دوم را ایجاد کرد. اتفاقاتی که در غزه و سوریه در حال جریان است هم به همین نگاه افراطی برمی گردد.
ظریفیان با اشاره به بخش هویتی حضرت فاطمه زهرا (س) گفت: بخش هویتی حضرت فاطمه زهرا (س) با عزاداری ها، مراسم ها و توجه به رنج های ایشان خیلی بزرگ شد. البته بخشی از آن درست است و اگر درست روایت و منتقل شود بخشی از آن امرِ درستی است. با این حال بخش معرفت اندیش حضرت فاطمه زهرا (س) تحت تاثیر این سپهر قرار گرفت.
وی بیان داشت: در روایت ها اختلافی در رابطه با سن حضرت فاطمه زهرا(س) وجود دارد. اهل سنت ایشان را متولد پنجم قبل از بعثت می دانند و شیعیان هم پنجم بعد از بعثت. در اینجا یک تفاوت 10 ساله است. با این حال وقتی به سراغ منابع تاریخی می رویم، شیخ طوسی به ما می گوید نه پنجم قبل از بعثت درست است نه پنجم بعد از بعثت. به عبارتی اگر هر کدام را قبول کنیم باید حضرت فاطمه (س) را از برخی از صحنه های تاریخی ِگزارش شده، حذف کنیم. لذا به نظر می رسد که تولد حضرت فاطمه (س) به اول بعثت نزدیکتر باشد. یعنی زمانی که از دنیا رفتند و آن حوادث تلخ برایشان رخ داد، 18 ساله و 28 ساله نبودند و احتمالاً 23 ساله بودند و این سن به حوادث تاریخی نزدیک تر است. نکته این است که ما عمدتاً آن سه ماه آخر زندگی حضرت فاطمه و بعد از رحلت پیامبر را بسیار مهم می دانیم چراکه در آن سه ماه بزرگ شد و آن سه ماه بر آن 23 سال تسری پیدا کرد.
ظریفیان ضمن بیان اینکه تصوری که از حضرت فاطمه زهرا (س) در میان جامعه، جوانان و هیئت هاست، بیشتر متکی بر سه ماه آخر حیات مبارک ایشان است، گفت: از تولد تا 24 سال عمر ایشان کمتر مورد واکاوی قرار می گیرد لذا ما تصویری که از فاطمه زهرا (س) داریم یک تصویر یک سویه است. هر یک از نزدیکان ما که از دنیا بروند طبیعی است که حداقل یک سال تحت تأثیر آن مصیبت باشیم. با این حال فردی مثل فاطمه زهرا (س) را در نظر بگیریم که پیامبر برایشان تنها یک پدر نبوده است بلکه یک مرید و مراد بوده و دو بدن در یک روح بودند. طبیعی است که وقتی پیامبر از دنیا می روند و اتفاقات تلخ بعد از رحلت، او را محزون می کند و عمری هم نمی کند. بنابراین عمدتاً چهره حضرت فاطمه (س) یک چهره محزون و منزوی است و تا حدودی خود را به دلایلی از جامعه کنار کشیده است ولی یک چهره غمزده از ایشان در جامعه ارائه می شود، چهره ای که نسبت به آینده امید چندانی ندارد، دلبستگی ندارد، احساس رفتن می کند و… . طبیعتاً اگر این چهره را از فاطمه بخواهیم نشان دهیم نمی تواند برای نسل جوان الگو باشد چرا که او را شاد و حاضر در صحنه های مختلف نمی بیند.
وی در ادامه به بیان گزارشی تاریخی در رابطه با وضعیت حضرت فاطمه (س) پرداخت و گفت: در این سه ماه بیشتر به سراغ رنج ها و زخم های حضرت فاطمه (س) رفتیم و مباحث نظری حضرت فاطمه کمتر در هیئت ها و مراکز مورد توجه قرار می گیرد. با شواهدی که من دارم بیشتر اینگونه است که حضرت فاطمه در اول بعثت به دنیا آمده. از ابتدای اول زندگی در جایی که حضرت فاطمه زندگی می کند، عمدتاً وحی صورت می گیرد و جبرئیل در آنجا نازل می شود. به عبارتی حضرت فاطمه قرین با وحی است. اگرچه وحی بر پیامبر نازل می شود ولی او در جایی حضور دارد که همه احوالات پیامبر را مشاهده می کند. بنابراین با بعثت پیامبر کار شروع شده و فاطمه محصول آغاز بعثت پیامبر و همه حوادث این دوران است.
ظریفیان ضمن اشاره به پیوند عمیق حضرت فاطمه (س) با پدرش گفت: در جزیره العرب و مناطق گرمسیر بلوغ زودتر صورت می گیرد و این پیوستگی بین فاطمه و پدر یک پیوستگی بسیار عمیقی است. اگر پدر در مدینه است، او از پدرش جدا نمی شود و در صحنه های مختلف حضور دارد. این درحالی است که فرهنگ عرب جاهلی یک فرهنگ مرد سالار و زن ستیز است. زن یا کالاست یا شهروند درجه دوم و نقشی در سرنوشت خود ندارد. فاطمه در اینجا بخشی از پروژه رسالت پیامبر است و پیامبر با فاطمه فرهنگ جاهلی را به چالش می کشد، تا جایی که خداوند فرمود: انا عطیناک الکوثر. پیامبر در جایی که زنان محلی از اعراب ندارند، با فاطمه کودک فرهنگ جامعه را به چالش می کشد، در بررسی های تاریخی در سال دوم و سوم بعثت که فشار بر پیامبر جدی شد و مشرکین شروع به اذیت و آزار پیامبر کردند و… از هر جا پدر مشکل پیدا می کرد، فاطمه بالای سر پدر بود، پدر برای او مساله است و موضوعیت دارد. این دختر در پستوی خانه نبود.
وی ادامه داد: یک مقداری که جلوتر می رویم، پدیده ای به نام شعب ابی طالب داریم که شرایط پیچیده ای دارد این درحالیست که مسئله شعب را با چهار عنکبوت حل کردیم. من معتقدم تصویری که از سیره داریم، اشتباه است، چون پیامبر سه سال در شعب پیچیده ترین و با درایت ترین مدیریت را به کار برده و این جامعه را از آن تحریمی که کردند نجات داد. این مدیریت مغفول است و در تاریخ گم شده و نمی گوییم که پیامبر در این سه سال چگونه مدیریت کرد که نه تنها جامعه از هم نپاشید بلکه به او پیوستند و مشرکین مجبور شدند تا محاصره را قطع کنند.
وی با اشاره به وضعیت زندگی در شعب ابی طالب و رویکرد حضرت فاطمه (س)گفت: در این سه سال سخت ثروت حضرت خدیجه، مدیریت پیامبر و نقش فاطمه (7 ساله است) به کمک پیامبر آمد. این کودک در این شرایط سخت زندگی می کند و برای خود مسئولیت رسیدگی به بچه ها را تعریف کرده است. یعنی از همان بچگی یک کنشگر اجتماعی است و تعهد اجتماعی دارد که رنج کنار خود را کم کند. کسانی که تلاش می کنند تا رنج دیگران را کاهش دهند، آدم های بزرگی هستند. کسانی که تلاش در زیاد کردن رنج دیگران دارند، افرادی پست هستند.
وی ادامه داد: در همین شعب جیره بندی غذاست، وضع اقتصاد بسیار بد و گرسنگی جدی است و هر کسی یک جیره ای دارد و فاطمه هم یک جیره ای دارد. این درحالیست که در گزارش ها آمده که حضرت فاطمه همین جیره کم خود را نصف می کند و به کسانی که گرسنه تر هستند، می دهد. یعنی این بخشش در کنار پیامبر رشد می کند و در سختی ها، بخشندگی و تعهد اجتماعی را می آموزد.
ظریفیان با تاکید بر اینکه حضرت فاطمه زهرا (س) از ابتدای زندگی با علم و حکمت درگیر بود، گفت: کودکی هم سن حضرت فاطمه از ایشان سوال می کند «چرا پدرت این سختی را به مادرت می دهد؟ دنبال چیست؟ چرا این همه سختی می کشیم؟» در اینجا فاطمه پاسخ می دهد: «پدرم همه را به توحید می خواند، پدرم با رباخواری مخالف است. پدرم می گوید که المفلس فی امان الله، محروم در پناه خداوند است. پدرم می گوید که نباید کسی به خاطر گرفتاری برده شود.» توجه کنید به گفته های فاطمه، در اینجا منظور توحید انضمامی است و این توحید باید در زندگی امروز ما حضور داشته باشند. این درحالیست که افرادی هستند مال مسکین را می خورند و به کاهش گرسنگی یتیم کمک نمی کنند. انسانی که موحد است نمی تواند اخلاقی نباشد و به فقر جامعه فکر نکند. این توحید باید در زمین خودش را نشان بدهد.
وی ادامه داد: این فاطمه تا انتهای دوره مکه، گام به گام در کنار پدر است، البته حضرت خدیجه و ابوطالب هم هستند. من معتقدم که اگر فاطمه نبود پیامبر به این راحتی نمی توانست رسالتش را انجام دهد. او در این کانون وحی هم صدای وحی را می شنود و هم در جامعه به شدت زن ستیز در کنار پدر حضور دارد و فاطمه جزئی از پروژه پیامبر است. زمانی که حضرت خدیجه و ابوطالب از دنیا می روند، حضرت فاطمه (س) نقش ام ابیها را پیدا می کند و نقش مادرِ پدر می شود. در این زمان فاطمه همراه پدر به مدینه می آید.
ظریفیان با بیان اینکه نقش فاطمه در مدینه علمی، فرهنگی و اجتماعی است، گفت: ابتدا باید گفت که آن حضرت کلاس درس دارد و در کلاس درس ایشان، مردان شرکت میکردند. سلمان فارسی از شاگردان فاطمه (س) بوده است. بعضی اوقات بلال که از کنار خانه فاطمه رد می شود تا اذان بگوید، با اینکه محرم فاطمه نبود اما در خانه آن حضرت را میزد و میگوید کاری ندارید؟ فاطمه در جواب میگوید این بچه ها نمیگذارند کارها را انجام دهم و گریه میکنند، من بچه ها را نگه میدارم، شما اجاق را گرم کنید.
وی ادامه داد: حضرت فاطمه (س) در آن منطقهای که زندگی میکند یک NGO راه انداخته است. این NGO یک شبکه داوطلبانه است که اصلاً نسبت به جامعه بیتفاوت نیست. بدین معنی که آن حضرت مسائل منطقهای که در آن زندگی میکند را رصد و پیرزنهای بی سرپرستی که شوهرانشان فوت کرده و تغذیه کافی ندارند، یا آدمهایی که مریض بوده و یا مشکلی داشتهاند را شناسایی کرده است. افرادی را که دور خود جمع کرده است به آنها ماموریت می دهد و میگوید که برای فلان پیرزن یا بیمار غذا بگیر و یا مشکلات آنها را رفع کن. پس آن حضرت اینگونه افرادی که اطرافش جمع شده اند را درس میداد که نسبت به مسائل جامعه حساس باشند و بیتفاوت از مسائل اطرافیانشان نگذرند. گزارش ها درباره فاطمه نشان می دهد که تا قبل از رحلت پیامبر بسیار شاد، باانگیزه و امیدوار بوده است. این فاطمه در هیئت های ما کجاست؟
وی به حضور حضرت فاطمه زهرا (س) در عرصه های مختلف زندگی اشاره کرد و گفت: فاطمه در جنگ احد رئیس بهداری است و حضور دارد. در جنگ خندق فعال است. در جنگ احد وقتی پیامبر زخمی می شود جزو اولین افرادیست که بالای سر پدر حاضر می شود و به او رسیدگی می کند. وقتی خواهرش از دنیا رفت، او را کفن و دفن کرد و زمانی هم که پدر برگشت به آرامی خبر را به او داد. فاطمه جزو اولین کسانیست که درباره فلسفه احکام صحبت کرده است. بنابراین ما با یک پدیده فعال، خوش فکر، دردمند و در عین حال امیدوار مواجه هستیم. اگرچه پیامبر سختی کشید ولی نسبت به حضرت ابراهیم، حضرت نوح، حضرت موسی و حضرت عیسی موفق است و ظرف 23 سال توانسته است که تغییرات جدی در یک جامعه خشن دهد و در اینجا نقش حضرت فاطمه (س)، علی (ع) و برخی از صحابه کلیدی است.
ظریفیان گفت: پیامبر به حضرت فاطمه (س) می گوید که یا فاطمه اعملی، فانی لا اغنی انک من الله شیعا؛ «فاطمه عمل کن، من نمی توانم در نزد خداوند تو را مستغنی کنم و تو باید با عمل خود نزد خداوند بروی». این حرف کجاست؟ در برخی از نگاه هایی که ما به جامعه داریم طرف هر اقدام خلافی که می خواهد می کند و فکر می کند با یک زیارت و پیاده روی اربعین حل می شود. آن زیارت بسیار مهم است ولی به شرطه ها و شروطها. به همین دلیل امام صادق (ع) فرمودند که خداوند فاطمه را امتحان کرد، دید که صبوری کرد، در امتحانات مختلف پیروز شد و سپس او را رفیع کرد.
وی تاکید کرد: فاطمه آقازاده است ولی هیچ بویی از آقازادگی به معنای استفاده از رانت نبرده است. آنقدر با دست خود نان را آب کرد که دست های او پینه بسته است و آثار آب کشیدن روی سینه اوست. آن زمان ها به اندازه کافی گلیم در خانه نمی گذاشتند و لباسش به خاطر جارو کردن خاک ها سیاه است ولی در عین حال نقش اجتماعی و فرهنگی را هم ایفا می کند.
وی اظهار داشت: فاطمه در مدینه بسیار عزیز و پرانرژی است و بخشی از وقتش را هرروز به مشاوره دادن اختصاص می دهد. ایشان برای خود سهمی درنظر نمی گیرد. در گزارشات خواندید که امام حسن مجتبی (ع) فرمود: «مادرم یک شب تا صبح داشت دعا می کرد، من ندیدم که مادرم برای ما دعا کند». همین فرد خودش را مدیون جامعه و مردم می داند. وقتی از مادرش می پرسد که چرا برای ما دعا نمی کنی؟ می فرماید: «الجار ثم الدار». فاطمه دغدغه مردم را دارد و رنج مردم را می برد.
وی به توصیف فاطمه زهرا (س) در لسان پیامبر (ص) پرداخت و گفت: نبی مکرم اسلام می فرماید: «فاطمه مظهر سه چیز است: مظهر عفت است، مظهر شجاعت است، و مظهر حکمت است». ما امروز به هرسه این ویژگی نیاز داریم.
ظریفیان ادامه داد: حضرت فاطمه (س) شاگرد پیامبر است اما در روزهای آخر احساسی به او دست داده است، غیر از اینکه جامعه را رصد می کند و می بیند که پیامبر تلاش کرد در جامعه جاهلی یک مدل ارائه کند. این مدل عبارت است از: امت، ایمان و عدالت؛ ایمان آگاهانه آزادانه عادلانه اخلاقی نه ایمان اجباری. ایمان اجباری بی دینی می آورد. «ما انت علیهم بجبّار»، «لست علیهم بمسیطر». انسان ها باید خودشان آگاهانه و آزادانه ایمان بیاورند. ایمان نمی تواند عادلانه و اخلاقی نباشد. فاطمه جامعه را رصد می کند و نگران است. در عین حال در چهره پیامبر احساس می کند که عمر زیادی نخواهد کرد. اگر فاطمه اول بعثت به دنیا آمده باشد، احساس می شود که پروژه اش تا آخر بعثت تمام می شود. نمی تواند بدون پدرش زندگی کند چون با این پدر به میکائیل، جبرئیل، مهربانی، عطوفت و کاهش رنج دیگران متصل شده است.
وی تاکید کرد: غصه فاطمه پهلویش نیست. ما غصه های اساسی ام ابیها را رها می کنیم و به غصه هایی می چسبیم که منشا اختلاف است. ببینید رنج فاطمه چیست؟ قبل از رحلت پیامبر می فرماید: «یا ابتا! پس از تو روابط انسان ها دگرگون می شود و درهای رحمت برروی زمین بسته می شود.»
ظریفیان گفت: پیامبر بعد از فتح مکه روز بروز رنجورتر شد، این درحالی است که همه بعد از پیروزی جشن می گیرند و کارناوال راه می اندازند. اما پیامبر می دانست که این پیروزی ظاهری است. اصحابی که تا دیروز برای کاهش فاصله طبقاتی و ارزشها و مهربان شدن بیشتر و توحید بیشتر تلاش می کردند، امروز که قدرت دستشان است از فردا دعوا سر این است که چه کسی رئیس جمهور بشود، چه کسی شهردار بشود؟ چه کسی نماینده مجلس بشود؟
وی خاطرنشان کرد: صبر بر نعمت و صبر بر پیروزی بسیار بسیار سخت تر از صبر بر شکست است. وقتی کسی پیروز می شود باید اخلاق قدرت را رعایت کند چون بعد از قدرت است که دیگر افکار عمومی مهم نیست، رنج دیگران مهم نیست و آنچه مهم است، حفظ قدرت است.
ظریفیان ادامه داد: فاطمه بعد از رحلت پیامبر با صحنه ای روبرو می شود، احساس دگرگونی می کند. فاطمه چند نگرانی دارد؛ یکی اینکه مدلی که پیامبر ارائه کرده، باید توسط کسی ادامه پیدا کند که این مدل را قبول داشته باشد و درعین حال متعهد به انجام آن باشد. و غدیر درواقع تداوم مدل پیامبر است. اساس حکومت پیامبر مبتنی بر قرارداد بود. 79 جنگ به پیامبر تحمیل کردند و پیامبر 124 قرارداد با مردم بسته بود. نظام او نظام رضایت عامه است. و این نظام با غدیر تداوم پیدا می کرد.
وی با بیان اینکه در نظام حکومت پیامبر، مردم مهم بودند، افزود: به همین دلیل پیامبر فرمود ای علی اگر مردم سراغ تو آمدند بر آنها حکومت کن و اگر سراغ تو نیامدند رهایشان کن. تو هم خودت را بر مردم تحمیل نکن. این نگاه د ر سقیفه دچار چالش شد. دعوای شیعه و سنی هم نیست، دعوای فهم از حقیقت قرآن است. عده قلیلی نشستند برای کل مسلمین تصمیم گرفتند.
وی سپس خواستار تامل و توجه بیشتر در خطبه های فاطمه زهرا (س) شد و افزود: دختر رسول خدا سه خطبه مهم دارند. یکی فدکیه است، درحالیکه این خطبه توحیدی است و جامعه شناسی تاریخی و سیاسی کرده است اما به اشتباه نام فدکیه روی آن گذاشتیم.
وی ادامه داد: اولین کسی که خطر استبداد را بعد از رسول الله مطرح کرده، فاطمه است. چون فاطمه می داند اگر دین دچار استبداد شد خطرناک می شود. و فاطمه هشدار می دهد که اگر استبداد ادامه پیدا کند خود شما اولین کسانی هستید که قربانی می شوید. کمااینکه اینگونه شد.
وی ادامه داد: فاطمه بعد از رحلت پیامبر در کسوت یک سیاست ورز و حکیم ظاهر می شود و هشدار می دهد که این مسیر خطرناک است و این مسیر درست نیست. توصیه می کنم این سه خطبه را بخوانید؛ یک بحث های توحیدی دارد که بی نظیر است. نقد نگاه های غلط به دین دارد، مباحث جامعه شناسانه دارد.
وی گفت: فاطمه در این سه خطبه به امیرالمومنین یک کلمه بحث شخصی نکرده است به خاطر وحدت مسلمانان که از هر بحث دیگری مهمتر است. ببینید فاطمه بر چه چیزهایی تکیه کرده است. امیرالمومنین کوه شکیبایی و صبر است اما سه بار بیتاب شد. یکبار وقتی پیامبر رحلت کرد. یکبار هم زمانی که حضرت فاطمه از دنیا رفت. فاطمه در این خطبه ها به دنبال شورش و انقلاب نیست به دنبال اعتراض مدنی است. اینها ظلم کردند و مسیر را تغییر دادند لذا می فرماید نمی خواهم اینها که ظلم کردند در تشییع جنازه من باشند. اما به علی توصیه می کند که بعد از دفن من از سر قبر من نرو. بمان. من به تو نیاز دارم.
source